سالک باید بخشی از تمرینهای سلوک را در حالت خواب و با رویا دنبال کند؛ چرا که در این حالت سبکتر است و از حواس خود انصراف دارد.
در انصراف باید از انتخاب موضوعات جسته و گریخته و پراکنده دوری کرد. وی با رعایت تمرینهایی که آن را با انتخاب و نظارت مربی خود انجام میدهد این توان را به دست میآورد که در میان جمع نیز انصراف داشته باشد
وی بعد از انصراف باید قدرت «استقبال» پیدا کند و چیزی مانند ذکر را برای خود موضوع قرار دهد و آن را بیابد. استقبال از ذکر، با استجماع بر آن سبب میشود وی ذکر را در خود نهادینه سازد.
ادبار، استدبار، انصراف، اقبال، استقبال، استجماع، توانس و تجانس که همه مقدمهای برای تاثیرپذیری از ذکر و ریاضت است سخت و دشوار است و وصول به آن تمرین بسیار میطلبد. سالک بعد از انجام این تمرینهاست که میتواند نمازی بگزارد که فقط نماز است و جز خداوند در آن نیست و نماز، ذکر و دیگر عبادات و ریاضتها را به خود جذب مینماید و شیرهٔ روح خود میسازد. چنین فردی افزون بر کارایی بالا در هر کاری، دارای عمری طولانی میگردد؛ زیرا وی حتی در خوردن غذا و ورود غذا به معده استجماع دارد و غذا را با آرامش میخورد و غذا به تمامی جذب بدن آنان میگردد نه آن که معده برای غذا حکم سطل زبالهای را داشته باشد که غذا را از بدن دور میدارد. اینان ابتدا با چشم غذا میخورند و با شامه طعم خوش غذا را حس میکنند و سپس آن را با خونسردی و آرامش وارد معده میکنند.