پاککنندهها
ماشین لباسشویی
س ۱۱۵ ـ آیا ماشینهای لباسشویی با توجه به قطع و وصل شدن آب آن، لباس را پاک میکند یا خیر؟
«گلپایگانی»: ماشینها مختلف میباشند. بهطور کلی، اگر لباس نجس را در ظرفی بگذارند و آب پاک؛ هرچند قلیل باشد، بهقدری بر آن بریزند که تمام آن لباس را فرا بگیرد و بعد آن را در آورند و فشار بدهند یا بهوسیلهای فشار داده شود و اگر به بول نجس شده، پس از خالی کردن آب غسالهٔ ظرف، بار دیگر این عمل تکرار شود، پاک میشود؛ بهشرط این که نجس دیگر به آن نرسد یا به محل دیگر که نجس شده نخورد. بنابراین، تطهیر با ماشینها هم به این نحو؛ خصوصا که آب کر یا جاری است، اگر انجام شود و با نقاط دیگر ماشین اگر نجس شده باشد تماس پیدا نکند، ممکن است و بههر حال، چون شبهه در موضوع است، میزان علم خود شخص است.
* * *
«نکونام»: در ماشین لباسشویی، اگر آب قلیل قطع و وصل گردد، چندگانگی مرتبهٔ قطع و وصل، سبب پاکی است، امّا اگر آب کر باشد، نیاز به تعدّد
(۸۹)
ندارد؛ هرچند تعدد هم وجود داشته باشد. پس ماشینهای لباسشویی موجود در منازل که به آب کر متصل است لباسهای متنجّس را پاک میسازد و لازم نیست بیرون از دستگاه، آن را آبکشی نمود و بعد جهت نظافت به دستگاه داد.
تهویه و حرارت ماشین لباسشویی در برطرف نمودن پساب
س ۱۱۶ ـ آیا ماشینهای لباسشویی که معلوم نیست لباس را فشار دهد، آیا خارج شدن پساب بر آن صدق میکند یا نه؟ البته، این ماشینها به آب جاری اتصال دارد.
«گلپایگانی»: اگر آب کر یا جاری به تمام لباس نجس برسد، پاک میشود و محتاج به فشار نیست و در تطهیر به آب قلیل در چیزهایی که خروج غساله محتاج به فشار است، باید با فشار، غساله خارج شود و مجرد زوال غساله بدون فشار کافی نیست.
* * *
«نکونام»: جریان حرکت باد همراه با تهویه و حرارت در بیرون آمدن پساب نقش دارد و همین امر برای پاک نمودن آن بسنده است؛ هرچند برطرف نمودن پساب نیز که در تطهیر لازم است به تهویه و حرارت تحقق مییابد؛ خواه به خروج باشد یا خروج و زوال؛ اگرچه فشاری بر آن وارد نیاید. گذشته از آن که تهویه و حرارت خود نوعی فشار همراه دارد و سبب ازاله میشود.
تطهیر قند با آب
س ۱۱۷ ـ قنّاد مقدار زیادی شکر جهت ساختن قند در پاتیل میریزد و بعد لولهٔ آب را روی آن باز میکند و ناگهان متوجه میشود موش مردهای در آن است،
(۹۰)
آیا آب و شکر مذکور قابل پاک شدن است یا نه و در صورت منفی بودن پاسخ، آیا میتوان این شربت شکر را برای زنبورهای عسل گذاشت و عسلی که از آن به عمل میآید آیا به وسیلهٔ انتقال پاک میباشد، این در حالی است که پاهای زنبورهایی که روی این آب و شکر مینشینند نجس میشود و آنان در میان عسلها و مومها گردش میکنند و در این صورت، آیا دستگاه میان کندو نجس میگردد یا خیر؟
«گلپایگانی»: در فرض مسأله، اگر شربت را در آب کر بریزند؛ بهنحوی که از اضافه خارج بشود و آب مطلق باشد، پاک میشود و بهکار بردن آن آب در قنادی اشکال ندارد و شربت نجس را به زنبور بدهند نیز مانع ندارد، لکن اگر از شربت به پای زنبور باشد و با عسل ملاقات کند، عسلنجسمیشود و اگر شک در ملاقات با نجس باشد، عسل محکوم به طهارت است.
* * *
«نکونام»: شربت مضافی که از مقدار زیادی شکر جهت ساختن قند به دست آمده است با ریخته شدن در ظرف بزرگ و تمیزی از آب کر، مطلق میشود؛ بهگونهای که مزهٔ شیرینی در آب محسوس نباشد و آنگاه آب آن دوباره در ساخت قند مورد مصرف قرار میگیرد؛ و تنها عرف است که آن را مطلق میداند، ولی شیرینی غیر محسوس آن به مقدار واقعی شکر، در مواد قندی مؤثّر است و شکر بدین گونه از هدر شدن بیرون میرود؛ هرچند این عمل خالی از زحمت نیست و دور ریختن آن نیز اشکال ندارد و از مصادیق اسراف به شمار نمیرود؛ زیرا عنوان آب متنجّس آن را از بهرهوری خارج ساخته است.
