بزرگ‌نمایی امور فرعی و دست‌دوم

یکی از کتاب‌های من «قمار» نام دارد. ما در بحث خارج‌فقه، برای بخش قمار، فاتحه قرائت کردیم.

در آن‌جا گفته‌ایم ماهیت این بازی، به‌طور کامل شناخته نشده است. علما می‌گویند ما این بخش را خواندیم و کلاس‌های آن را گذراندیم؛ در حالی که نمی‌دانند قمار چیست. اصلا کلمه قمار را بیهوده تکرار کردند. زیرا هرگز از ماهیت این بازی اطلاعی ندارند. آن‌ها انسان‌های خوب و متدینی بودند و به همین دلیل، از ماهیت بازی قمار اطلاعی ندارند. آنان نه قمار را دیده‌اند و نه آدم‌های قمارباز را و نه خودشان اهل قمار کردن بوده‌اند. در واقع، مسایلی را برای مردم توضیح داده‌اند که خودشان از آن اطلاعی نداشته‌اند. فتوا دادن به این سبک، اثربخش نیست. من چند جلد کتاب در مورد قمار و موسیقی و احکام مربوط به آنها نگاشته‌ام. اگر این چند جلد کتاب چاپ و منتشر شود و آن را به رسمیت بشناسند و ما و نوشته‌های ما را منزوی و تعطیل نخواهند و مانعان همیشگی ما مانع نشوند، اوضاع کشور در چنین زمینه‌هایی به‌طور ماهوی تغییر می‌کند؛ یعنی بسیاری از مشکلات مردم در این زمینه حل و فصل می‌شود. در واقع، مردم از قید فتاوایی که ندانسته صادر شده است آزاد می‌شوند. مرحوم شیخ انصاری نیز در مورد بازی قمار فتوا داده است. البته شیخ انصاری فقیهی پخته و کامل، باسواد و منطقی بوده است و بایستی حساب او را از بعضی فقیهان مدعی سوا کرد. با این حال، حتی شیخ انصاری بازی قمار را نمی‌شناخته و در مورد آن، فتوا داده است. البته در جایی، این بازی را تحسین کرده و انواع مختلف آن را دسته‌بندی کرده است. به واقع، دستش درد نکند! ولی سؤال اینجاست که قمار چیست و چه بازی‌هایی مصداق قمار می‌باشد که عیب و ایراد دارد و حرام است؟ چرا با صدور چنین فتواهایی برای مردم و زندگی‌شان، ایجاد مشکل و دردسر می‌کنیم؟ رویه فقها این است که در هر مسأله‌ای را، ندانسته به روی مردم می‌بندند و اشکال‌تراشی می‌کنند؛ یعنی اموری را جزو قمار می‌آورند که قمار نیست. ما هم می‌گوییم قمار حرام است، اما قمار چیست که حرام است. بسیاری از بازی‌ها و برد و باخت‌ها و سرگرمی‌ها مصداق قمار نیست و چنین اموری، خالی از اشکال فقهی است. این در حالی است که ما از امور اصولی و مهم غافل شده و امور فرعی و دست‌دوم را بزرگ‌نمایی کرده‌ایم. یعنی از مسایلی که مشکلات واقعی هستند غافل شدیم و اشکال را متوجه مسایلی کرده‌ایم که هم از اهمیت چندانی برخوردار نیستند و هم در مصداق حرام، آن را اشتباه گرفته‌ایم. قمار از «قمر» است به معنای ماه. ما در کتاب قمار توضیح داده‌ایم که چرا قمار را «قمار» می‌گویند. قماربازها می‌گویند قُمار و علما می‌گویند قِمار. قمر، یقمر، قمارا. بحث قمار بسیار جزیی است و مسایل اصلی مانند قمار بانک‌ها را مطرح نمی‌کنند. به قول شاعر، خانه از پای بست ویران است / خواجه در بند نقش ایوان است. منظور از بند، مانند بند قانون است و نه مانند بند شلوار. خلاصه این‌که ما قافیه را باخته‌ایم. عملکرد علما باید به گونه‌ای باشد که اگر در روز قیامت یا عالم برزخ یا در دنیا، پنجاه یا صدها سال بعد، شخصیت علما را واکاوی و زیرورو کردند، عالمان را کالبدشکافی کرده