سیاستهای کلی و کلان کشور و برنامهریزیهای صنفی و منطقهای باید تمام قانونمندیهای لازم علمی، اجتماعی، دینی و فرهنگی، همراه با امکانات و توانمندیهای قشرهای گوناگون در شکلی مناسب و موزون، ساختار طبیعی خود را بازیابد.
بسیار خطرناک است که وزارتخانه، اداره، ارگان یا منطقهای از کشور، بیتناسب و بدور از ساختار درست با کل کشور، قانون، مصوبه یا طرحی را در دست اجرا داشته باشد؛ بهطور مثال، حج دانشآموزی میتواند در طرحهای عمومی کشور سمبلی ارزشی و درست باشد و میشود بیمورد، دور از
(۱۹۱)
واقعیت و موقعیتی زیانبار داشته باشد. حج که آرمان و آزمونی برای همگان است، صورت درست و ارزشی آن در گرو این امر است که در طرحهای منطقهای تنها برای دانشآموزان نباشد، تا برای استادان، دانشجویان یا دیگر اقشار جامعه توهّم پیش آید، بلکه باید کارگران، کارمندان، معلمان، مربیان و دانشجویان تحت سیاستگذاری کلی و با بودجهای جاری از چنین حجی برخوردار باشند.
بعد از بیان این معنا، باید گفت: چنین طرحی در مقام ویژهٔ خود بسیار ارزشمند و مناسب میباشد. چه خوب است در راستای سیاستگذاریهای کلان فرهنگی در نظام مقدس جمهوری اسلامی به نونهالان کشور بهای جدّی داده شود و گامهای فکری و عملی بلندی را برای آنها برداشت. چه عالی است فرزندان ما، این سرمایههای ملی کشور، در ابتدای عمر خود، حج که قصدی جدی، حرکت عملی و وصول به کمال و پویایی معرفت است را دنبال نمایند و از دو چهرهٔ زیبای آرمان و آزمونی که در راستای بلند حج نسبت به زمینههای معنوی و برد بلند کمال انسانی در دل مؤمن ایجاد مینماید بیبهره نباشند.
(۱۹۲)
حج به معنای حقیقی قصدی است که حرکت، عمل و تحقق و پویایی معرفت و کمال را در بر داشته باشد. همانطور که نماز، توجّه به حضرت حق است، حج که برهان است نیز اثبات و تمامیت و به کرسی نشاندن حقیقت است. حج در زبان شریعت، اندیشه و عمل نسبت به کردار ویژهای است که از طرحهای دیانت است. در حج قصد هست، ولی نه صرف قصد و ذهنیت، بلکه عمل و حرکت را نیز در بر دارد؛ آن هم نه صرف کار و حرکت، بلکه قصدی است که هدف، تحقق، تمامیت و وصول به معرفت و کمال را دارا میباشد.
هنگامی که قرآن کریم میفرماید: «فللّه الحجّة البالغة»، هدفمند بودن خلقت، سلامت و کمال طبیعت، پویایی و تمامیت مظاهر الهی و در رأس آن، هویت انسان را حکایت میکند.
بنابراین، حج در راستای بلند خود، دو چهرهٔ زیبا و دو حقیقت گویا را نمایان میسازد؛ نخست، آزمونی نسبت به تحقق زمینههای معنوی و سیر و حرکت بهسوی حضرت حق؛ دوم، آرمانی که برد بلند کمال و وصول انسان به حضرت ذوالجلال را در دل مؤمن ایجاد مینماید.
(۱۹۳)
حج، چهرههای کمال و مظاهر جلال حق را در راستای عناوین و واقعیتهای عبادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، فکری و مردمی مطرح میسازد.
کعبه، این حرم امن الهی، نماد و نمود شکوه و عظمت حق و پیروان توحید میباشد که تمام مصالح و منافع مادی و معنوی را در چهرهٔ تعاون و وحدت و گردهمایی اهل ایمان به نمایش میگذارد و بیزاری و برائت از طاغوت و شرک و استکبار را اعلام میدارد. از اینروست که حج بر کسانی واجب میشود که دغدغهٔ فقر و ناداری نداشته و از عقل و بلوغ و آزادی عمل کامل برخوردار باشند تا سیر و سلوک معنوی را با صلابت و بدور از طغیان و گناه طی نماید. حج تز اهل ایمان و دکترای اهل معرفت است که مومنان باید آن را در فضایی همچون مکهٔ معظمه در ماههای مخصوص و با اعمالی ویژه طی نمایند.
از طواف که سیر عشق است و سعی میان صفا و مروه که هر یک ظهوری از جبروت الهی گرفته تا تقصیر و تیغ بر خود کشیدن که صلابت مؤمن و تطهیر زواید خلقی است، تمامی حکایت از قانونمند بودن ملکوت عبادت دارد.
(۱۹۴)
حج تمتع که از وقوف به عرفات، مشعر، رمی جمرات و دورسازی باطل از خویش گرفته تا قربانی که حیات تازه و تحصیل اقتدار انسان است و مؤمن، ذبح نفس حیوانی خویش را با آن در خود مجسم میسازد، همگی نویدی به سلامت و تحقق کمال در نفس آدمی و دنیای انسان است و بازیابی حقایق معنوی است که منتهای کمال انسان است.