س ۱۱۸ ـ ظرفی که از شیره یا سکنجبین نجس شده است، اگر به لولهٔ آب متصل شود، پاک میشود یا نه؟
«گلپایگانی»: سکنجبین نجس و شیرهٔ نجس قابل تطهیر نیست. بلی، اگر آن
(۹۱)
را در آب کر بریزند یا به آب لوله متصل کنند و در آب کر یا لوله مستهلک شود، مصرف کردن آن آب اشکال ندارد.
* * *
«نکونام»: حکم این مسأله مانند پاسخ پیشین است.
پاک کردن دور حوض با آب قلیل
س ۱۱۹ ـ اگر تمامی دور حوض نجس باشد، آیا میتوان با دست مقداری آب بر آن ریخت تا پاک شود، با آن که آن محل رطوبت قابل سریان دارد و به محلی که شسته میشود، اتصال دارد؟
«گلپایگانی»: اگر آب از موضع متصل بهنجس جریان پیدا کند و به مواضع تطهیر شده برسد، اشکال دارد و ملاقات موجب تنجیس است؛ نه اتصال.
* * *
«نکونام»: اگر اندکی از دورچین حوض نجس شده باشد میتوان با سهبار آبی که با کف دست بر آن ریخته میشود آن را پاک نمود و چنانچه آب ریخته شده که همراه نجس است به جای دیگر جریان یابد، موجب نجاست آن نمیشود، ولی اگر همهٔ دور حوض نجس شده باشد تا سه مرتبه آب بر آن ریخته نشود، حکم همان است که در متن آمده است.
س ۱۲۰ ـ آیا میتوان ظاهر گوشتهای تازه که به گوشتهای یخ زدهٔ نجس مالیده میشود را با آب سرد آب کشید و سپس مصرف نمود یا آن که باید نخست ظاهر آن را در آب گرم و سپس با آب سرد آب کشید؟
«گلپایگانی»: بلی، گوشت تذکیه شده اگر نجس شود، با آب سرد قابل تطهیر است.
* * *
(۹۲)
«نکونام»: لازم نیست تطهیر با آب گرم صورت پذیرد، بلکه با آب سرد نیز ممکن است.
پاک کردن منبع آب با آب قلیل
س ۱۲۱ ـ از منبع آبی که در طبقهٔ پایین منزل است با تلمبهٔ دستی که آب را به طور قطع و وصل پمپاژ میکند، آب را به طبقهٔ بالا میبرند، اکنون منبع طبقهٔ پایین که کمتر از کر است و تنها یک شیر برای خارج شدن آب دارد، نجس شده، حال پرسش این است که اگر مخزن پایین کرگیری شود و بعد تلمبه به کار افتد، آیا تلمبه و مخزن بالا پاک میشود یا خیر و چنانچه به این گونه پاک نمیشود، شیوهٔ تطهیر آن چگونه است؟
«گلپایگانی»: در فرض مسأله که آب بهطور قطع و وصل بالا میرود، مخزن بالا با اتصال به منبع زیر پاک نمیشود و ممکن است مخزن بالا و تلمبه را با آب قلیل تطهیر نمود؛ به این نحو که آب به اطراف آن بریزند و غساله را هرچه ممکن است بهوسیلهٔ شیر خارج کنند و باقی را بهوسیلهٔ ظرف و یا پارچه بگیرند تا سه مرتبه که پاک میشود و تلمبه را که از زیر متصل نمایند تا سه مرتبه بعد از اتصال حرکت دهند که غساله جدا شود، پاک میشود.
* * *
«نکونام»: وقتی میزان آب منبع پایین به کر رسید؛ چنانچه آب با همان تلمبه از منبع بالا خارج شود، آن را پاک میسازد و نیازی به عمل کردن به شیوهٔ سفارش شده در متن نمیباشد.
س ۱۲۲ ـ ظرفی برای نمونه یک کیلو آب میگیرد و شیر آبی نیز در بالای آن قرار دارد و از آن به ظرف آب وارد میشود، اگر ظرف از آب لبریز نباشد و لباس در
(۹۳)
آن شسته شود، چه حکمی دارد؟
«گلپایگانی»: اگر شیر متصل به کر باشد، در حال اتصال هرچه در آن ظرف بزنند، پاک میشود و آب هم نجس نمیشود.
* * *
«نکونام»: آب داخل ظرف حکم کر را دارد.
