معناشناسی مُبدع:
خداوند متعال همواره «مُبدع» و نوآور است و تکراری در کارهای او نیست، از این رو هر پدیده و آفریدهای دُردانهٔ حق تعالی میباشد و چیزی و کسی نمیتواند جای دیگری را بگیرد. هر پدیدهای منحصر است و هر یک معجزهای خاص است. معجزهای که دیگر نمیتوان مانند آن آورد. همانطور که اثر انگشت هر کسی منحصر به فرد است، تمام اجزا و سلولهای او منحصر به فرد است، بلکه از ریگهای بیابان تا فرشتگان عرش رحمان و بالاتر، همه و همه همین وصف را دارند و نو میباشند و نو بودن آنان هر لحظه تکرار میشود.
نوآوری در عالم ناسوت:
عالم ناسوت نیز چنین نیست که یک بار برای همیشهٔ عمر خود ساخته شده باشد، بلکه بینهایت بار است که این آسمان و زمین به وجود آمده، قیامت آن برپا شده و باز هم چنین خواهد بود؛ چرا که خداوند خود ازلی و ابدی است و از ازل تا ابد آفریده داشته و خواهد داشت و خداوند چونان پریچهرهای است که از مستی عشق، تاب مستوری ندارد. خداوند متعال حب ذاتی دارد و نه غیری. از این رو نیافریده است تا جود داشته باشد، بلکه چون عاشق است، میآفریند و آفرینش به عشق است و نه به جود.
همهٔ عالم همواره در حال نو شدن است اما در میان این همه نو شدنها لحظههایی است که باید آن را غنیمت شمرد و آن را به نیکی دریافت. لحظههایی که بسیار هم اندک است.
در این میان آنچه جالب توجه است این است که گوناگونی آفریدهها در همه چیز آنان است. انسانها افزون بر تفاوت در شکل و قیافه، صداهای متفاونی نیز دارند. تاکنون میلیونها رنگ شناسایی شده است. تنوع چنان است که یک پدیده همه چیز را درون خود دارد. عالم وجود مرز ندارد و برای همه امکان دارد که همه چیز شوند. البته این کار نیاز به نظام و برنامه دارد و گترهای نیست و روزی علم بشر به کشف این نظام خواهد انجامید.
تنوع در هستی:
تنوع حتی در رؤیت حق تعالی نیز وجود دارد. هیچ ذرهای از هستی در آینه بودن برای حق همانند هیچ ذرهٔ دیگر نیست و حق تعالی خود را در هر ذرهای به گونهای میبیند که در ذرهٔ دیگر نمیبیند وگرنه جز یک ذره همه چیز اضافه و زیادی بود.
همه اشیایی یک ذره قانونی است که میگوید یک ذره در شدت، قوت و حدّت هیچ تفاوتی با درّه ندارد؛ زیرا توان ماده در کمیت نیست بلکه در کیفیت است و یک ذره قدرت تحویل و تبدل به نامتناهی شکل و ذره را دارد و نمیتوان آن را محدود ساخت و تنوع آن پایانی ندارد.
دین خداوند نیز تنوع را در خود دارد و عبادتی مانند نماز نیز اجزای متنوعی از رکعتها، قیام، رکوع، سجده، تشهد و سلام را دارد. خداوند اگر تنوع را نمیخواست، به آن امر نمیکرد.
جامعهٔ اسلامی نیز باید تنوع را یکی از اصول خود قرار دهد و مراتب متفاوت ایمان را به تمامی افراد جامعه ارایه دهد و نباید انتظار داشت همه اهل نماز شب باشند. از روایاتی که حکم دعوای ذمی و مسلمان را بیان میدارد لزوم وجود تنوع در دین و این که دین اسلام میتواند ادیان گوناگونی را در خود جای دهد برداشت میشود. جامعهای که تنوع در آن نباشد دچار تهوع میگردد و مسلمانزدایی در آن صورت میگیرد. البته تبیین تنوعی که در دین است نباید به ایجاد بدعت و التقاط بینجامد و نباید اصول اساسی نظام اسلامی را در خطر بیاندازد. دوری از افراط و تفریط و داشتن حد میانه و اعتدالی در این زمینه بسیار دشوار است و ایدئولوگ و مجتهد نظریهپرداز بسیار قوی را میطلبد.
