اگر یکی بگوید من در تمام بانک‌های کشورهایی مانند اتریش، بلژیک، شیکاگو، واشنگتن و مانند این‌ها تا شهرها و کشورهایی که در خاورمیانه و شرق کره زمین می‌باشد

یعنی کشور ایران و سپس شهر قم، چندین میلیارد سرمایه دارد، من خالی‌بندی او را تأیید کرده و به آن، رنگ واقعیت خواهم داد و به او می‌گویم ماشاءاللّه! چگونه با این همه پول و ثروت، زنده‌ای؟ اما یک سؤال دارم و آن این‌که تمام مال و سرمایه‌ات ارزانی خودت! فقط یکی از این موارد را به ما ببخش! آن هم همان مقدار که مالیات می‌خورد. اصلا از کل اموالت، یک میلیون تومان را به ما ببخش یا نه این مقدار پول را به صورت قرض به ما بده! اگر چنین بگویم، آن شخص به‌حتم در جواب می‌گوید: با این وجود، من مشکل مالی دارم و حتی هزینه تهیه ناهارم را هم ندارم. از روزگاران گذشته، به یاد می‌آورم که یکی از اساتیدم که خداوند او را بیامرزد! احوالش را شرح می‌کرد که من فرزندی از خانواده‌ای اعیان و ثروتمند بودم. به حوزه علمیه وارد شده و طلبگی را انتخاب کردم. متأسفانه فامیلم ناخرسند بودند و به من توجه نمی‌کردند. اقوام و فامیل‌هایمان وقتی به شهر قم سفر می‌کردند، به دلیل وضع خوب مالی‌شان، در هتل بهار اقامت می‌کردند و مرا به صرف ناهار، به هتل دعوت می‌کردند. من هم که قصد بی‌احترامی نداشتم، دعوت آن‌ها را قبول می‌کردم. من در برابر آن‌ها مؤدبانه می‌نشستم. محیط و دکوراسیون هتل هم بسیار شیک و زیبا بود. آن‌ها ناهار را تعارف می‌کردند، اما من غرور خود را نمی‌شکستم و در برابر آن‌ها که انتقادهای تند و تیزی برای طلبه‌شدنم داشتند، تشکر کرده و می‌گفتم صرف شده است، ما امروز، نان مرغ میل کرده‌ایم. این در حالی بود که گاه می‌شد حتی خوارکی برای سیر کردن شکم خود نداشتم. وقتی به حجره برمی‌گشتم، روی تکه‌ای نان اگر گیر می‌آوردم، کلمه مرغ را می‌نوشتم و سپس آن را می‌خوردم برای این‌که حرفم دروغ و گناه نباشد. البته من به اقوام، این را هم گفتم که برنج، باعث چاقی می‌شود و به همین دلیل، من از خوردن آن امتناع می‌کنم. به او گفتم تو که مرغ بریان چرب و لذیذ را میل کردی، کلمه برنج را هم روی نان می‌نوشتی! مثلا برنج دم سیاه با پای مرغ و البته این‌ها باعث چاقی نمی‌شود. انگار ما را سر کار گذاشته‌اند. می‌گویند همه چیز قانون دارد و کوچک‌ترین مسایل، قاعده‌مند است. اگر یک مورد از قانون کلی بیان بشود، غیر آن هم به دست می‌آید و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل یک صحنه آخوندی به‌ویژه اگر میدان عمل وسیع پیدا کند و قانون مصلحت نیز آن را زیر بال و پر خود بگیرد.

مطالب مرتبط