معیار صدق اتصال
س ۱۲۳ ـ آیا بر آب شیری که به باریکی یک قیطان از آن آب میریزد اتصال به منبع صدق میکند یا خیر؟
«گلپایگانی»: صدق اتصال بعید نیست.
* * *
«نکونام»: بر آب شیری که به باریکی یک قیطان، بلکه یک مو است اتصال به کر و منبع صدق میکند؛ زیرا هیچ اندازهای، مانند: باریکی یا داشتن قطر و پهنا برای اتصال ملاک نیست و تنها اطمینان به اتصال در صدق آن بسنده است.
پاک کردن نجاست با تقطیر متّصل
س ۱۲۴ ـ برای پاک ساختن نجس، آیا تقطیر مداوم کافی است یا نه؟
«گلپایگانی»: اگر مثل دوش باشد، اشکالی ندارد.
* * *
«نکونام»: تقطیر مداوم، مانند: دوش حمام و باران که در عرف، اتصال شمرده میشود، سبب پاکی است، ولی تنها تقطیر بدون اتصّال؛ هرچند مداوم نیز باشد، موجب تطهیر نیست.
(۹۴)
س ۱۲۵ ـ آیا دوش حمام حکم آب جاری را دارد یا خیر؟
«گلپایگانی»: آب دوش که متصل به منبع کر باشد تا مقداری که با اتصال خارج میشود در حکم آب جاری است و اگر بهواسطهٔ فاصلهٔ زیاد، اتصال قطع شود و مبدل به قطرات شود، حکم آب قلیل دارد.
* * *
«نکونام»: دوش حمامهای فعلی حکم آب کر را دارد، مگر آن که به منبعی کمتر از آب کر وصل شود که آن منبع به آب لوله متصل نباشد.
تطهیر زمین سفت با آب قلیل
س ۱۲۶ ـ اگر زمین سختی که منفذی ندارد نجس شود و امکان گود کردن آن نباشد، آیا با آب قلیل که با چیزی غسالهٔ آن گرفته میشود تطهیر میگردد؟
«گلپایگانی»: بلی، غساله را با ظرف یا پارچه از زمین نجس ازاله کنند، زمین پاک میشود.
* * *
«نکونام»: برای پاک نمودن زمین سفت با آب قلیل لازم است پساب آن ازاله شود، امّا اگر آب، کر یا جاری باشد، ازالهٔ آن لازم نیست و تنها با اتصال، پاک شمرده میشود.
جزو سه مرتبه بودن پساب
س ۱۲۷ ـ در تطهیر اشیای متنجس که باید دو بار شسته شود، آیا شستنی که نجس با آن پاک میگردد از عدد شمرده میشود؟
«گلپایگانی»: میتوانید غسلهٔ مزیله را جزو عدد محسوب دارید، ولی احوط ترک است.
* * *
«نکونام»: سه مرتبه شستن آن با شمارش پساب جدا شده لازم است.
(۹۵)
س ۱۲۸ ـ در تطهیر مسجدی پس از رفع عین نجاست یا خشک شدن ادرار و گرفتن شلنگ آب متصل به کر بر آن، آیا لزومی دارد غساله و پساب آن خارج شود یا خیر؟
ج ـ در فرض مسأله، به مجرد وصول آب جاری بهوسیلهٔ شلنگ یا آب کر به تمام محل نجس، خود محل و غسالهاش پاک میشود.
صدق عرفی در شیرخوار بودن
س ۱۲۹ ـ چیزی که به ادرار کودک شیرخوار نجس شده باشد با یک بار شستن پاک میشود، حال آیا کودکی که از شیر خشک یا شیر گاو استفاده میکند، شیرخوار است تا این حکم را داشته باشد یا غذاخور به شمار میرود؟
«گلپایگانی»: فرقی نیست. تا وقتی که غذاخور نشده از هر شیری بخورد بول او با یک مرتبه آب تطهیر میشود.
* * *
«نکونام»: ملاک در غذاخوار یا شیرخوار بودن طفل، صدق عرفی آن است؛ خواه شیر مادر یا شیر خشک یا شیر گاو مصرف شود.
س ۱۳۰ ـ برخی از مجتهدان در نجاست اشیا قایل به اتصال هستند؛ به این معنا که اگر برای نمونه، از سر انگشتان تا بازو نجس شود و این مقدار را در آب کر یا جاری فرو برد، طاهر نمیشود؛ زیرا اتصال به بالای دست دارد و یا اگر گوشهٔ قاچ خربزه نجس شود، گوشهٔ دیگر آن نیز چون به آن اتصال دارد، نجس است، نظر شما در این موضوع چیست؟
«گلپایگانی»: این نحو اتصال مانع از تطهیر مقداری از دست یا بدن که در آب فرو برده نیست، و در فرض اخیر، مقداری از خربزه نجس است که عین نجس و یا متنجس با آن ملاقات کرده باشد. بلی، اگر طوری باشد که آب
(۹۶)
خربزه از محلی که نجس شده به محل دیگر جاری شود، آن مقدار هم نجس میشود.
