در گذشته فکر میکردم بهترین دعایی که میتوان از محضر ربوبی حق تعالی داشت، دعای: «اللهمّ اجعل عاقبة أمری خیرا» است، اما بعد از آن با خود گفتم ممکن است آغاز و میانهٔ امرم خیر نباشد و من از این رو نزد حق تعالی خجالتزده باشم؛ از اینرو بهترین دعا را این دعا یافتم: «اللهمّ لا تکلنی إلی نفسی طرْفَةَ عین أَبدا»(۱)؛ خدایا نه در شروع، نه در میانه، و نه در آخر کار مرا لحظهای به خود وا مگذار. تو خیر محضی و اگر مرا با خود نگاه داری، آغاز، میانه و آخر امر من خیر میشود، بلکه بیش از عمری که به من میدهی وجودم خیر میشود و در این صورت همه چیز من خیر میگردد.
خداوند برخی را به خود وا گذاشت، آنان شمر، یزید طلحه یا زبیر شدند و عدهای را لرزاند و غربال نمود؛ مثل پدری که فرزند را به آب میاندازد تا شنا بیاموزد و بعد آن را از آب میگیرد. خداوند آنان را رها کرد، به مشکل افتادند و چون دوباره آنان را گرفت؛ مانند سلمان، ابوذر و مقداد نجات یافتند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله همواره این دعا را زمزمه مینمودند و میفرمودند: «اللهمّ لا تکلنی إلی نفسی طرْفَةَ عین أَبدا»؛ خداوندا، لحظهای مرا به خود وا مگذار.