قاعدهای عرفانی است که میگوید هر چیزی در هر چیزی است. اگر این قاعدهٔ درست عرفانی در صنایع غذایی مورد نظر قرار گیرد به این معناست که بشر میتواند از یک چیز همهٔ خوراکیهای مورد نیاز و عناصر آن را به دست آورد. بشر هنوز در ابتدای راه علم است و نحوهٔ استفادهٔ حد اکثری از اشیا را نمیداند وگرنه میتوانست غذای خود را از هر چیزی به دست آورد و کمبود غذای خود را از آن راه تأمین نماید و بر طول عمر خود نیز بیافزاید.
اکنون بشر مغز گردو را میخورد و پوست استخوانی یا پوست سبز آن را که برای پوکی استخوان بسیار مفید است دور میریزد و هنوز از طلا و نقره استفاده نمیکند و دستکم آن را داخل آب نمیگذارد و نمینوشد تا از آن برای درمان ناراحتیهای عصبی و مغزی استفاده کند.
باید توجه داشت دقت فلسفی برای عالم وجود مرز یا خط قرمز نمیشناسد و هر چیزی میتواند چیز دیگری شود؛ چرا که اشیا از خود ذات و ماهیتی ندارد تا گفته شود انقلاب در ماهیت ممکن نیست. بر این اساس چنین نیست که همیشه گندم از گندم بروید، جو ز جو، بلکه از سیب میتوان گلابی برداشت کرد و از گلابی پرتقال، به شرط آن که بتوان مرتبهٔ هر یک را در نظام پدیدههای هستی به دست آورد و گلابی را از مرتبهای که دارد به مرتبهٔ پرتقال تنزل یا ترقی داد. یا در ویژگیهای یک مرتبه تصرف نمود. در آینده بشر به چنان رشدی میرسد که همه چیز را به تصرف در میآورد؛ همانطور که امروزه تخلفهای جزیی قابل مشاهده است و با تغییر ژنها در مزه و اندازهٔ خوراکیها دست میبرند. در فقه نیز فروعاتی وجود دارد که حکم پدیدههای دو جنسی را بیان میدارد برای نمونه از حکم برهای میگوید که برخی از اعضای آن شکل سگ را دارد.
_____________________________________
۱٫ القصص/ ۷٫