* * *
«نکونام»: ملاک در تطهیر، رسیدن چیز نجس به کر است و اتصال زاید بر آن لازم نیست.
ریزش آب در تقطیر
س ۱۳۱ ـ شخصی جایی از بدن وی متنجس است، اگر با تری دست دو مرتبه آب به آن برساند و پساب آن زایل شود، آیا طاهر میشود یا خیر؟
«گلپایگانی»: مشکل است. باید آب بریزد که غسالهٔ آن بهنحو متعارف منفصل شود.
* * *
«نکونام»: برای پاک کردن چیزی، تنها شستن آن (غَسل) کافی نیست؛ هرچند پساب آن نیز خارج شود، بلکه باید افزوده بر غَسل، جریان دادن و ریخته شدن آب نیز باشد.
برطرف شدن پساب بدون فشار
س ۱۳۲ ـ اگر پساب چیزی را با فشار خارج نکنند و غساله بهخودی خود خارج شود، آن چیز پاک میشود یا نه؟
«گلپایگانی»: اگر تمام آنچه در اثر فشار خارج میشد در فرض مذکور خارج شود، کفایت میکند.
* * *
«نکونام»: این عبارت با بیان دیگر ایشان در جواب مسألهٔ ۱۱۶ (در چیزهایی که خروج غساله محتاج به فشار است، باید با فشار، غساله خارج شود) سازگار نیست؛ زیرا نتیجهٔ جواب ۱۱۸ این گونه است که
(۹۷)
(اگر تمام آنچه در اثر فشار خارج میشود، در طول مدّت خارج شود، طول مدّت مساوی فشار به حساب میآید و کفایت میکند) در حالی که میتوان گفت خارج شدن پساب در طول مدّت به صورت گفته شده برابر بیرون آمدن پساب با فشار نیست و بدین گونه بیرون آمدن آن در طول زمانی زیادتر از مقدار خروج با فشار، سبب باقی ماندن پساب متنجّس در آن و تنجّس موضع میشود؛ مگر آن که گفته شود: خروج غساله یا زوال آن؛ خواه با فشار باشد یا بدون فشار و هرچند با تهویه و حرارت یا به واسطهٔ حرکت و باد باشد، در تطهیر بسنده است و برطرف شدن پساب بدون صدق خروج و بقای غسالهٔ متنجّس در موضع با گذشت زمانی بیش از زمان معمولی با تطهیر منافات ندارد.
س ۱۳۳ ـ در پاک کردن متنجس، اگر مقدار بیشتر آب جدا شود و نه همهٔ آن، کافی است یا نه؟
«گلپایگانی»: بهقدری که عرفا صدق میکند که غساله زایل شده کافی است و بقای قطرات قلیله مضر نیست.
* * *
«نکونام»: صدق خارج شدن پساب کافی است و بیشتر یا کمتر بودن آن شرط نیست.
آب باران
س ۱۳۴ ـ به هنگام شدت باران، اگر آب از موهای سگ جریان یابد، آیا آن آب نجس است، و میتواند چیزی را در حال بارش، نجس کند یا نه؟
«گلپایگانی»: در فرض سؤال که باران در حال باریدن است و سگ در زیر باران است، قطراتی که از موهایش جدا میشود پاک است و چیزی را نجس نمیکند.
* * *
(۹۸)
«نکونام»: قطرههای بارانی که در زمان بارش از آن جدا میگردد، حکم باران را دارد؛ مگر آن که جریان باران قطع شود یا حیوان به نوعی از زیر باران بیرون رود.
پاک کردن باطن متنجّس
س ۱۳۵ ـ اگر آب نجس به مغز عدس و مانند آن برسد، در صورتی که آب قلیل روی آن بریزند، آیا پاک میشود یا نه؟
«گلپایگانی»: ظاهر آن پاک میشود ولی نجاست آن باقی است و بعید نیست که اگر خشک کنند و بعد در آب کر و یا جاری بگذارند تا آب بهجوف آن برسد، پاک شود.
* * *
«نکونام»: اگر باطن چیزی نجس شود و آب کر یا جاری به باطن آن سرایت کند، پاک میشود؛ مگر آن که آب کر و جاری به باطن آن نفوذ نکند یا آب مورد پذیرش قرار نگیرد یا مانعی برای قبول آن داشته باشد.
شیوهٔ پاک کردن خمیر نجس شده
س ۱۳۶ ـ چگونه میشود خمیر نجس شده را تطهیر کرد؟
«گلپایگانی»: اگر نجاست به باطن آن سرایت نموده باشد قابل تطهیر نیست، مگر آن که خمیر متنجس تبدیل به نان شود و آن نان را خشک نموده در آب جاری یا کر بگذارند تا نفوذ به باطن آن نماید که در این صورت، پاک میشود.
