اصلاح مال و نیکو کردن آن، به معنای به دور داشتن مال از شبهه و حرام و به تعبیری دیگر «حلال درمانی» است.
مومن باید همانند افراد چاق که برای رژیم لاغری آب درمانی میشوند، حلال درمانی داشته باشد. هر عبادت و ریاضتی بدون حلال درمانی جواب نمیدهد و نتیجهای به دست نمیدهد و سودی ندارد.
عبادت و ریاضت بدون حلال درمانی همانند ریختن آب در باک خودرو بهجای بنزین است. کسی که حلال درمانی ندارد رسوب پیدا میکند. اصلاح مال یعنی بررسی طریق به دست آوردن مال که آیا شرعی است یا خیر؟ آیا مال خمس و حق امام یا زکات و حق ضعیفان و فقیران در مال وی وجود دارد یا نه؟ وجود مال حرام در زندگی همانند انفجار بمبی در آن خانه است و انسان را به نابودی میکشاند و زن و فرزند را فاسد میسازد. بسیاری از گرفتاریهای امروز مردم به خاطر لقمههای آلوده است. گرفتاریهای مالی یا به سبب این است که پول از طریقی شرعی به دست نیامده یا در صورتی که طریق کسب آن شرعی است در جای خود هزینه نمیشود یا تنها انباشته و ذخیره میشود و در جایی هزینه نمیشود. امام صادق علیهالسلام میفرماید: خداوند بندگان را به چیزی نمیآزماید که بر آنان از هزینهکردن پول شدیدتر و سختتر باشد: «ما بلا اللّه العباد بشیء اشدّ علیهم من إخراج الدرهم»( الخصال، ص ۸٫).
خداوند برای بندگان امتحانی بالاتر از این قرار نداده که آنان پول را بهدرستی و در جای خود و به اندازه هزینه کنند و نه امساک داشته باشند و نه اسراف، و درآمدزایی آنان نیز درست و حلال باشد.
کسی که بدهکار است باید نخست بدهی خود را بپردازد. روز قیامت، همسر و فرزند اگر از درآمد حرام به آنان داده شده باشد به انسان آویزان میشوند و از مرد شکایت و شکوه دارند که چرا وی حق ضعیفان و بینوایان و مال حرام را به آنان داده است. اصلاح مال نخستین قدم برای فتح قلههای معنوی است. حلال درمانی قلب و روح آدمی را آمادهٔ شکوفایی میسازد و رسوبات نفس را که سبب سنگینی انسان و از دست دادنِ قدرت بر شدن و عروج معنوی آدمی میگردد از آن میزداید. سنگینی روح و رسوب گرفتن قلب سبب میشود حال عبادت و مناجات از انسان گرفته شود. باید دقت کرد حق مردم در زندگی انسان وجود نداشته باشد وگرنه حوادث و اتفاقاتی برای آدمی پیش میآید که هیچ گاه به عقل وی هم نمیرسد از کجا خورده است.
درآوردن و تامین هزینهٔ زندگی یک روی سکه و ماجراست و روی دیگر آن هزینهٔ درست این درآمد است. مورد مصرف درآمد باید درست باشد. خمس و زکات مال باید نخست پرداخت شود. افزون بر این باید از مال به دست آمده انفاق داشت و به فقیران کمک نمود و از آنان دستگیری داشت. وجود فقیران بسیار در جامعهای که رفاه نسبی دارد نشان از این دارد که اموال به دست آمده هزینهٔ درست و مورد مصرف صحیح ندارد و حتی مقدار خمس و زکاتی که به مجتهدان داده میشود نیز به بسیاری از آنان نمیرسد. افزون بر اینکه صدقاتی که مردم میدهند اندک است و گرهی از مشکلات فقیران آبرومند باز نمیکند. البته گفته میشود به تعداد هر هشت نفر یک صندوق صدقه وجود دارد.
از نمونههای اصلاح مال چنین است که اگر در محلهای قصاب درستکرداری است مومنان میتوانند به وی سفارش کنند در صورتی که فقیری از وی گوشتی خریداری نمود به وی گوشت بیشتر بدهد و پول آن را از یکی از آن مومنان بگیرد. در این صورت هم گدایی باب نمیشود و گداها جسارت پیدا نمیکنند و هم فقیری آبرومند میتواند گوشتی به خانهاش برد و برای قصاب نیز دعا کند. جامعه نباید گداپرور باشد و برخی از کسانی که پی کار نمیروند به سبب پولهای رایگانی است که میگیرند. پول را باید بهگونهای هدایت کرد که اشتغالزا و درآمدزا باشد وگرنه گدایی و دزدی به صورت حرفهای رایج میشود. پول را باید امانتی در دست خود دانست و آن را به افراد اهل و شایسته رسانید. وجوهات شرعی که از همهٔ اقطار به قم میرسد باید فقیری را در این شهر باقی نگذارد. هزینهای که در جای خود نباشد نه تنها در قیامت بلکه در همین دنیا موجب وزر و وبال میشود و به خاطر وجود فقیران و هزینههای نابهجاست که بلایای طبیعی نازل میشود. انسان باید به دنبال آن باشد با پولی که دارد چراغی را روشن نماید یا خانهای را آباد سازد یا دلی را شاد کند. خداوند به انسان هوشمندی دهد تا بتواند هم پول را از خود جدا کند و هم آن را بهدرستی مصرف و هزینه نماید تا گرفتاری و فقر را از چهرهٔ جامعه بزداید.
کسی که صبح تا شب در پی کاسبی است و فضایی خالی برای ذهن خود نگذاشته است چگونه میتواند دربارهٔ شناخت خدا فکر کند؟ درست است درآوردن لقمهای حلال بسیار زحمت دارد بهویژه اگر نیت آن نیز برای خدا باشد، ولی باید دانست خداوند کیست؟ باید کمی را برای خداوند وقت گذاشت و با خداوند همنشینی نمود تا خداوند میهمان دلهای ما گردد. حلالدرماني قلب را براي وصول به عشق و مرحمت آماده ميسازد. پول حرام قساوت قلب ميآورد و دل را به روي عوالم زيباي معنوي مسدود ميسازد و فرد را از اولياي مقرب الهي دور ميدارد. اگر حرامخواري به اپيدمي تبديل شود، در جوامع داراي صاحب ولايت، فاجعهاي چون حادثه كربلا ميآفريند.