رباخواری، مس شيطان و تخبط

مس شیطان نوعی ضرب و زدن به نفس با شدتی است که گاهی فرد تعادل خود را از دست می‌دهد و توهم پیدا می‌کند و واژگون و به هم‌ریخته سخن می‌گوید. ……

قرآن‌کریم می‌فرماید: «الَّذِینَ یأْکلُونَ الرِّبَا لاَ یقُومُونَ إِلاَّ کمَا یقُومُ الَّذِی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطَانُ مِنَ الْمَسِّ»(۱). تخبط(۲)، زدن شدید با ابزاری محکم به کسی برای ایجاد ضعف و سستی در اوست؛ ضربه‌ای که جان انسان را به تکلف و زحمتی می‌اندازد که آن را تا دم مرگ می‌برد اما نمی‌میرد. برای نمونه ربا از عامل‌های سستی‌زا به‌خصوص سستی عقلی و جنون‌آور است که رباخوار را دیوانه و آشفته و کوتاه‌فکر می‌سازد. ربا در رباخوار زمینه‌ای را ایجاد و انفعالی را به وجود می‌آورد که شیطان را برای عمل خبط به سوی خود می‌کشاند و چنین نیست که شیطان به صورت اولی خبط داشته باشد و سبب می‌شود با ضربه‌ای شدید که به او وارد می‌آورد، سستی و ضعف در رباخوار ایجاد شود. تخبط یکی از انواع جنون است که با مس شیطان در فرد ایجاد می‌شود. لمس، امری مادی است و به درک حس ظاهری می‌آید و لازم نیست شدید باشد، مسّ ممکن است برای حس ظاهری قابل دریافت نباشد و امری روحی روانی باشد و نیز در آن زدن و ضربه و قهر لازم است. مس، مرور و کشیده شدن چیزی بر چیزی دیگر و حرکت را لازم دارد و می‌تواند مثل نسیمی باشد که درد محسوس نداشته باشد و فرد به آن توجه نیابد اما لمس دارای احساس ظاهری است و تصرفی است که می‌تواند درد ظاهری داشته باشد. خوردن ربا باعث می‌شود شیطان توان مس نفسانی رباخوار را پیدا کند. با مس غیر قابل درک شیطان که نوعی تجاوز است، نفس سست می‌شود و برای وسوسه‌های شیطانی انفعال و پذیرش می‌یابد. باید توجه شد رباست که تخبط می‌آورد؛ وگرنه گناهانی مثل قتل و دزدی چنین اثری ندارد. ربا نمی‌کشد، اما فرد را از لحاظ روانی آشفته و پریشان می‌کند و اعوجاج و شیطنتی که در خود شیطان هست، از طریق مس به فرد منتقل می‌شود و رباخوار را درگیر اعوجاج می‌کند؛ به‌گونه‌ای که رباخوار نمی‌داند با درآمد ربوی خود چه کند. از کم‌ترین اعوجاجاتی که در رباخوار به وجود می‌آید تمایل به تجاوز به محارم و هم‌جنسگرایی است؛ به‌گونه‌ای که برای این کار، پول‌های کلانی هزینه می‌کند. این در حالی است که لذت خواب و خوراک از رباخوار گرفته می‌شود و ذائقه و کام وی نیز از بین می‌رود و از کار می‌افتد. برای مثال رباخواران به خوردن نان و ماستی کفایت می‌کنند؛ در حالی که از اشراف و ثروتمندان می‌باشند و پول‌های کلانی در حساب خود دارند. تخبط به چنین آشفتگی‌ها و تشتت‌هایی گفته می‌شود که فرد را از نفس و باطن انصراف می‌دهد و به انگلی غرق در توهمات تبدیل می‌کند که از زندگی خود عذاب می‌کشد اما نمی‌میرد. مس شیطان نوعی ضرب و زدن به نفس با شدتی است که گاهی فرد تعادل خود را از دست می‌دهد و توهم پیدا می‌کند و واژگون و به هم‌ریخته سخن می‌گوید. گاهی نیز به تحریک و فساد، در او حالت خودآزاری یا غیرآزاری و سادیسم دست می‌دهد و میل می‌یابد دیگری را اذیت کند یا بعضی از مواضع او خارش می‌گیرد یا پلک می‌زند.

 ۱- بقره / ۲۷۵٫

۲- خبط: خبط، نرمی از سر ضعف و سستی است. خبت (با تای منقوط)، به معنای نرمی، زمین هموار و وسیع را می‌گویند. خبت، فروتنی و گستردگی و نرمی از سر اقتدار است. اخبات، اطمینان به همراه خضوع کامل و نرمی مستمر و فروگذاشتن خودخواهی است. مخبتین شجاع‌دلانی هستند که سرزمینی رملی را با ایمان و اطمینان به خدا، با موفقیت طی می‌کنند و به هدف می‌رسند و در طی این راه مأیوس نمی‌شوند و از چیزی هراس پیدا نمی‌کنند. خبط فعل لازم ابتدایی است یعنی فاعل آن به صورت اولی و بدون تأثیر از عاملی، ایجاد خبط می‌کند، اما تخبط بر وزن تفعل معنای ثانوی، متوسط و انفعال را دارد.

مطالب مرتبط