معناشناسی مُبدع:
خداوند متعال همواره «مُبدع» و نوآور است و تکراری در کارهای او نیست، از این رو هر پدیده و آفریدهای دُردانهٔ حق تعالی میباشد و چیزی و کسی نمیتواند جای دیگری را بگیرد. هر پدیدهای منحصر است و هر یک معجزهای خاص است. معجزهای که دیگر نمیتوان مانند آن آورد. همانطور که اثر انگشت هر کسی منحصر به فرد است، تمام اجزا و سلولهای او منحصر به فرد است، بلکه از ریگهای بیابان تا فرشتگان عرش رحمان و بالاتر، همه و همه همین وصف را دارند و نو میباشند و نو بودن آنان هر لحظه تکرار میشود.
نوآوری در عالم ناسوت:
عالم ناسوت نیز چنین نیست که یک بار برای همیشهٔ عمر خود ساخته شده باشد، بلکه بینهایت بار است که این آسمان و زمین به وجود آمده، قیامت آن برپا شده و باز هم چنین خواهد بود؛ چرا که خداوند خود ازلی و ابدی است و از ازل تا ابد آفریده داشته و خواهد داشت و خداوند چونان پریچهرهای است که از مستی عشق، تاب مستوری ندارد. خداوند متعال حب ذاتی دارد و نه غیری. از این رو نیافریده است تا جود داشته باشد، بلکه چون عاشق است، میآفریند و آفرینش به عشق است و نه به جود.
همهٔ عالم همواره در حال نو شدن است اما در میان این همه نو شدنها لحظههایی است که باید آن را غنیمت شمرد و آن را به نیکی دریافت. لحظههایی که بسیار هم اندک است.
در این میان آنچه جالب توجه است این است که گوناگونی آفریدهها در همه چیز آنان است. انسانها افزون بر تفاوت در شکل و قیافه، صداهای متفاونی نیز دارند. تاکنون میلیونها رنگ شناسایی شده است. تنوع چنان است که یک پدیده همه چیز را درون خود دارد. عالم وجود مرز ندارد و برای همه امکان دارد که همه چیز شوند. البته این کار نیاز به نظام و برنامه دارد و گترهای نیست و روزی علم بشر به کشف این نظام خواهد انجامید.
تنوع در هستی:
تنوع حتی در رؤیت حق تعالی نیز وجود دارد. هیچ ذرهای از هستی در آینه بودن برای حق همانند هیچ ذرهٔ دیگر نیست و حق تعالی خود را در هر ذرهای به گونهای میبیند که در ذرهٔ دیگر نمیبیند وگرنه جز یک ذره همه چیز اضافه و زیادی بود.
همه اشیایی یک ذره قانونی است که میگوید یک ذره در شدت، قوت و حدّت هیچ تفاوتی با درّه ندارد؛ زیرا توان ماده در کمیت نیست بلکه در کیفیت است و یک ذره قدرت تحویل و تبدل به نامتناهی شکل و ذره را دارد و نمیتوان آن را محدود ساخت و تنوع آن پایانی ندارد.
دین خداوند نیز تنوع را در خود دارد و عبادتی مانند نماز نیز اجزای متنوعی از رکعتها، قیام، رکوع، سجده، تشهد و سلام را دارد. خداوند اگر تنوع را نمیخواست، به آن امر نمیکرد.
جامعهٔ اسلامی نیز باید تنوع را یکی از اصول خود قرار دهد و مراتب متفاوت ایمان را به تمامی افراد جامعه ارایه دهد و نباید انتظار داشت همه اهل نماز شب باشند. از روایاتی که حکم دعوای ذمی و مسلمان را بیان میدارد لزوم وجود تنوع در دین و این که دین اسلام میتواند ادیان گوناگونی را در خود جای دهد برداشت میشود. جامعهای که تنوع در آن نباشد دچار تهوع میگردد و مسلمانزدایی در آن صورت میگیرد. البته تبیین تنوعی که در دین است نباید به ایجاد بدعت و التقاط بینجامد و نباید اصول اساسی نظام اسلامی را در خطر بیاندازد. دوری از افراط و تفریط و داشتن حد میانه و اعتدالی در این زمینه بسیار دشوار است و ایدئولوگ و مجتهد نظریهپرداز بسیار قوی را میطلبد.