تعریف فطرت:

هر یک از موجودات به سهم خود نشانگر آفریدگار و صفات کامل او می‌باشند؛ چون هر اثری نشان دهندهٔ مؤثّر خود است؛ برای نمونه، هر اندازه ساختمانی دقیق‌تر و با اصول هندسی موافق‌تر باشد، علم و دانش و قدرت بیش‌تر مهندس و معمار خود را نشان می‌دهد؛ ولی راهنمایی و نشانگری آن به بیرون از وجود انسان مربوط می‌باشد. برای انسان راهنمایی هست که همانند حالت گرسنگی و تشنگی در درون وجود بشر می‌باشد و با زبانی فصیح‌تر و بیانی روشن‌تر و لهجه‌ای صریح‌تر انسان را رهبری می‌کند؛ راهنمایی که هیچ گاه کتمان نمی‌کند و شخص را به اشتباه و خطا نمی‌اندازد، انسان از باطن خود ندایی می‌شنود که تو خودبه‌خود به وجود نیامدی، بلکه تو موجدی داری. البته این راهنمایی یک شرط دارد و آن بر زمین گذاشتن عناد و لجاج و تعصب و با خلوص در محکمهٔ قضاوت وجدان و فطرت، حضور یافتن است. همین الهام، فطرت است که طفل نوزاد، پستان مادر را با شوق تمام می‌گیرد و می‌مکد و شیر را فرو می‌دهد و یا دیگر امور غریزی را انجام می‌دهد. ندای فطرت است که زنبور عسل را به خانه ساختن و حتی به تشکیل مملکت منظم و ارایهٔ برنامهٔ شگفت و صحیح زیستن وادار می‌نماید؛ چنان که قرآن کریم می‌فرماید:

 « وأوحی ربُّک إلی النَّحل أن اتَّحذی من الجبال بیوتا ومن الشجر وممّا یعرشون ثمَّ کلی من کلِّ الثمرات فاسلکی سبل ربِّک، ذللاً یخرج من بطونها، شراب مختلف ألوانه، فیه شفاء للنّاس، إنَّ فی ذلک لآیةً لقومٍ یتفکرون»(۱).

 ای فرستادهٔ ما، پروردگارت به زنبور عسل الهام فرمود که قسمتی از کوهستان‌ها و درختان و یا سقف‌های منازل را برای خود خانه بگیر و سپس از تمام میوه‌ها بخور و با آرامی به راه‌های پروردگار خویش روان شو. همواره از شکم‌های آن‌ها نوشیدنی به رنگ‌های گوناگون بیرون شود که در آن، شفایی برای مردم است. همانا در این نشانه‌ای است برای آنان که بیندیشند.

 ۱ـ نحل / ۶۸٫

مطالب مرتبط