زن، عفاف و آزادی(۱)
اشاره: اخیرا آیتاللّه نکونام کتابی منتشر کردهاند تحت عنوان: «زن؛ مظلوم همیشه تاریخ». مباحث مطرح شده در این اثر چهار جلدی، ضرورت نگارش آن، مسایل جدید مطرح شده در آن و نگرش کلی بر آن از جمله مسایلی است که طی گفتوگویی با نویسنده کتاب مطرح شده است. به گفته آیتاللّه نکونام، در جامعه ما حقوق زنان شناخته نشده و جامعه به دلیل عدم شناسایی این حقوق، نسبت به زنان اجحاف روا داشته است. علاوه بر این، ایشان دیدگاههای نوینی درباره نوع پوشش زنان و آموزش آنها مطرح میکنند.
۱ـ روزنامه خراسان، شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۴، ۳ صفر ۱۴۲۷، شماره ۱۶۳۶۵٫ علیرضا شریفی.
(۱۰۵)
امید است این گفتوگو مورد توجه خوانندگان عزیز قرار گیرد.
به عنوان اولین سؤال بفرمایید چه انگیزهای باعث شد که شما به نگارش کتابی در باب زنان، آن هم در چهار جلد بپردازید؟
ما در اینجا هدفی کلی را دنبال میکنیم و آن پیرایه زدایی از مباحث دینی است. از مهمترین این مباحث، بحث زنان است. در طول تاریخ برخورد مناسب و سالمی نسبت به زن وجود نداشته و امروز هم همین طور است. در حال حاضر، ما از سویی شاهد مردسالاری افراطی و از سویی دیگر شاهد زنگرایی و فمینیسم هستیم و این وضعیتی نامتعادل و نادرست است. ما در این اثر چهار جلدی سعی کردهایم تصویری دیگر از زن را ترسیم کنیم. این اثر، در دوازده بخش تنظیم شده و هر بخش به موضوعی اختصاص یافته است.
در جامعه ما، زنان سنتی از حقوق خود محروم شدهاند و زنان متجدد راه دیگری را رفتهاند. سخن ما این است که سنتگرایی و تجددمآبی پاسخگوی نیازهای ما نیست و با این دو روش نمیتوانیم مشکلات جامعه خود را حل کنیم. به عنوان مثال، این کتاب در بحث حجاب آورده است که پوشش با حجاب متفاوت است و ما در اسلام پوشش داریم نه حجاب، و گفته شده که چادر حجابی پرمشقت برای زن است
(۱۰۶)
و نشان داده شده که اسلام چنین تکلیف سختی را بر عهده زن نگذاشته و یا در موضوع خواستگاری گفته شده است که زن میتواند به خواستگاری برود و این کار در انحصار مردان نیست.
سخن ما این است که جامعه زنان باید به وسیله خودشان اداره شود؛ البته به صورت پاره وقت. از آنجا که زن مسؤولیت سنگینی را در خانواده بر عهده دارد، اگر بخواهد در جامعه به همان طریق نقش ایفا کند، پیآمدهای ناگواری برای وی خواهد داشت که زودپیری و حتی زودمرگی از جمله این پیآمدهاست. زنها مدیر خانه هستند، ولی آنها میتوانند حضوری فعال در اجتماع داشته باشند. این که نام کتاب را «زن؛ مظلوم همیشه تاریخ» گذاشتهایم در واقع به حضرت زهرا علیهاالسلام که مظلوم همیشه تاریخ هستند و این که چنین مظلومیتی در مورد زنان همچنان ادامه دارد، اشاره میکند. گاه حتی مرد جنایت میکند و زن عقوبت میشود؛ چون مرد به زندان میافتد و آن وقت همسر و فرزندان او شاید از همان غذایی که به زندانیان میدهند محروم باشند و یا فشاری که جامعه بر آنها وارد میکند شدیدتر از رنجی است که بر یک زندانی وارد میشود.
