چند شغلی و پرکاری ؛ عامل ركود اقتصادي

چند شغلی بودن و نیز «پرکاری» از عمده‌ترین معضلات رکود اقتصادی است. مردم در صورتی مجبور هستند زیاد کار کنند و چند شغل برگزینند که دخل آنان نتواند مخارج و هزینه‌های آنان را تأمین نماید.

 یکی از عوامل رکود اقتصادی وجود چند شغلی در جامعه است. وقتی همه حاضر باشند دست به همه کاری بزنند کاری مفید و درست تحقق نمی‌یابد و کارها رشد و تعالی پیدا نمی‌کند. کسی می‌تواند کار درست انجام دهد که فقط کاری که در تخصص اوست و به آن نیز علاقه دارد و کار او دانسته می‌شود را انجام دهد و چنین نظام اقتصادی است که می‌تواند استوار باشد. برای کارهای عمومی و کفایی و نیز برای کارهای زینتی باید هر کس یک کار انجام دهد و تنها یک شغل و حرفه داشته باشد. کسی که به صورت تخصصی به ورزش رو می‌آورد باید چنان از رشتهٔ خود تأمین شود که نیازی به شغل دیگر برای تأمین هزینه‌های لازم زندگی خود نداشته باشد. علم‌آموزی و تلاش برای رشد دانش نیز شغلی مستقل است و تحصیل و درس نیز چنین می‌باشد، همان‌طور که کارگری، کارمندی و پزشکی یک شغل است، طلبگی نیز یک شغل و حرفه است و طلبه‌ای که اهل درس و دانش باشد و بخواهد طلبه باشد نمی‌تواند در کنار طلبگی خود شغلی دیگر برگزیند و اگر کسی غیر از آن عمل نماید دیگر طلبه نیست. طلبه‌ای که مستغرق در درس و علم می‌گردد نمی‌تواند وقت زایدی برای انجام کار دیگری داشته باشد و اگر طلبه‌ای باشد که چنین وقت زایدی دارد معلوم است اندیشهٔ وی پردازش خوبی ندارد. هر فکری باید یک کار را دنبال کند، ولی آن را به بهترین نحو انجام دهد و از آن جهت در رشد و تعالی جامعه بکوشد و از کارهای جامعه به قدر نیاز خود بهره‌گیری کند. همواره باید میان تمامی افراد جامعه چنین تعادل و بده و بستانی که سبب ایجاد انضباط و عدالت می‌گردد وجود داشته باشد. این جوامع عقب‌مانده هستند که قهرمانان کشورهای آنان در کارخانه نیز کار می‌کنند. به صورت غالب به چنین قهرمانی ظلم می‌شود و در صورتی که آنان مجبور به کار دیگری نبودند بسیار بیش از آن‌که خود را نشان داده‌اند می‌درخشیدند. در دنیای اجتهاد و طلبگی نیز چنین است و مجتهدانی که کار دیگری کرده‌اند و در این صورت به اجتهاد رسیده‌اند چنان‌چه ممحض و غرق در دانش می‌گشتند محقق نیز می‌شدند. برای هر فردی تنها یک شغل، یک حرفه، یک راه و یک طریق کافی است و اگر تمامی افراد جامعه تنها یک کار را دنبال کنند و کارها را با هم‌دیگر معاوضه کنند، مشکلی در جامعه نخواهد بود و نرخ بیکاری و آمار فساد نیز رو به کاهش می‌رود.

