جناب خضر علیه‌السلام از اولیای حکمت گرا

جناب خضر در میان اولیای الهی از گروه دوم می‌باشد که احکام باطنی و امور غیبی بر آن حضرت غلبه دارد، همان‌طور که جناب موسی از اولیای دسته نخست می‌باشد.

حضرت خضر در هر لحظه شغلی و در هر زمان به دنبال کاری است و جناب موسی در این سیر و سلوک به این گونه حوادث فعلی و ماموریت‌های ضروری آن هنگام خضر دیدار داشته و همه آن موارد را تازه می‌یافته است.

کارهای حضرت خضر در این حوادث، گذشته از آن که ماموریت‌های آن هنگام جناب خضر می‌باشد، برای حضرت موسی اثر ارشادی و توجه امدادی همراه داشته و چنین نبوده است که حضرت خضر همیشه بیکار باشد و تنها در آن فرصت برای توجه موسی دست به امور سه‌گانه یاد شده زده باشد و دیگر هیچ.

مدبرات باطنی و امدادهای غیبی

می‌توان به‌طور قطع اعتقاد داشت که مدبرات باطنی در کار هستند و امدادهای غیبی را به عهده دارند و چنین اموری بر ظواهر امر چیره می‌باشد و در طول ظاهر قرار دارد و این احکام به‌دست افراد خاص از اهل الله اجرا می‌شود و آنان برای همیشه و به‌طور دایم در کار می‌باشند و وظایف الهی خود را انجام می‌دهند.

شایسته است آدمی در راه شناخت حقایق عالم و مدبرات امور وصاحبان غیب کوشا باشد و با اولیای غیبی و مدبرات امور و کارهای خود آشنایی داشته باشد و بتواند از آن استمداد جوید و در سیر و سلوک مورد عنایات آن حضرات قرار گیرد و در رفع موانع و حصول نتایج، آن را در کار خود دخیل بداند.

آشنایی با اولیای غیبی، گذشته از آن که ممکن است، چندان مشکل نیست؛ هرچند نیازمند خلوص و صفای باطن و رونق دل است و باید خود را مهیای زیارت آنان ساخت تا در کار ما دخیل شوند و خود را به ما نشان دهند و با ما همراه و رفیق گردند.

آنان شیفته دل صافی و مشتاق صالح هوا کشته‌ای می‌باشند و در مقابل این افراد هم خاضع هستند و هم نافع، بدون آن که غرور و تکبر یا منیت و خودخواهی در کارشان باشد.

آنان مصاحب دل صافی می‌شوند و همراه و هم‌صحبت او می‌گردند و به خواب و بیداری وی می‌آیند. او را می‌بویند و به روی وی همچون چهره معشوق خیره خیره نظاره می‌نمایند و همچون نگهبانی او را در پناه خود قرار می‌دهند.

دسته‌ای از این خوبان و مردان خدایی آسمانی می‌گردند و اوج می‌گیرند و خود را در شور و عشق و مستی حق غرق می‌نمایند که دیگر دست هیچ مدبری جز حق به آن‌ها نمی‌رسد و کسی جز حق در راهشان قرار نمی‌گیرد و آنان بدون هر مدبری خدایی می‌شوند و تمام اسباب و علل صوری و غیبی را از سر می‌گذرانند و خود را با حق تعالی محشور می‌سازند.

اینان کجا و مدبرات غیبی کجا و امور صوری مردمان عادی کجا! هر یک از مومنان بحق در مقام خود مشغول سیر هستند و حرکت وجودی خود را پی می‌گیرند که سراسر آن را تجلیات جمال حق و ظهورات چهره الهی شکل می‌بخشد.

مطالب مرتبط