سالک باید اهل خدمت به استاد باشد و نه در پی آقایی که غرور و تکبر را چون خوره به جان وی میاندازد.
کسی که در پی دستیابی به غیب است اگر کمترین ذرهای از تکبر در وجود خود داشته باشد وقت خویش را با پرداختن به اعمال سلوک ضایع میکند و از آن خیری نمیبیند. آن که برای خود حرمت و احترام میتراشد، غافل است که هرچه حرمت است از آنِ خداست. سالک در پرتو خدمت به استاد چنان اهل خدمت میشود که آن را از مورچهٔ راه و گبر بتخانه دریغ نمیدارد تا چه رسد به عالمی الهی که از اولیای محبوبی خداست و وی توفیق زیارت و ارادت به او را یافته است.