امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید:   «اذا خرجت من منزلک فاخرج خروج من لایعود ». به‌به! ما عمرمان را با معارف این اولیای نورانی و بزرگوار گذراندیم.

مؤمن وقتی می‌خواهد از منزل بیرون رود، باید این موضوع را به روشنی توجه داشته و آن را شناخته باشد که وقتی از منزل خارج شده است، در واقع از منزل خارج شده و کار تمام شده است. مؤمن، وقتی از منزل خارج می‌شود، به شرط نداشتن بازگشت، این کار را انجام می‌دهد. یعنی از منزل خارج می‌شود با فرض این‌که دیگر به خانه برنمی‌گردد. این سخن به این معناست که ای مؤمن! تمام اعمالت را به‌طور کامل انجام بده و کاری را ناتمام باقی نگذار. مثلا اگر وصیتی در ذهن داری، بکن و اگر قرضی بر عهده داری، ادا نما! ما اما اعتراض می‌کنیم که چرا باید فرض کنیم به خانه برنمی‌گردیم. ما از منزل خارج شده و به‌طور حتم، به خانه برمی‌گردیم. ما انسانی هستیم که در یک خانه سکونت داریم. ما صبحگاهان، قصد رفتن به کلاس درس را داریم، مست و سرخوشیم، صبحانه را میل می‌کنیم، یک استکان چای داغ و دبش! من اگر کلاس درس برقرار باشد، به طور حتم غذایی پختنی را به عنوان صبحانه میل می‌کنم. اگر درس نباشد، هر چیزی را که در سفره باشد، به عنوان صبحانه میل می‌کنم؛ زیرا اگر صبحانه‌ای کامل تناول نکنم، سپس در کلاس درس حاضر بشوم و به مدت سه ساعت سخنرانی کنم، اعصابم تحریک می‌شود و این، مضر است. اگر کلاس درس برقرار باشد، صبحانه باید پختنی و گرم باشد، اما اگر درس نباشد، هیچ‌کس در اندیشه تهیهی صبحانه گرم برای ما نیست. روزهایی که کلاس درس برگزار نمی‌شود، اشتها و میلی برای صرف ناهار ندارم؛ هرچند گاهی وقت‌ها ناهار را میل می‌کنم، ولی حافظه‌ام این موضوع را تحویل نمی‌گیرد. عصرهنگام، باز احساس گرسنگی می‌کنم. در واقع خودم را روان‌شناسی و مراقبت کرده‌ام که وعده ناهار را صرف نکنم، اما عصرهنگام، باز گرسنه‌ام و ما دو وعده غذایی داریم صبح و عصر. هم معده و هم حافظه‌ام غذا را در این دو وقت تحویل می‌گیرد. به همین دلیل، در صورت امکان، وعده ناهار را حذف می‌کنم؛ زیرا آن را اسراف کردن و حرام می‌دانم و اگر برای ناهار دعوت شوم تا می‌شود آن را به تأخیر می‌اندازم؛ زیرا حافظه‌ام آن غذا را تحویل نمی‌گیرد. وقتی حافظه انسان، غذا را تحویل نمی‌گیرد، در این صورت، خوردن غذا چیزی جز اسراف‌کردن نیست. به طور معمول، ظهرها چند دقیقه می‌خوابم و بعد از آن، احساس گرسنگی می‌کنم. به همین دلیل خوب نیست برای صرف وعده ناهار به مهمانی بروم. اگر ناهار را هم میل کنم، بیهوده و بی‌فایده است. شب‌هنگام، برای وعده شام نیز دوست ندارم، به مهمانی بروم؛ زیرا به‌طور معمول، وعده عصرانه را صرف می‌کنم. وعده صبحانه برای من وعده‌ای خوب و مفید و لازم است، به شرطی که کلاس درس برقرار باشد.

مطالب مرتبط