از مشکلات بعضی از اهل علم در روزگار حاضر آن است که نخست داروغهاند و سپس میخواهند سیر و سلوک داشته باشند؛ در حالی که این دو متضاد هستند.
پیشتر علما با خود خلوت داشتند و این قدر شلوغبازار برای خویش فراهم نکرده بودند، ولی اکنون فرصت سر خاراندن را هم ندارند. طبیعی است شلوغ شدن زندگی، باعث بروز عوارض میشود و گریزی از آن نیست. عادت کردهایم که همواره یک جمله را تکرار کنیم و بگوییم: «کار دارم» و به واقع هم کار داریم؛ چرا که ده کار را دنبال میکنیم و البته یکی از آنها هم جواب نمیدهد. اگر کسی به دنبال یک کار برود و جواب بگیرد، بهتر است از این که ده کار را انجام دهد و جواب نگیرد. کسی که خود را خلوت نکند، به بچههای لوس و نُنر میماند که هر چه را در دنیاست، برای خود میخواهند؛ نفس او هر چه پول را در عالم است، میخواهد و در پی هر چه علم در دنیاست، می رود و هرچه مقام است را میخواهد و هرچه ناسوت است را میطلبد؛ از نفس اماره گرفته تا نفس لوّامه و تا دیگر نفوس و حال آنکه این امور هیچکدام با عرفان قابل جمع نیست.