بیش از چهل سال است که در حوزه علمیه درس می‌گویم. در قیاس با سن خود، سن و سال شاگردانم با گذشت این سال‌ها تفاوت فراوانی کرده است.

در سنین جوانی، ده تا چهارده درس می‌گفتم. در آن زمان‌ها سن شاگردانم از سن من بیش‌تر بود و من در مقایسه با آنان، نوجوان بودم. امروز اما شاگردانم جوان‌اند و سن من از آنان بیش‌تر است. ده، یازده ساله بودم که تجوید می‌گفتم و شاگردانم از چهل و پنج تا شصت سال سن داشتند. جوان‌تر از این‌ها هم توانایی شرکت در کلاس را نداشتند؛ زیرا سطح کلاس من بالا بود و باید چند دوره قبل از آن را می‌گذراندند. این‌که شاگردانم جوان‌تر از من هستند هشدار می‌دهد عمر چندانی از من نمانده است و عمر ما هم آفتاب لب بام شده است و غروب سرخ خود را در پیش دارد؛ غروبی که ظهور طولانی‌مدت شفق را برای آینده و آیندگان رقم می‌زند.

مطالب مرتبط