* * *
«نکونام»: اگر بتوان آب کر یا جاری را به باطن آن سرایت داد، پاک میشود و بهجای توصیهٔ متن، میتوان خمیر را خشک کرد و آن را پاک نمود و نیازی به سفارش چند زنجیرهای متن نیست.
(۹۹)
شیوهٔ پاک کردن پوست خشک شده
س ۱۳۷ ـ پوست گوسفندی را مدتی در آب نمک گذاردهاند تا مشک عمل آید و موشی در آن ظرف افتاده و مرده، اکنون چگونه میتوان آن را پاک نمود؟
«گلپایگانی»: آن را بخشکانند و بعد در آب کر بگذارند تا یقین به نفوذ آب در آن پیدا شود، پاک میشود.
* * *
«نکونام»: در مورد پرسش، نیازی به خشکاندن پوست نیست و میتوان آب را با همان حال به باطن آن رساند تا پاک شود.
پاک کنندگی زمین
س ۱۳۸ ـ آیا زمینی که از موزاییک، آجر، آسفالت، چمن و پلاستیک مفروش است، کفش نجس را پاک میکند یا نه؟
«گلپایگانی»: مطهریت زمین مفروش به آجر و موزاییک که مخلوط از سنگ و سیمان است بعید نیست و اما آسفالت و چمن و پلاستیک مطهر نیست.
* * *
«نکونام»: زمین فرش شده به آجر و موزاییک پاک کننده است، ولی چمن، آسفالت و پلاستیک پاک کننده نیست.
س ۱۳۹ ـ در شرایط فعلی که بیشتر خیابانها و کوچهها آسفالت شده، آیا برای پاک شدن کف پا و کفش راهی به نظر میرسد یا نه؟
«گلپایگانی»: اگر خاک، روی آن را گرفته باشد، پاک میکند و الا مشکل است.
* * *
«نکونام»: آسفالت پاک کننده نیست و لازم است خاک روی آسفالت باشد و آسفالت تمیز خاک ندارد و گرد موجود صدق پاک کننده بودن را ندارد.
(۱۰۰)
ولوغ یا آب دهان سگ
س ۱۴۰ ـ اگر سگ از دهانهٔ ظرفی دهانه تنگ آب خورد یا از آب دهان سگ در آن ریخته شود، چگونه باید آن را تطهیر کرد؟
«گلپایگانی»: در فرض سؤال، اگر ممکن است با دست یا چیز دیگر بهداخل آن خاک بمالند و اگر ممکن نیست خاک را در آن ریخته و حرکت دهند تا خاک به همه جای آن برسد و بعد با آب قلیل سه مرتبه بشویند و اگر آب کر یا جاری است، یک مرتبه کافی است و چنانچه آب نجس به باطن آن نفوذ کرده، آن را بخشکانند و آنگاه خاک مالی کرده و بعد در آب کر یا جاری بگذارند؛ بهقدری که آب به باطن آن نفوذ کند.
* * *
«نکونام»: پاسخ حاضر مورد پذیرش است؛ جز آن که پیش از این اشاره شد که برای پاک کردن پوست از نجاست نیازی به خشک کردن آن نیست و در حال خیسی نیز میتوان آن را پاک نمود.
لازم بودن خاک مالی
س ۱۴۱ ـ هرگاه تخته مسی با ولوغ سگ نجس شود و مسگر با آن ظرفی را بسازد، آیا تعفیر (خاک مال کردن) آن لازم است یا نه و عکس آن چه صورت دارد؟
«گلپایگانی»: در هر دو صورت، احوط تعفیر است.
* * *
«نکونام»: در هر دو صورت، خاک مال کردن تخته مسی، آن را برای پاک شدن از نجاست آماده میسازد.
س ۱۴۲ ـ اگر آب دهان سگ روی غیر ظرف؛ مانند: چوب، گوشت، میوه، سفرهٔ پلاستیک، کفش و پارچه و مانند آن ریخته شود، آیا با آب تطهیر میشود یا
(۱۰۱)
باید آن را خاک مالی نمود؟
«گلپایگانی»: در غیر ظروف، خاک مالیدن لازم نیست. بلی، اگر مثلا وسط سنگ یا چوب گود باشد و آب یا مایع دیگر در آن باشد و سگ از آن آب بخورد، بنا بر احتیاط واجب، در تطهیر آن باید مثل تطهیر ظروف عمل شود.
* * *
«نکونام»: اگر چیزی ظرف بهشمار رود، خاک مالی آن لازم است؛ خواه آن ظرف معمولی باشد یا نباشد.