از دیگر مسایلی که مطرح شده، مسأله آموزش پیش از
(۱۰۷)
ازدواج است. ما برای بسیاری از کارها آموزش میبینیم و بدون آموزش وارد کاری نمیشویم. برای گرفتن هر مدرکی باید آموزش ببینیم، ولی برای شروع زندگی زناشویی هیچ آموزشی نمیبینیم. زندگی یک علم است که باید این علم در مدرسه و دانشگاه تعلیم داده شود. ما، هم در حوزه و هم در دانشگاه کتابهای مختلفی میخوانیم، ولی کتابی که چگونگی زندگی را توضیح دهد نداریم. در حال حاضر، برای ازدواج فقط خون افراد را آزمایش میکنند؛ در حالی که نیاز است آزمایشهای مختلفی صورت گیرد تا ببینند آنها برای ازدواج آمادگی دارند و صلاحیت لازم زندگی زناشویی را احراز کردهاند یا خیر. این همه آمارهای مختلف درباره طلاق و مسایلی دیگر به این جهت است که تشکیل زندگی به صورت آگاهانه صورت نمیگیرد. آنچه ما تاکنون مدعی بودهایم بیشتر بر مبنای برداشتهای محدود و نارسایی بوده است که از برخی مسایل داشتهایم. ما دو فرهنگ غلط درباره زندگی داریم. ما میگوییم زندگی باید با عفاف باشد، ولی عفاف را با نادانی توأم کردهایم. بر این اساس، وقتی میخواهیم مسایل جنسی را آموزش بدهیم میگوییم چنین امری بیحیایی و ضد عفاف است؛ یعنی عفاف ما به قیمت ناآگاهی ما تمام شده است. در برابر این فرهنگ، فرهنگی است که آموزش را با بیحیایی
(۱۰۸)
همراه کرده است. فرهنگی که به بهانه آموزش به معنویت انسان دهن کجی میکند. جامعه اسلامی باید آگاه و عفیف باشد و این دو فدای یکدیگر نشود. قانونمند شدن مدیریت علمی، مشکلات حاضر را از بین خواهد برد.
در نگرش این کتاب از چه منابعی استفاده شده است؟
منابع اصلی ما قرآن کریم و روایات بوده است و از منبع دیگری استفاده نکردهایم، ولی سعی شده که به تقریب، همه مباحث مهم مثل عقل، احساس، ارث و مسایل مختلف مربوط به زنان مطرح شود. در واقع، این اثر استنباط ما از کتاب و سنت است و مهمترین ویژگی آن همین است که این کتاب نه مردسالاری را تأیید کرده است و نه زن فریبی را. در آنجا گفتیم که خودکفایی زنان بهویژه در بخش بهداشت و درمان موضوع دیگری است که میتوان با آموزش به آن رسید. البته، آموزش زنان در بسیاری از مسایل اهمیت دارد؛ اما در زمینه بهداشت و درمان از اهمیت بیشتری برخوردار است.
شما بین حجاب و پوشش تفاوت قایل شدید، ممکن است در این رابطه بیشتر توضیح دهید؟
در این کتاب، نزدیک به ۱۵۰ صفحه به همین موضوع اختصاص یافته است. حجاب؛ یعنی چیزی به سرانداختن و پوشش؛ یعنی نمایان نبودن ظاهر بدن.
(۱۰۹)
مسأله طلاق و چند همسری از دیگر مسایلی است که بهطور مبسوط به آن پرداخته شده است. طلاق؛ یعنی رهایی و آزادی و این که چطور ممکن است این رهایی تنها در دست مرد باشد و یا این که آیا آرایش دختران مجاز است یا خیر و مسایل دیگر که به نظر میرسید جامعه به آن نیاز دارد در این کتاب مطرح شده است. همچنین گفتهایم زنان نیروی کار ارزان و یا ابزار دست مدیران نیستند، بلکه آنها در این مورد نیازمند توجه بیشتری میباشند.
آیا شما به موضوع تفاوت حقوق زن و مرد در اسلام پرداختهاید؟
بله. حقوق مشترک، تفاوت حقوق و ویژگی هر کدام از آنها بررسی شده است. ما نباید بگوییم که زن و مرد مساوی هستند؛ چون بحث بر سر ارزشهاست؛ ارزشهایی که از طریق سنجش محک زده میشوند. اسلام این کار را کرده است، ولی مسلمانان و جامعه اسلامی حالت افراط و تفریط داشته است. توانمندیهای زنان و قانونی که بر اساس این توانمندیها وضع میشود محور کار ما قرار گرفته است، به همین دلیل، از این کتاب، ارگانهای دیگر هم استقبال کردهاند.
در این چهار جلد ـ که جلدهای دیگر آن هم در راه است ـ ما خواستهایم هم دین را از اتهام مردسالاری مبرا کنیم و هم
(۱۱۰)
چشمانداز درستی در مورد زنان ترسیم کنیم تا به دام تجدد افسار گسیخته نیفتند.
آیا این کتاب در بین عالمان و صاحب نظران واکنشی داشته است؟
بسیاری از حضرات و اعاظم این کتاب را مطالعه کردهاند و کسی با آن مخالفت نکرده است. حتی برخی گفتهاند که با توجه به جامعیت این کتاب، ما کتاب خود را چاپ نمیکنیم؛ چون با وجود این کتاب، کتاب ما ناقص است. ما سعی کردهایم به صورت مستدل و صریح مسایل را مطرح کنیم؛ بهطوری که بتواند مشکلی از مشکلات جامعه را حل کند.
(۱۱۱)
(۱۱۲)