شراب، بتپرستی و قمار ساخته و کردهٔ شیطان و از آموزهها و تحفههای وی به فرزندان است. ابلیس، شراب را ساخت تا نیروی اندیشه را از انسان بگیرد و بت را برای او پرداخت تا آن را جایگزینی برای خداوند یکتا قرار دهد و قمار را برای آنان طراحی کرد تا بغض، قساوت و عداوت را میان فرزندان آدم به وجود آورد.
شیطان برای هر حقی باطلی ایجاد کرد و جای آن دارد که شراب منحصر در زیانهای جسمی نیست و زیانهای اجتماعی و حیثیتی، انحطاط اخلاقی و تعدی به حقوق دیگران و تجاوزهای ناموسی نیز از دیگر پیآمدهای آن است و اضطراب و پریشانی خاطر و ایجاد استرس تنیدگی و از دست دادن حس خودباوری نیز از ضررهای روانی این مادهٔ شیطانی است و با این همه، متاسفانه از ناحیهٔ جوامع استکباری روز به روز بیش از پیش به جوامع انسانی تزریق میشود و جوانان بسیاری را تهدید مینماید.
آسیبهای روحی روانی شراب به مراتب بیش از مشکلات جسمانی و مزاجی است؛ بهطوری که مصرف یک بار آن میتواند تعادل معنوی انسان را بهطور کلی و بهگونهای در هم ریزد که گویی این مادهٔ شوم شیطانی در تخریب معنوی بشر رقیبی ندارد. جبههٔ باطل با شناخت این ویژگی، نخست سعی دارد جوانان را به آن آلوده سازد؛ زیرا آلودگی به آن، روح معنویتخواهی را بهکلی از بین میبرد و فرد را از بودن در جبههٔ حق که به معنویات ارزش میدهد خسته و آزرده میسازد. مشروبات الکلی در معنویتستیزی چنان اسلحهای کارآمد و قوی و ابزاری موثر است که تماس حتی یک قطرهٔ آن، فرد را برای همیشه از صفای باطن و پاکی امور معنوی محروم میسازد. فساد فراگیر جوامع غربی و دوری آنان از معنویات بهخاطر رواج مصرف مشروبات الکلی است و این مایع، مانع بزرگی برای رو نمودن آنان به مسیر طبیعی و سالم رشد و پاکی انسانی است و تا شراب به صورت فراگیر استفاده میشود نباید به حقگرایی آنان امید داشت. غربیان در صورتی میتوانند به امور معنوی رو نمایند که نخست تولید و مصرف مشروبات الکلی را ممنوع کنند.
در میان حلالها و امور مباح شش چیز است که اگر در آن افراط و زیادهروی شود خاصیت شراب را پیدا میکند و فرد را خودباخته، سست و ضعیف میسازد و او را به بیخیالی وا میدارد. این شش امر عبارت است از: علاقه و دلبستگی فراوان به دنیا، ریاست، خوردن، بهره بردن از زنان، خوابیدن و خوشگذرانی و عافیتطلبی. از ضررهای خوشگذرانی و زندگی همراه با عافیت و رفاه.