كتاب سيماي طلبگي : حوزهٔ قم؛ تنگهٔ احد مدینه

 

سيماي طلبگي – سیمای ۱ حوزهٔ قم؛ تنگهٔ احد مدینه  / ص۱۹

 

برای عالمان حوزوی هیچ کاری در هیچ جای دنیا مهم‌تر از طلبگی و دانش‌اندوزی آنان نیست که هر یک از آنان در این دنیای پرآشوب می‌تواند به مثابهٔ سنگری برای دفاع از دین و پناهی برای مردم باشد و آنان هستند که در برابر بدخواهان، می‌توانند از هویت شیعی و فرهنگ علوی دفاع نمایند و هرگونه هجرت چنین عالمانی به منزلهٔ افتادن شمشیر از دست آنان در برابر دشمن تمام مسلح و خون‌خوار است.

چنین عالمانی ستون‌های اصلی دین‌مداری در عصر غیبت هستند و نبود آنان با آوار و فروپاشی بخشی از بنای دین برابر است. این عالمان هستند که هم‌چون کوه‌ها، برای شیعیان و ایتام آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله در عصر غیبت پناه و نگاه‌دارنده به شمار می‌روند. با این وصف، عالمان یاد شده حتی اگر با مشکلات اقتصادی درگیر باشند، مجوزی برای ترک حوزهٔ علمیهٔ قم ندارند. حضور در این تنگه سخت است و مکافات دارد و ممکن است حتی دوستان بر سر شما بزنند اما باید این‌جا را نگاه داشت. 

 مهم‌ترین حوزهٔ علمی امروز، حوزهٔ علمیهٔ قم است و این حوزه برای حفظ دیانت به منزلهٔ «تنگهٔ احد» و عالمان آن به منزلهٔ پاسداران آن تنگه می‌باشند. اگر عالمی از این حوزه به هر بهانه هجرت نماید و آن را خالی گذارد همانند ترک تنگهٔ احد در زمان رسول اللّه صلی‌الله‌علیه‌وآله است و به همان میزان برای دیانت خطرآفرین است. البته این پاس‌داری در توان عالمان اصیلی است که محیط خانوادگی آنان مذهبی و زحمت کشیده بوده، استعداد خوبی دارند و در تعلیم کوتاهی ننموده و در فراگیری دانش به عافیت‌طلبی دچار نشده‌اند. برای عالمان حوزوی هیچ کاری در هیچ جای دنیا مهم‌تر از طلبگی و دانش‌اندوزی آنان نیست که هر یک از آنان در این دنیای پرآشوب می‌تواند به مثابهٔ سنگری برای دفاع از دین و پناهی برای مردم باشد و آنان هستند که در برابر بدخواهان، می‌توانند از هویت شیعی و فرهنگ علوی دفاع نمایند و هرگونه هجرت چنین عالمانی به منزلهٔ افتادن شمشیر از دست آنان در برابر دشمن تمام مسلح و خون‌خوار است. چنین عالمانی ستون‌های اصلی دین‌مداری در عصر غیبت هستند و نبود آنان با آوار و فروپاشی بخشی از بنای دین برابر است. این عالمان هستند که هم‌چون کوه‌ها، برای شیعیان و ایتام آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله در عصر غیبت پناه و نگاه‌دارنده به شمار می‌روند. با این وصف، عالمان یاد شده حتی اگر با مشکلات اقتصادی درگیر باشند، مجوزی برای ترک حوزهٔ علمیهٔ قم ندارند. البته گناه سختی‌هایی که آنان تحمل می‌کنند بر دوش متولیان است که بیمارستان، مسجد و مدرسه با هزینه‌های بسیار بالا می‌سازند و از تأمین هزینه‌های این ستون‌های بنای رفیع فرهنگ فاطمی غافل هستند و امید است چنین نباشد که چیره‌ای مقتدر بزرگی آنان را کوچکی خود ببیند.

