خاک درمانی

 خاک متانت، آرامش، صفا و باطن دارد. باد، آب و آتش به اندازهٔ خاک حرمت ندارد هرچند آب را می‌توان با ملاحظاتی در ردیف خاک قرار داد.

خداوند در وصف خاک می‌فرماید: «وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِی مِنْ فَوْقِهَا، وَبَارَک فِیهَا، وَقَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیامٍ، سَوَاءً لِلسَّائِلِینَ»(فصلت / ۱۰)؛ و در زمین از فراز آن لنگرآسا کوه‌ها نهاد و در آن خیر فراوان پدید آورد و مواد خوراکی آن را در چهار روز اندازه‌گیری کرد که برای خواهندگان درست و متناسب با نیازهایشان است.

فراز: «وَبَارَک فِیهَا» در این آیه حایز اهمیت است. خداوند برکت را به زمین خاکی داده است. در واقع، خاک است که برکت دارد. بر این اساس، کسی که از خاک دور است خیر و برکتی ندارد. شایسته است انسان در شبانه‌روز کمی بر روی خاک بنشیند. البته نشستن بر روی فرش نیز صدق نشستن بر روی خاک را دارد اما استفاده از مبلمان، انسان را از خاک دور می‌کند. زندگی در طبقات دوم و بالاتر نیز انسان را از برکت خاک دور می‌کند.

کسی که ضعف اعصاب دارد می‌تواند با بازی با خاک، آن را برطرف کند. نگاه به خاک و مالیدن آن به دست‌ها با همان خاک‌بازی برای اعصاب بسیار آرامش‌بخش است. نگاه به آب، سبزه و بلبل نیز چنین است اما نگاه به خاک بیش از آن‌ها برای اعصاب مفید است. دست بردن در خاک نرم، اعصاب را نرم و ملایم می‌سازد گویی هرچه تنش است از آن می‌گیرد.

خاکبازی به ویژه زن‌هایی را که وسواس دارند بدون نیاز به هیچ گونه قرصی درمان می‌کند. البته سنگ و سیمان چنین خاصیتی ندارد و این برکت تنها در خاک است. گیاهان، چشمه‌ها و گنج‌ها در خاک است. قبر آدمی نیز در خاک است. خداوند از این خاک است که سنگینی‌ها را بیرون می‌کشد: «وَأَخْرَجَتِ الاْءَرْضُ أَثْقَالَهَا»(زلزله / ۲).

خاک‌ها بر شخصیت آدمی تأثیرگذار است. راه رفتن بر خاک‌های مرغوب و خوب، رفتاری نیکو به انسان می‌دهد؛ همان‌طور که زندگی بر خاک بد، سوء رفتار و افکار برای آدمی دارد. این مطلب را می‌توان با جابه‌جایی افرادی که برای آزمایش و کنترل رفتار انتخاب شده‌اند به دست آورد. زمینی طلاساز است و زمینی نقره‌پرور. خاکی نفت از دل می‌رویاند و دیگری زغال پرورش می‌دهد. نکتهٔ جالب توجه این است که از نوع پوشش گیاهی هر منطقه می‌توان به موادی که داخل آن زمین است پی برد. البته این راه‌کار علمی و روشمند است و باید قواعد آن را در دست داشت. به قول شاعر:

 برو در این بیابان جست‌وجو کن

ز هر خاکی کفی بردار و بو کن

 ز هر خاکی که بوی عشق برخاست

یقین دان مدفن لیلی همان‌جاست

کسی که دانش شناخت خاک‌ها را در اختیار دارد با نگاهی به سطح زمین درمی‌یابد تا عمق چند هزار متری آن چیست! وقتی انسان پا بر زمینی بگذارد که زیر آن طلاست، قلبش آن طلا را احساس می‌کند و همانند اجنه از آن کامیاب می‌شود. او هزاران بار بیش از طلایی که خانم‌ها به دست می‌کنند از آن معدن طلا ثأثیر می‌پذیرد، بدون این که هزینه‌ای نماید. متأسفانه از مشکلات امروز بشر این است که از طبیعت بریده است و خاک نمی‌بیند و هرچه هست فرش، آسفالت، موزائیک یا دیگر مصنوعات خود اوست. زندگی مدرن امروزی که البته علمی نیست سبب می‌شود انسان‌های طبیعی کم‌تر یافت شوند و آدم‌ها نیز مصنوعی گردند.

مطالب مرتبط