سالک باید خود را در حصاری داشته باشد که هیچ گاه به چیزی آلوده و مخلوط نگردد و حیثیتها را به هم نیامیزد.
کسی که سرش شلوغ و دستانی پرکار و دلی دارد دله که به هر جایی سر میکشد و نفسی دارد که هوس هر چیزی را مینماید به هیچ وجه نمیتواند قدرت استجماع و تمرکز برای بر شدن به عالمی را در خود ایجاد نماید که تمام نیروهای آن فرامادی و ماورایی است. کسی که قدرت تبدیل نیز نداشته باشد با دیدن یکی از این چهرهها خود را میبازد و سرّ خویش بر ناکسانی میگشاید که چون کرکسانی مردهخوار میخواهند روح او را به یوغ منقار خویش کشند
باید اشتغالات و خاطرات را کم نمود و دقایقی را در محیطی خلوت و دور از کثرت همسر و فرزند؛ هرچند آشپزخانه باشد، به استجماع نشست بدون آن که همسر و فرزند وی متوجه شوند او در سیر است و سلوک مینماید. سالک باید چنان در کتمان قوی باشد که همسر وی او را هر چیزی ببیند جز عارف
سالک باید تمرین نماید و مدت زمانی را به این کار اختصاص دهد که در ده دقیقه یا بیشتر فکر را بر نقطهای تمرکز دهد که جز آن موضوع چیز دیگری از علوم و معلومات، تصویری ذهنی به خود نگیرد و مزاحم نشود. البته قدرت تبدیل به صورت واقعی برای سالکی است که اقتدار نفسانی دارد و صاحب سِرّ و کتمان شده باشد. کسی که حتی میتواند خود را نیز از خویشتن خویش پنهان کند نه کسی که نمیتواند خواب مبشّری را پنهان کند و آن را در ساعات اولی صبحگاهان و پیش از آن که صبحانه بخورد به خالهٔ خویش بگوید.