دعانویسی زمانی توسط عالمان دینی انجام میگرفت. آنان در زمانی که عقلها و ذهنها خاموش بود و از آن استفاده نمیشد، دعا را با مرکب بر کاغذ ـ که هر دو حقیقت ثانوی نسبت به ذهن و عقل هستند ـ مینوشتند و آب آن را به بیماران میدادند، یا دعا را بر گردن بیمار آویزان و یا در زمین دفن میکردند.
اکنون که عقلها و ذهنها به تلاطم افتاده و هر چیزی را مخدوش میکند نمیتوان به نوشتهٔ روی کاغذ اکتفا کرد؛ چون کاغذ ماده است و وقتی عقل و ذهن تجرد خود را یافتهاند، دیگر کاغذ اثر نمیگذارد. از این رو، عالمان دینی دیگر بر روی کاغذ دعا نمینویسند و نوشتن دعا بر کاغذ کار افرادی است که میخواهند شیادی نمایند.
اکنون که افراد جوامع کنونی رشد عقلی و ذهنی خود را یافتهاند و با ذهن خود حتی اثبات خداوند را به چالش میکشند و ذهن آنان خالی از مشکل نیست، نوشتن دعا و اذکار بر کاغذ اثر نمیگذارد.
البته باید توجه داشت در حال حاضر بیشتر افراد اینگونه هستند؛ وگرنه افرادی که از خود ذهنیت و نفسیتی ندارند، الفاظ و دعاهای نوشته شده بر آنان اثر میکند. در گذشته نیز افرادی بودند که ذهنهای پرتلاطمی داشتند و الفاظ به آنها اثر نمیکرد.
برگرفته از کتاب گوهر بندگی و جوهر دارندگی