متأسفانه، پس از انقلاب اسلامی هر نهاد علمی یا اجرایی بهترین نیروهای حوزوی را جذب می‌نماید و آنان که استعداد و توان دارند برای حوزه‌ها نمی‌مانند و در خدمت اهل سیاست یا دولت و مکنت در می‌آیند و نتیجه آن می‌شود که نیروهای اجرایی که به اقتضای کار اجرایی خود مغزی رونده و پویا ندارند استراتژیست امور علمی و تفسیر آیات، روایات و متون حقوقی و قانونی می‌گردند. طلبه باید ملاحظهٔ «الاهم فالاهم» بکند و به مهم‌ترین کار بپردازد، نه به کاری مهم؛ چرا که نفس‌های او به وی تعلق ندارد تا آن را در هر جایی که بخواهد هزینه نماید، بلکه باید آن را متعلق به مولای خویش بداند و در جایی که مورد رضایت اوست هزینه سازد. این تنگه خطرناک است و اگر خطری حوزه‌های علمیه را تهدید نماید هیچ نهاد و مرکزی نمی‌تواند از آن دفاع نماید، اما هر جای دیگری مورد تهدید واقع شود، حوزه‌ها می‌توانند از آن دفاع نمایند. طلبه باید در قم بماند تا عالم شود. هر طلبه‌ای که از قم بیرون رود، علم از او رخت بر می‌بندد و یا فضایی مناسب برای جلابخشی و ارایهٔ دانش خود نمی‌یابد.

حوزهٔ قم برای دیانت اسلام و مکتب شیعه مثل پایتخت برای کشور است؛ به این معنا که اگر تمامی شهرهای ایران به آشوب کشیده شود، تنها شهر تهران می‌تواند تمامی این آشوب‌ها را اداره و خنثی کند، اما اگر تهران آفت ببیند، هیچ شهر دیگری نمی‌تواند آن را آرام کند. حوزهٔ علمیهٔ قم چنین جایگاهی برای حفظ دین دارد و هیچ عالم توانمندی نباید به هیچ بهانه‌ای درس و بحث و تحقیق علمی خود را در این شهر ترک نماید و به جای دیگری رود و لازم است هجرت را باید برای منبریان و آنان که حوصلهٔ درس و بحث ندارند گذاشت. من به هیچ وجه دوست ندارم بیرون از قم باشم و دلم نمی‌خواهد جایی غیر از قم بمیرم تا در حالی به ملاقات خداوند رفته باشم که از این تنگه تکان نخورده باشم.

دورهٔ آخر الزمان و عصر غیبت است و دست شیطان قوی است و دعوا هم بر سر ولایت است و کسی با اسلام بدون ولایت مشکلی ندارد. ما بیش از پنجاه کشور اسلامی داریم و تمامی دنیا حتی کشورهای اسلامی در برابر ایران است که بازی در می‌آورند. آمریکا خود در افغانستان جمهوری اسلامی درست می‌کند و مدتی طالبان را علم‌دار اسلام می‌نماید و مدتی نیز قدرت را به دیگری می‌دهد.

حضور در این تنگه سخت است و مکافات دارد و ممکن است حتی دوستان بر سر شما بزنند اما باید این‌جا را نگاه داشت. طبیعی است که اهل دنیا و اهل هوا و هوس نمی‌توانند سختی‌های این تنگه را تحمل نمایند؛ در حالی که می‌بینند برخی دیگران سرگرم غنایم هستند و این نیروهای مخلص و رنج‌کشیده هستند که می‌توانند ده‌ها سال در آن‌جا استوار و راست‌قامت بایستند و خم به ابرو نیاورند و دست به دندان نگزند و لب نجوند و در بلاکشی تنی قوی داشته باشند و ریاضت بکشند تا بتوانند با توجه به رشد سریع علم و بالا رفتن توقع جامعه، کاری در خور انجام دهند. ما روزی می‌میریم و باید بهترین کارها را انجام دهیم و بمیریم؛ همان‌طور که اگر کسی بتواند بچه‌های بسیار خوب و با استعدادی داشته باشد از بی‌عرضگی اوست که فرزند کم داشته باشد. باید برای آخرت کار کرد و کسی که قلم دارد برای آن دنیا بنویسد هرچند در این دنیا در سختی و مشقت زندگی کند که سختی و مشقت زندگی او روزی تمام می‌شود و چیزی که روزی به پایان می‌رسد مهم نیست. آقای مظاهری با آقای یزدی سال‌ها پیش از من خواستند برای وکالت در یک منطقه نامزد شوم، به آن‌ها گفتم من بر خود حرام می‌دانم و وقتی من آن را حرام می‌دانم کسی نمی‌تواند به من تکلیف کند؛ چرا که حفظ این تنگهٔ خطرناک وظیفه است. البته بسیار گفته‌ام می‌توانم کارهایی انجام دهم اگر چند محقق با من باشند، اما نیرو و امکاناتی ندارم، با این وجود به تنهایی کار می‌کنم.

 

كتاب روز

سيماي طلبگي

مطالب مرتبط