س ۱۴۳ ـ آیا حوض سیمانی یا موزاییکی که آب آن کمتر از کر باشد و سگ از آن آب بخورد حکم ظرف را دارد یا نه؟
«گلپایگانی»: حکم ظرف را ندارد.
* * *
«نکونام»: ملاک در ظرف بودن صدق عرفی است که در مورد گفته شده وجود ندارد.
س ۱۴۴ ـ اگر سگی قالب یخی را لیس بزند، تکلیف چیست؟
ج ـ نجاست آن با آب کشیدن پاک میشود.
س ۱۴۵ ـ بعد از رفتن دو سوم آب انگور، دانههای انگور را در شیره بریزند، چه صورت دارد؟
«گلپایگانی»: اگر دانههای انگور جوش بیاید، خوردن آن حرام، ولی پاک است.
* * *
(۱۰۲)
«نکونام»: دانههای انگور؛ هرچند جوش بیاید، پاک است و خوردن آن اشکال ندارد.
س ۱۴۶ ـ اگر برای درست کردن سرکه، بهتدریج انگور در ظرف بریزند؛ به این نحو که هر روزی یک من انگور در ظرفی بریزند و در هر بار، انگور روز قبل به جوش آمده باشد، سرکهٔ به دست آمده چه حکمی دارد؟
«گلپایگانی»: اشکالی ندارد.
* * *
«نکونام»: در صورت تبدیل آن به سرکه، تفاوت مبادی آن در طهارت و پاکی آن مشکلی ایجاد نمیکند.
س ۱۴۷ ـ مقداری انگور جهت سرکه شدن در ظرف سفالین ریخته شده، آیا میتوان انگور موجود در آن را که به جوش آمده و در حال جوش و کف میباشد در ظرف سفالین بزرگتری ریخت و آن را با انگورهای دیگر پر نمود یا نه؟ البته، در موقع تغییر محل انگور جوش آمده، هیچ دست و وسیلهٔ خارجی در آن دخالت ندارد.
«گلپایگانی»: تبدیل ظرف انگور جوش آمده بهظرف بزرگتر و ریختن انگور در آن تا پر شود مانع ندارد و بعد از سرکه شدن، مجموع، حلال و پاک است و آب انگور به نظر حقیر با جوش آمدن تا مست کننده نشود نجس نمیگردد و اگر مشکوک باشد که مست کننده است نیز پاک است.
* * *
«نکونام»: آب انگوری که به جوش آمده است تا مستکننده نباشد پاک است اما خوردن آن اشکال دارد.
س ۱۴۸ ـ مقداری انگور در مقابل آفتاب گذاشتهاند تا خشک شده مویز شود، اکنون دانههای آن باد کرده و به آن نه مویز گفته میشود و نه انگور، خوردن آن
(۱۰۳)
جایز است یا نه؟
ج ـ با شک در جوش آمدن، اشکال ندارد.
پاک بودن عصیر عنبی
س ۱۴۹ ـ تا چه زمان میشود انگور روی انگور یا خرما روی خرما و مانند آن جهت سرکه شدن ریخت؟
«گلپایگانی»: تا قبل از سرکه شدن، هر وقت بریزند و سرکه شود، اشکال ندارد و بعد از سرکه شدن، بنا بر قول به نجاست عصیر عنبی اشکال دارد و الا قبل و بعد فرقی ندارد.
* * *
«نکونام»: چون عصیر عنبی پاک دانسته میشود، ریختن انگور بر آن قبل یا بعد از سرکه شدن آن اشکال ندارد.
پاک بودن چربی جمع شده بر روی خمرهٔ سرکه
س ۱۵۰ ـ خمرهای که سرکه در آن میریزند هرگاه چرب باشد، مقداری چربی در روی خمره بعد از سرکه شدن آن جمع میشود، آیا پاک است؟
«گلپایگانی»: اگر چربی مستهلک در سرکه است، پاک است و اگر نمایان است و مستهلک نیست، در صورتی که علم داشته باشد که اول مسکر شده و بعد منقلب به سرکه گردیده، نجس است و الا محکوم به طهارت است.
* * *
«نکونام»: بعد از سرکه شدن انگور، مقدار چربی که در خمره هست به تبعیت پاک میگردد، خواه مستهلک شود یا نشود و خواه علم داشته باشد که در ابتدا مستکننده شده است یا آگاهی نداشته باشد.
(۱۰۴)
س ۱۵۱ ـ ظرفی که با شراب نجس شده، اگر انگور در آن بریزند، چه صورت دارد و پس از سرکه شدن پاک است یا نه؟
«گلپایگانی»: در فرض سؤال، اگر آب انگور، شراب و بعد سرکه شود، پاک میشود و ظرف هم بالتبع پاک میگردد، ولی اگر شراب نشده سرکه شود یا آن که شک کنند که شراب شده یا نه، پاک شدن آن، محل اشکال است.
