شراب، نیروی کنترل آدمی را از او میگیرد و عقل و هوشمندی را تعطیل مینماید و چنین فردی توان ارتباط با دیگران و با حق تعالی را ندارد.
قدرت تخریب شراب چنان است که تا چهل نسل را تحت تأثیر قرار میدهد و آنان را به امراض گوناگون یا نفسی پلید دچار میگرداند. امروزه در اروپا به تناسب جمعیتی که دارد دیوانگان و مجانین بسیاری وجود دارد؛ چرا که شرب مواد الکلی در آن فراوان است.
البته مردم دنیا در صورتی از شراب دست بر میدارند که جایگزینی مناسب و حلال برای آن تولید شود تا هم مست کننده نباشد و هم نشاطآور؛ بهگونهای که دیگر هیچ کسی انگیزهای برای شراب خوردن نداشته باشد؛ همانطور که خداوند متعال شراب طهور بهشتی را به اهل بهشت هدیه میکند و آنان را با آن مسرور میگرداند. البته هر چیزی که در بهشت وجود داشته باشد میتوان وجود ناسوتی آن را نیز به تناسب نزولی که دارد ایجاد نمود.