مؤمن با عمرهٔ تمتع که کامیابی و صفاست محرم شود و چون قیامت، با جامهای ساده و بیرنگ به استقبال حق میرود. تلبیهگویان «لبیک اللّهمّ لبیک» سر دهد و نغمهٔ توحید و تمامیت نعمتهای الهی را زمزمه کند. طواف نماید آن نیز به گرد کعبه از حجرالاسود که سنگ تا سنگ آن یک شوط گویند. مؤمنهفت شوط قرب را میآورد تا صد گُل کمال اسمای حق را در خود بازیابد.
طواف نسا که زن در چهرهٔ ملکوت موقعیت خود را بازیابد و مرد را به چالش کرنش وا میدارد. بیتوته و تفکر و بازیابی حقایق معنوی که منتهای کمال انسان است در این سو نصیب سالکان راه حق میگردد، و باید زمینههای وحدت همگانی انسان را بهدور از جنسیت باز دارد.
(۱۹۵)
ایشان باید رهایی از دنیا، دوری از دیار و هجرت به سوی یار و دیدار دلدار را با تیغ و خون و ستیز با باطل همراه سازند و بازیافت موجودی خود را در فینال عشق و معرفت به نقد کشند و خود را با معرفت و صلابت در مقابل استکبار بیازمایند.
نماز طواف که نماز عشق است تا سعی و دویدن میان صفا و مروه که بر فراز آن دنیایی از معارف است حلق و تقصیر کند تیغ بر خود کشد تا صلابت و تطهیر زواید خلقی را به نمایش گذارد.
در حج تمتع که وقوف و بازیابی به عرفات و مشعر است تا رمی جمرات که دورسازی باطل از خویش میباشد و مؤمن با ذبح نفس حیوانی را قربانی کند تا حیات تازه و تحصیل اقتدار انسان آشکار گردد.
همانطور که امروزه نظام دینی و مردمی انقلاب اسلامی در کشور ما در پی تحقق این امر است و حج دانشآموزی خود چهرهای بازیافته از حقیقت این معناست. چه زیباست جامعهٔ پویای ما و جوانان وطن این دانش، کمال و تحقق آزمون و آرمان را در فضایی از جوانی و نشاط و پویایی دنبال
(۱۹۶)
نماید. چه خوب است اکنون که جوانان وطن و نونهالان اسلام ـ دختر و پسر ـ تمام عرصههای علم و پویایی را در نوردیدهاند، در عرصههای معنوی و میدانهای پاکی و طهارت نیز خود را دریابند. در عرصههای معنوی و میدانهای کمال، بهطور جدی خود را بیازمایند و حج ابراهیمی، این نماد و نمود عظمت حق و پیروان توحید را با گامهای بلند، در راستای وحدت و گردهمایی، همراه با بیزاری و برائت از طاغوت و شرک و استکبار به نمایش بگذارند.
حج، تز اهل ایمان و دکترای اهل معرفت است که مؤمنان در فضایی چون مکه معظّمه، در ماههای مخصوص و با کرداری ویژه طی مینمایند و چه عالی است فرزندان اسلام از ابتدای عمر در این میدان و با این کارزار آشنا گردند تا مکه؛ این حرم امن الهی و کعبه، سمبل وحدت را در دل خود با چهره شکوه و جلال بیابند و با احرام، چون قیامت، سادگی و بیرنگی را بشناسند و همراه طواف، سیر شور و محبت و هفت شوط عشق را لمس نمایند، تلبیهگویان «لبیک اللّهمّ لبّیک» سر دهند و نغمهٔ توحید را در فضای دنیا و عالم ملکوت بر رخ عالم و آدم کشند.
(۱۹۷)
این نونهالان اسلامند که باید به تمتّع در سیر حج وقوف نمایند و عرفات و مشعر را بازیابند و با رمی جمرات، دورسازی باطل از خویش را به تجربه گذارند.
چه شکوهمند است که بچهها، این کبوتران زیبای الهی، در معصومانهترین سنین عمر خود با قربانی، جان خویش را به مسلخ کشند و با ذبح نفس اماره، حیات نو و اقتدار ایمان را در قالب کمال انسان به ارمغان آورند.
چه خوب است مربیان، زمینهپردازان، کارگزاران و همهٔ عزیزان همراه این سبکباران راه حق، فرصت را ارج نهند و چنین همراهی را برای خود توفیق به حساب آورند و دلهای پرناز و نیاز بچههای ایران پرملکوت را وسیلهٔ قرب و صفای خویش قرار دهند.
همراهی بچهها از دختر و پسر با پدران و مادران و دیگر مؤمنان و دیدار از مجموعهای ارزشی از دیانت اسلام بهدور از عافیتطلبی، خوشگذرانی و بیبند و باری میتواند خاطرهای خوش در دل آنان بهجا گذارد.
باید حج دانشآموزی در جهت وصول به حق، نه دنیا و بهدور از کاستیهای کردار، نه استقبال به متاع بازار،
(۱۹۸)
برنامهریزی شود و بهگونهای این عمل عبادی و سیاسی انجام شود که بچهها به حقیقت حاجی شوند و حق را بیابند و در ظرف ذهن خویش تمام کمال و چهرهٔ همهٔ خوبان از اولیای الهی تا دیگر همراهان را با پاکی و صداقت به ارمغان آورند.
آنچه باید در آن دیار یافت حق است نه دنیا و آنچه باید از خود دور داشت کاستیهای کردار است نه استقبال به متاع بازار. حاجی با خود بیندیشید که حق با تمام کمال و همهٔ خوبان خوب از امامان تا دیگر یاران همراه، آن فضای کهن و هر لحظه تازه را عطرآگین نموده است.
(۱۹۹)