* * *
«نکونام»: در فرض پرسش، اگر آب انگور به شراب تبدیل گردد و سپس سرکه شود، پاک میشود و ظرف نیز به تبع پاک میگردد، ولی اگر شراب نشده سرکه شود یا آن که شک کنند که شراب شده یا نه، آن ظرف پاک نمیشود.
ایمان خودآگاه، معیار طهارت شرعی
س ۱۵۲ ـ کسی که اصول و فروع دین را نمیداند، آیا میشود غذای طبخ شده به دست او را خورد؟
«گلپایگانی»: اگر اصول و معتقدات اسلامی را معتقد است محکوم به حکم اسلام و طهارت است؛ هرچند بهطور تفصیل و ترتیب نتواند آنها را بیان کند و طبخ او هم اشکال ندارد و اگر هیچ متوجه نیست؛ بهطوری که اگر از مبدء و معاد و اصول اسلامی چیزی از او سؤال کنند اظهار بیاطلاعی کند و جاهل محض باشد، محکوم به کفر است و نمیشود با رطوبت با او ملاقات کرد. و البته، با اقرار به شهادتین، تفحص از اعتقاد او لازم نیست و محکوم به اسلام است.
* * *
«نکونام»: موضوع طهارت شرعی «اعتقاد به دین» است که با نوعی علم و آگاهی ملازمه دارد و با جهل محض به دست نمیآید و تنها اظهار کفر نکردن، ایمان شمرده نمیشود؛ هرچند به کفر نیز اعتقاد نداشته باشد؛ بنابراین، موضوع طهارت، «ایمان» است که امری وجودی است؛ نه اظهار
(۱۰۵)
کفر نکردن و یا اظهار عدم کفر نمودن؛ چرا که این دو هرچند امری وجودی باشد و با معنای لغوی کفر نیز سازگار نباشد، باز به حسب شرع، «ایمان» دانسته نمیشود.
ملاک ظرف بودن چیزی
س ۱۵۳ ـ مراد از ظرف در وجوب تعفیر چیست و معیار ظروفی که به تعفیر نیاز دارد چیست؟ آیا منقول و غیر منقول بودن آن تفاوتی در حکم دارد یا نه؟
«گلپایگانی»: آنچه فقها (رضوان اللّه علیهم اجمعین) مورد حکم خاص قرار دادهاند، لفظ آنیه است؛ از قبیل کاسه، کوزه، بشقاب، سینی، دیگ، سماور و امثال اینها از چیزهایی که در اکل و شرب استعمال مینمایند؛ حتی مثل چلوکش و کفگیر، و فرقی در آنیه بین منقول و غیر منقول نیست. البته، بعض مصادیق نیز هست که مشکوک است که آنیه هست یا نه و در موارد مشکوک باید احتیاط نمود و تفصیل بیشتر را به وسیلة النجاة و یا عروة الوثقی مراجعه نمایید.
* * *
«نکونام»: ملاک در ظرف بودن، صدق عرفی آن است؛ خواه معمولی باشد یا نباشد؛ منقول باشد یا نباشد و در موارد مشکوک که شک در صدق عرفی ظرف است و از موارد شبههٔ موضوعی است، برائت جاری میگردد.
(۱۰۶)
طهارتهای سهگانه: وضو
تصور غایت در وضو
س ۱۵۴ ـ اگر شخصی در موقع وضو گرفتن بگوید: وضو میگیرم قربة الی اللّه، کافی است یا باید غایت و هدفی مطلوب را در نظر بگیرد و آن را نیت کند؟
«گلپایگانی»: اگر مقصود از وضو گرفتن، طاهر شدن باشد، قربة إلی اللّه کافی است و اگر مقصود، شستن صورت و دست باشد، کافی نیست.
* * *
«نکونام»: برای وضو گرفتن صرف توجه و نیت قربی؛ اگرچه حکمی باشد؛ به این معنا که بداند در نماز قرار دارد، کافی است و گفتن یا تصور غایت لازم نیست.
کمک گرفتن از دیگری در وضو
س ۱۵۵ ـ اگر از کسی خواهش کند که آب را با تلمبه زدن از چاه بالا بیاورد، و شخص وضو گیرنده، صورت و دست خود را به قصد وضو زیر تلمبه بگیرد یا کف دست را زیر لولهٔ تلمبه بگیرد و آب را به اعضای وضو برساند، آیا کمک گرفتن از دیگری بر آن صدق میکند تا وضو باطل باشد یا نه؟
«گلپایگانی»: در صورت اول، اگر شخصی که تلمبه میزند به قصد وضو دادن
(۱۰۷)
کسی که وضو میگیرد نباشد، وضو صحیح است و در صورت دوم، چون وضو مستند به کسی غیر از خود شخص وضو گیرنده نیست، مانعی ندارد.
