نداشتن قدرت مدیریت با ریاضتهای نادرست

سالکی که همواره در پی انواع ریاضت‌هاست و شان کاری خود را فراموش می‌کند و نیز کسی که همواره در پی تحصیل و تدریس است و ریاضتی ندارد یا کسی که ریاضت و تحصیل دارد اما شوون خانوادهٔ خود را رعایت نمی‌کند و حقوق آنان را نادیده می‌گیرد و میان داشته‌ها و شوون ارتباطی خود قدرت ایجاد هماهنگی ندارد هیچ گاه حرکتی بیش از آسیاب چرخان ندارد و با یک بند، دیگر بندها را به آب می‌دهد. چنین سالکی توسط کرده‌های خود دوره و دست‌رشته می‌شود و از سلوک خود بهره‌ای جز آزار ندارد. البته این نیز خاصیت دنیاست که نمی‌گذارد سالکی پیش رود. دنیا سالکان را دست‌رشته و خسته می‌کند و زحمت آنان را هدر می‌نماید؛ چرا که چنان به آنان می‌پیچد تا قدرت هماهنگی را از ایشان بگیرد و سالک با دستی این طرف را و با دستی آن طرف را بلند می‌کند اما هزار دست دیگر می‌خواهد تا هیچ طرفی بر زمین نماند. او اگر به شاخ و برگ خود برسد، بی‌بوته می‌گردد و چنان‌چه بوته‌اش را درست کند، شاخه‌هایش خشکی می‌آورد. این حکایت خوبی‌ها و خیرات در دنیاست و دست‌رشتگی خاصیت آن است مگر این که فرد قدرت مدیریت داشته باشد.

مطالب مرتبط