عشق زيباي خدا

حیات پدیده‌ها از عشق می‌آید. می‌گویند زیبارویان تاب مستوری ندارند.

خداوند زیبایی است که غنای مطلق دارد. او چون عشق و غنا دارد به‌خودی خود می‌جنبد و نمی‌شود آثار نداشته باشد. او می‌آفریند، چون زیباست و می‌خواهد قدرت زیبا آفریدن خود را به تماشا نشیند.

او نه خوشامد خودنمایی دارد نه می‌خواهد جود داشته باشد و ببخشد. او کامل و غنی است و می‌آفریند چون عشق دارد و همانند چشمه‌ای جوشان که آب می‌دهد، جوشش و جنبش برای آفریدن دارد و به پدیده‌ها زندگی می‌دهد برای عشق خود. شروع زندگی با عشق است و زندگی‌ها آفریدهٔ زیبایی زیباآفرین است که زندگی را زیبایی می‌دهد. زندگی عشق پروردگار است. آفرینش نتیجهٔ یک عشق است. عشق خدا به خود. عشق غنای تام و حفظ داشته‌هاست. عشق خدا اظهار و ظهور همهٔ خیرها و خوبی‌هاست. او در ذات خود عاشق است و به صورت ذاتی می‌آفریند و زندگی می‌دهد. زندگی عشق حق تعالی است. آفریده‌ها ظهور و اظهار حقیقتی زیبا و عاشق است که کامل و تمام است و هیچ گونه نیازمندی و وابستگی ندارد. عشق حفظ داشته‌هاست و این شوق است که پی‌جوی نداشته‌هاست. اساس ربوبیت الهی ظهور و اظهار عشق است و فاعلیت و کنشگری وی نیز به عشق است. زندگی را باید با عشق معنا کرد.

مطالب مرتبط