به مزاح بسیار شده است که گفتهام شماره شناسنامه من سه است. این نشاندهنده این است که من، قبل از هابیل و قابیل به دنیا آمدهام.
آدم یک، حوا دو و شماره شناسنامه من سه است. بنابراین من از حضرت آدم و زندگی او اطلاع و آگاهی دارم ما در آن زمانها حضور داشتهایم و آنچه را گذشته است دیدهایم. برای اثبات حرفم به حضرت عباس قسم میخورم. ترتیب خلقت اینگونه است. ما اهل دعوا و مرافعه نبودیم، اما هابیل و قابیل دو برادر اختلافی بودند و شروع به دعوا و درگیری کردند. دعوا و اختلاف آنان هنوز هم خاتمه پیدا نکرده و ادامه دارد. خودخواهی مانند یک بلا دامنگیرشان شده و آنها این موضوع را رها نمیکنند. همه اخوی یکدیگرند و با این حال، میان آنها دعوا و اختلاف وجود دارد. قابیل، ولد الزنایی چموش خارجی نطفه و شمرِ گرگمانندی نیست، بلکه برادر هابیل است. واقعیت این است که کم تر اخوی و برادرانی در عالم وجود دارند که با یکدیگر اختلاف نداشته باشند و نسبت به یکدیگر رؤوف و مهربان باشند. گاه مشاهده میشود که برادر بزرگتر با شخصی غریبه رفیق شده و برادر کوچکتر، با شخص دیگری غیر از برادرش، بنای دوستی گذاشته است. وقتی به او سفارش میشود که با برادرت دوست و رفیق باش! پاسخ میدهد که برادرم مرا فریب میدهد و به قول معروف، سرم را کلاه میگذارد. این ماجرا از زمان هابیل و قابیل بوده است و حکایت همچنان باقی است حتی میان عالمان که گاه دعوای اخباری و اصولی را موجب می شود و گاه مانند الان دعوای ظاهرگرایی و حکمت گرایی را.