یکی از عوامل رکود اقتصادی کمکاری و نداشتن تعهد کاری است. کمکاری یا نداشتن تعهد کاری عللی دارد که یکی از آن برخاسته از ارتباط میان سلیقه و کار است.
همانطور که اگر میل و اشتها به بعضی غذاها نباشد از آن بهره برده نمیشود، برخی نیز توان و نیروی بعضی کارها را ندارند و نباید سرمایهٔ عمر و زندگی خود را برای آن بگذارند که هم به خود آسیب میرسانند و هم به دیگرانی که شایستهٔ آن کار هستند و به آن علاقه دارند. کسی که با بیعلاقگی و به اجبار به کاری میپردازد که به آن عشق ندارد، جای کسی را پر و اشغال نموده است که به آن کار علاقه و عشق دارد و در حق او ظلم روا داشته است.
در روایت است حضرت امیرمؤمنان میفرماید: «رحمَ اللّه امرءً عرف قدره»؛ خداوند کسی را که ارزش خود را بداند رحمت نماید. دانستن ارزش خود به دوری از خودبرتربینی و پرهیز از حقارت است. برای نمونه، اگر طلبهای که میتواند گامی در راه تولید علم و توسعهٔ دانش بردارد، به دنبال تبلیغ و کارهای دیگر برود، باید او را تعزیر نمود؛ چرا که در پی کاری رفته است که برای وی اندک است. هرکسی که بخواهد مسیر سعادت و کمال را بپیماید همواره باید بهترین و مهمترین کار را برگزیند و نه کاری مهم را. هر کسی باید دنبال کار خود باشد و متناسب با تخصص خود کار نماید. اگر کسی نیز با رسیدگی نکردن به وضعیت افرادی که میتوانند در رشد کشور مؤثر باشد باعث اختلال در اقتصاد زندگی وی شود و کمبود بودجه او را از پیشرفت كاری باز دارد، گناه وی به عهدهٔ آن مسؤول است و او باید در قیامت پاسخگوی وی باشد.