و مورد روان‌شناسی قرار دادند، بگویند فلان عالم انسان ساده‌انگاری نبوده است؛ یعنی دست‌کم چنین سخنی را درباره علما مطرح کنند و خلاصه، قضاوت خوبی در مورد آن‌ها داشته باشند. بگویند این عالم بسیار دانا بوده و فهم درستی از مسایل داشته است، ولی اسیر و گرفتار عالم وجود و اقتضائات آن بوده است. باز هم تکرار می‌کنم که ما از امور اصلی و مهم غافل شده و به مسایل فرعی و دست‌دوم پرداخته‌ایم. انگار در مملکت ایران، مشکلی به‌جز قمار، موسیقی و غنا وجود ندارد؛ در حالی که این مسائل، مشکل و معضل کشور ایران محسوب نمی‌شوند و در اصل، حرمتی نیز در مورد بسیاری از مصداق‌های ادعایی این امور وجود ندارد؛ یعنی مصداق قمار نیست یا موسیقی حرام نمی‌باشد. البته حکم قمار مانند حکم شرابخواری است و حرمت آن محرز است؛ اما تعریف قمار و مصادیق آن مورد دقت قرار نگرفته است. در برابر برخی فتاوای بدون پشتوانه وجود دارد مانند این که بعضی حتی نگاه به آلات موسیقی را حرام کرده‌اند. در واقع، حرمت این مسأله چنین تخیل و تصوری را برای آنان ایجاب کرده است. چنین فتواهایی کاربردی هم نیستند و احکام را مضحکه عموم افراد قرار می‌دهد؛ احکامی که چنین فقیهانی آن را اسلامی می‌دانند و البته بعضی عنوان بزرگ فقیه را برای خود استفاده می‌کنند و هرجا که به آنان اشکال می‌شود، آنان بی‌درنگ همین عنوان را برای خود به کار می‌برند و آن را منحصر در خود می‌بینند و مستشکل را غیر فقیه می‌خوانند و کار او را دخالت در کار فقیهان می‌خوانند؛ چرا که سواد بحث و توانایی مناظره ندارند. گالیله دانشمندی بود که درباره حرکت زمین، نظریه‌ای علمی داد. نظریه او با احکام ارباب کلیسا که قدرت در دست آنان بود منافات داشت، به همین دلیل، کشیشان با او مخالفت کردند. نظریه گالیله یک کشف علمی درست بود. ما می‌گوییم فقیهان و مجتهدان حوزه‌های علمیه نیز نباید دست روی دست گذارند و در کار تحقیق و تتبع خود، رویه‌های جدید را دنبال کنند و نپندارند که فقیهان گذشته و مجتهدان درگذشته، هرگز اشتباه نکرده‌اند و کارشان در عین صحت و سلامت بوده است؟ نوگرایی در عرصه فقه و اجتهاد، اگر روشمند باشد، چه ایرادی دارد؟ ما در کتاب قمار، از آیات و روایات برای توضیح بحث استفاده کرده‌ایم. ما در بحث خارج‌فقه، حدود دو سال و نیم از قمار و موسیقی بحث کردهایم اما به ما حتی اجازه نشر مجازی این آثار را هم نمی‌دهند و آن‌چه را به صورت مکتوب منتشر کرده‌ایم، سوراخ به سوراخ گشته و تمامی کتاب‌ها را جمع‌آوری کرده‌اند؛ چرا که این بحث‌ها هرچند مستند به بحث تحقیقی نوآور و روشمند است، اما نوآوری از زبان فردی که مستقل است و به قدرت‌های موجود وابستگی ندارد، جرم است. این در حالی است که اساتید دیگر طی چند جلسه محدود درس قمار یا موسیقی را تدریس می‌کنند؛ زیرا مطلب زیاده یا توضیحات بیش‌تری برای ارایه ندارند و توانایی تفصیل و تحقیق در این موارد را نیز ندارند. بحث و بررسی درباره این موضوعات، آن هم طی مدت دو سال کار آسانی نیست، ولی این کار، نتیجه‌بخش بوده و ما این مسایل را به طور کامل، بررسی کرده و در مورد آن‌ها شفاف‌سازی کرده‌ایم تا مشکلی درباره این موضوعات وجود نداشته باشد.

مطالب مرتبط