برخی آخوندها در بحث و مناظره به عوام‌فریبی رو می‌آورند و مهم برای آنان، به کرسی نشاندن نظری است که دارند و این هدف، گویی وسیله را توجیه می‌کند.

برای نمونه شخصی، در مقام نهی از منکر به دیگری می‌گوید تراشیدن ریش حرام است و ریش بگذار! خدا را خوش نمی‌آید. آن شخص می‌گوید اگر در این مورد از قرآن، دلیل بیاوری، چشم، عمل می‌کنم، اما حدیث و روایت را نمی‌پذیرم. او هم که دلیلی از قرآن نمی‌بیند، این آیه را می‌خواند: «یا بَنِی آَدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیکمْ لِبَاسا یوَارِی سَوْآَتِکمْ وَرِیشا»(۱)، نگاه کن قرآن می‌گوید: «وَرِیشا». عوام فرض کردن مخاطب و فریب دادن او در قالب مغاطه این‌گونه است. این بازی با اصطلاحات دینی و آخوندی است. این روزها استفاده از این نوع مغاطه برای بزرگ کردن آخوندی که بزرگ نیست و برزمین زدن و کوچک کردن عالمی که در علم توانمند است، در رسانه‌ها بسیار استفاده می‌شود. مردم عوام فرض می‌شوند و یک لغت را برای ترور حیثیتی یا دادن حیثیت کاذب به کسی، در بوق و کرنای امپراطوری رسانه‌های وابسته می‌کنند بدون این‌که پشتوانه بحث‌های علمی را داشته باشد؛ یعنی تمام بر عوام‌فریبی مبتنی است و برای همین، این گروه‌ها جریان آزاد اطلاعات را با چیرگی همین امپراطوری، مسدود می‌سازند تا مردم به پندار خام آنان در عوامی باقی بمانند و اینان پایداری مبتنی بر این عوام‌فریبی داشته باشند؛ انگار خدای این مردم، عاشق بندگان خویش نیست و در چرت و خواب فرو رفته است و این مملکت، صاحب ندارد؛ هرچند خداوند نیز مکر ثانوی دارد و پی‌آمد کردار فریبکارانه آنان، استدراج دارد، اما با پایان رفتن آن، نابکاران معاند و سرسخت را به صورت ناگهانی بلاباران می‌سازد.

  1. اعراف / ۲۶٫
مطالب مرتبط