کشش عاشقانه حق تعالی و کوشش ماهرانه بنده
در پیروی و عبادت وجودی، شخص مطیع، وجود حق تعالی را به گونهای یافته است که نمیشود از او اطاعتپذیری نداشت و فراتر از جبر و اختیار، او کششی عاشقانه دارد که بنده کوششی ماهرانه میآورد.
پیروی و عبادت وجودی در این فراز از حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام آمده است: «مَا عَبَدْتُک خَوْفا مِنْ نَارِک وَلاَ طَمَعا فِی جَنَّتِک وَلَکنْ وَجَدْتُک أهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُک»(۱). این سخن را بلندایی بلند است. خداوند تنها دو تیر داشته است که برای اطاعتپذیر نمودن بندگان در چلهٔ کمان گذاشته و رها کرده است: یکی بهشت و دیگری جهنم و حضرت امیرمؤمنان علیهالسلام با بیاعتنایی به آن دو میفرماید: تو را شایستهٔ عبادت یافتهام که بندگیات میکنم. کسی را جز علی علیهالسلام یارای گفتن چنین سخنی نیست. سخنی که اگر حنجرهای آن را ادعا کند با نیشتر تیز خنجر زخمه زخمه و در وادی وادی بلای پر تیغ بریده بریده میشود. نمیشود کار نیکان را قیاس از خود گرفت که در وادی معرفت، هر قیاسی تاوانی دارد.
کسی که به عبادت وجودی میرسد این توان را دارد فریاد برآورد: «لو کشف لی الغطاء ما ازددت یقینا»(۲). چیزی نیست که او ندیده باشد و او هرچه هست را دیده و به بلندترین نقطهٔ بلندیها رسیده است.
محبوبان الهی نخست حق تعالی را زیارت و رؤیت میکنند و اعتصام به وی دارند و او را به صورت وجودی شایستهٔ پرستش، بندگی و عشق مییابند و به عصمت میرسند؛ زیرا دل حق تعالی به جای دل آنان نشسته است و از خود چیزی ندارند.
آنان نه در پی بهشت هستند و نه در بند ترس از دوزخ، بلکه فقط نظر بر حق تعالی دارند و بس و در پی انجام خواستههای او هستند به عشق تا دل او شکسته نشود و از انجام وظیفه یا رسیدن به نتیجه فارغ میباشند.
برخلاف مؤمنان که در پی انجام وظیفه هستند و نتیجه برای آنان اصالت ندارد؛ زیرا ممکن است آنان وظیفه را انجام دهند و حق تعالی نتیجهای غیر از آنچه مؤمن در ذهن دارد بر آن مترتب سازد. نتیجهای که میشود بالاتر و برتر از آن باشد و ذهن مؤمن حتی در اندیشهٔ آن نیز نباشد. آنان نتیجه را به پروردگار وا میگذارند و تنها کاری که حق تعالی در مسیر آنان نهاده است انجام میدهند. کسی که در پی نتیجه است به خیر و سود و منفعت و مصلحت میاندیشد و نه به اطاعت. البته مؤمن به نتیجه هم ناآگاه نیست، ولی نتیجه برای او اصالت ندارد و نگاه او به امر و تکلیفی است که مولا برای او پدید آورده است.
۱٫ بحار الانوار، ج ۶۷، ص ۱۶۸٫ خدایا تو را از ترس آتش و به طمع بهشت عبادت نکردم، بلکه تو را شایستهٔ عبادت یافتم، پس پرستش و بندگیات کردم.
۲٫ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۱، ص ۳۱۷٫
برگرفته از کتاب سیر سرخ