چند شغلی بودن و نیز «پرکاری» از عمده‌ترین معضلات رکود اقتصادی است. مردم در صورتی مجبور هستند زیاد کار کنند و چند شغل برگزینند که دخل آنان نتواند مخارج و هزینه‌های آنان را تأمین نماید. بسیاری از کارهایی که مردم درگیر آن می‌گردند نیز اموری بیهوده، بی‌مصرف و بی‌خاصیت است که سودی برای دنیا و آخرتشان ندارد. آن‌چه در ساماندهی امور اقتصادی و گذر از رکود مالی مهم است مهم داشتن نقشه، طرح و برنامه‌ریزی است. اگر نظام اقتصادی فرد، خانواده یا کشوری طرح و برنامهٔ درستی داشته باشد، انجام و اجرای کار ساده است. آن‌چه مهم است و بر عمل برتری دارد «حکمت نظری» است. اگر انسان بداند وظیفه و مقتضای دیانت و عقیده چیست، عمل راحت، ساده و آسان است. در انجام هر کاری باید به راه‌کار آن اهمیت داد و این اهتمام به حکمت نظری و طرح و نقشهٔ کار است. از این‌جا روشن می‌شود که پرکاری ارزش نیست، بلکه این خوش کاری است که ارزش می‌باشد. گاهی افراد بدون تأمل بر نتیجه و فرجام کار و نیز روند شکل‌گیری و چگونگی آن، کاری را شروع می‌کنند و نه تنها از آن نتیجه‌ای نمی‌گیرند، بلکه سرمایهٔ عمر و مال خود را نیز از دست می‌دهند. این‌جاست که گفته می‌شود پر کاری برای گذر از رکود اقتصادی مهم نیست، بلکه خوش کاری مهم و نتیجه‌بخش است. آن‌چه اهمیت دارد، حکمت نظری است و حکمت عملی، ظهور حکمت نظری است. یکی از مشکلات امروز ما پر کاری است. کار در زمینه‌هایی که به سود دنیا و آخرت نیست؛ اما اگر مؤمن با توجه و استمداد از خداوند حرکت کند، آفت و آسیب نمی‌بیند و همهٔ کارهای وی سامان می‌گیرد. حضرات معصومین به امور دنیایی بسیار اهمیت می‌دادند و آن را برای خدا و در مسیر الهی انجام می‌دادند. آن حضرات حتی برای خرید و فروش نیز به نماز و دعا توجه می‌کردند و پرداختن به دنیا در دید ایشان، به هدف قرب الهی و رسیدن به حق بوده است. چنین توجه و توسلی از خود کار بیش‌تر وقت می‌برده است و چنین روندی نشان می‌دهد که حضرات معصومین به کار «اهتمام» داشته‌اند و آن‌چه مهم است، اهتمام است. ما کار می‌کنیم، اما چون اهتمام به آن کار نداریم کار را درست و محکم انجام نمی‌دهیم تا مورد رضای خداوند باشد و خواستهٔ دل و منافع را به میان می‌آوریم. از این رو افزون بر نتایج دنیوی، ثمرات اخروی نیز ندارد. اگر انسان از آن بزرگواران شیوهٔ زندگی را بیاموزد، وقتی بخواهد کاری را انجام دهد، ابتدا می‌اندیشد و سپس با عبادت، توجه و اهتمام به آن می‌پردازد تا کار صد درصد ضمانتی و بیمه گردد و وصول و قرب حتمی داشته باشد و فرجامی بی‌نتیجه و بی‌اساس نیابد. فراوانی از افراد بدون برنامه کار می‌کنند و فقط می‌خواهند بی‌کار نباشند. برای نمونه، وقتی از دانش‌آموزی پرسیده می‌شود چرا درس می‌خوانی، می‌گوید برای این‌که بی‌کار نباشم و مشغولیتی داشته باشم. چنین انسانی بیچاره است که بيکار است و به دنبال سرگرمی است تا عمر خود را به آن بگذراند و حال این‌که باید برای لحظه لحظهٔ عمر چنان برنامه‌ریزی داشت که کاری بی‌نتیجه از انسان سر نزند. ما استادی داشتیم که همیشه در آغاز درس خود می‌گفت: «علیکم بالاتمام والتتمیم»؛ کار را تمام و کامل انجام دهید. کار باید درست، سالم و ربوبی انجام شود. بنابراین، از نظر اخلاقی لازم است انسان برای تحصیل کمال در عمر خود پر کاری بیهوده نداشته باشد.

مطالب مرتبط