عرفان شهید چمران

یکی از همرزمان شهید چمران نقل می کرد؛ شهید چمران در جنگی سخت، فرماندهان را صدا زد . آتش خمپاره بود که بر سر آنان می بارید. فرماندهان، شهید را دیدند که به جای درازکش، در زیر آنان نشسته است. گویا شهید در میدان جنگ نیست، به او می گویند: روی زمین دراز بکش، گلوله می آید؛ ولی چمران در پاسخ گفت: بیایید این جا. آنها با دلهره به طرف چمران رفتند، وقتی نزدیک شدند، دیدند او کنار گلی نشسته است. او به آنان گفت: این گل را تماشا کنید، چقدر زیباست!عرفان فرد را به وصول و به تماشا و رویت می رساند

شهید چمران چنان غرق تماشای گل بوده است که گویی خبری از جنگ نیست و فقط چمران است  و گل و لطافت گل که مثل گل و پروانه با هم عاشقی می کنند؛ اما نه در راحتی و آسایش؛ بلکه در زیر آتش و دود. آتش و دودی که در نظر دیگران سخت می آید نه به دیده عاشقی پاک باخته که نشستن کنار گل برای او هرچند در زیر دود و آتش موجب آرامش و لذت اوست.

مطالب مرتبط