یکی از آقایان فاضل به خارج از کشور سفر کرده بود.
او زبان اسپانولی را میدانست و به این زبان ترجمه میکرد. او میگفت کتاب صحیفه سجادیه را به زبان اسپانولی ترجمه کردم. بعد آن را به یک ویراستار که کشیشی مسیحی و دانشمند بود، سپردم. او از کتاب صحیفه سجادیه تعریف کرد و گفت این کتابی معنوی است و من از خواندنش بسیار لذت بردم. بعد، او اشکالی را مطرح کرد و آن اینکه چرا امام سجاد مدام از خود تعریف میکند و بر خود درود و صلوات می فرستد؛ آن هم به تکرار و بسیار فراوان. من پاسخی برای ارایه نداشتم. من برای او توضیح دادم که ما پاسخ این اشکال را در کتاب «صحیفه عشق» آوردهایم. در آنجا انواع صلواتهای صحیفه را جمعآوری کردهایم و فهرستوار آوردهایم. نگاه به این فهرست نشان میدهد تکراری در این صلواتها وجود ندارد و هر یکی از آنها ذکری خاص با آثاری متفاوت است. چاپ اول این کتاب به فروش رسیده و چاپ مجدد آن را هم برادران مانعان جمعآوری کردهاند. ما در این کتاب به گوناگونی صلوات اشاره کردهایم و نیز در کتاب «دانش ذکر» برای صلوات و خواص آن مطالبی نو آوردهایم که در هیچ کتابی وجود نداشته است. سیر و سلوک عرفانی با ذکر صلوات انجام میپذیرد و در هر منزل باید نوعی صلوات گزینش بشود. برای نمونه اگر سالک صاحب اسم ربی باشد، صلواتی مخصوص دارد. خصوصیات سالک برای تجویز صلوات مخصوص او لحاظ میشود؛ همانطور که برای یک بیماری، انواعی از دارو وجود دارد و هر بیماری باید از داروی مشخصی استفاده کند. صلوات نیز انواعی دارد که اشخاص باید به مقتضای حالشان از آن استفاده کنند. ما ادعایی نداریم. من آدم سادهای بودم و این مطالب را به طور رایگان و مجانی در اختیار من قرار دادند. در کتاب صحیفه سجادیه صلواتهای فراوانی مطرح شده است که شمار آن به صدها عدد میرسد و از این نظر معرکهای برپاست. موارد استفاده نیز فراوان است. ذکر صلوات بدون در نظر گرفتن اوصاف آن به درستی قابل استفاده نیست. در دعای مکارم به نوزده مورد و در کتاب صحیفه به صد و هفتاد و هفت مورد از این اوصاف اشاره شده است. مواردی از قبیل اکثر صلوات، اتم صلوات یا نامی صلوات. متاسفانه عمر ما کفاف نمیدهد تا این مطالب را بررسی کنیم. برای بررسی و تحقیق در مورد این مطالب، نه دانشگاهی وجود دارد و نه حوزه علمیه کاری انجام میدهد. حوزویان کار تکراری انجام میدهند و مدام ابقای ما کان میکنند.
آن عالم فاضل، با همسر و فرزندانش در خارج از کشور زندگی میکرد و کتابهای شیعی را به زبان خارجی ترجمه میکرد. وقتی مطالب را در اختیار او قرار دادم، شتابزده بود که به خارج از کشور برگردد. او میگفت باید این شرمساری را جبران کنم. او میگفت من حوزه علمیه را با تمام معارف و آموزههای دینی به خارج از کشور انتقال دادم و یک کشیش مرا سرافکنده کرد. هرچند شرمندگی من، زیاد مهم نیست و او ذکر صلوات را به باد انتقاد گرفت.