* * *
«نکونام»: در هر دو صورت اشکال ندارد و قصد غیر، آسیبی به نیت وضو گیرنده نمیزند.
وضوی پیش از وقت
س ۱۵۶ ـ در وضوی پیش از وقت که با انگیزهٔ خواندن نماز در وقت صورت میپذیرد، اگر به قصد قرائت قرآن و مانند آن وضو گرفته شود و به گونهٔ داعی بر داعی باشد، مانعی ندارد. آیا منظور از این حکم این است که در حال حاضر به قصد قرائت قرآن وضو بگیرد و آن را در نظر داشته باشد که اگر وضوی وی باقی ماند، با همان وضو در وقت، نماز بخواند اما در جایی که داعی وضو، نماز بعد از دخول وقت نیست و وضو به نیت دیگری میباشد، جایز نیست با آن وضو در وقت، نماز بخواند؟
«گلپایگانی»: مقصود این است که اگر کسی به داعی آن که در وقت، نماز بخواند، پیش از وقت به قصد غایات دیگری وضو بگیرد که داعی او بر وضو به این قصد، نماز در وقت باشد، وضویش صحیح است و میتواند در وقت، با آن نماز بخواند و همچنین اگر پیش از وقت مستقلا به قصد یکی از غایات، وضو گرفت و تا بعد از دخول وقت، وضو باقی باشد، نماز با آن وضو صحیح و بی اشکال است.
* * *
«نکونام»: داعی(انگیزه) یا داعی بر داعی هنگامی که به غایتی خاص توجه یا علم داشته باشد، هر دو درست است و مثالهای آن در پرسش موجود است.
(۱۰۸)
وضو در زیر باران
س ۱۵۷ ـ وضو گرفتن در زیر باران که قطرات آن در حال وضو گرفتن به اعضای وضو میرسد و با آب وضو مخلوط میشود جایز است یا نه، و بر فرض جواز، چگونه وضو بگیرد که صحیح باشد؟
«گلپایگانی»: هرچه از قطرات باران به اعضای وضو میرسد، قصد وضو به آن بنماید و بعد از شستن دست چپ مواظبت کند که باران به کف دستهای او اصابت نکند که مسح با آب وضو انجام شود.
* * *
«نکونام»: بارانی که به کف دست اصابت میکند، در صورتی که محسوس نباشد، جهت مس اشکال ندارد.
تجدید وضو
س ۱۵۸ ـ تا چند مرتبه میتوان وضو را تجدید نمود؟
«گلپایگانی»: به قصد تجدید صحیح است ولو ثالثا و رابعا.
* * *
«نکونام»: تا حالت وسواس پیدا نشود، اشکال ندارد و در صورت احتمال پدید آمدن وسواس، لازم است ترک شود.
وضوی ارتماسی
س ۱۵۹ ـ آیا در وضوی ارتماسی که دستها را در میان آب فرو میبرند و بیرون میآورند، دست کشیدن نیز لازم است یا نه؟
«گلپایگانی»: با آن که شستن تمام دست را به عنوان وضو قصد کرده، دست مالیدن لازم نیست.
* * *
(۱۰۹)
«نکونام»: در صورتی که به خشک ماندن جایی از دست، شک نداشته باشد، دست کشیدن بر آن لازم نیست.
س ۱۶۰ ـ اگر صورت را وضوی ارتماسی بدهد و بعد یک مشت یا دو مشت آب را یک مرتبه بریزد و دست بکشد و بعد دست راست و چپ را بشوید، چه حکمی دارد؟ آیا وضوی وی صحیح است یا نه؟
«گلپایگانی»: اگر آب ریختن بعد از ارتماس به قصد غسل استحبابی باشد، اشکال ندارد و شستن دوم مستحب است.
* * *
«نکونام»: اگر ریختن دو مشت آب به عنوان ادامهٔ وضوی ارتماسی باشد، درست نیست؛ زیرا باید ریختن آب بر دست را غسل اول خود قرار دهد و از وضوی ارتماسی نخست صرف نظر کند و نمیتوان شستن نخست را ارتماس قرار دهد و ریختن آب را زاید به شمار آورد؛ مگر آن که ریختن آب برای بار دوم را مستحب بداند.
شستن سوم در وضو
س ۱۶۱ ـ در مسألهٔ وضو میگویند شستن مرتبهٔ سوم حرام است، اکنون آیا وضو هم باطل میشود یا نه؟
ج ـ در بعضی از موارد موجب بطلان است؛ مثل این که قصد داشته باشد که تشریعا وضو را با سه غسله بجای آورد. و اما اگر قصد تشریع نداشته باشد، در صورت و دست راست، وضو صحیح است و در دست چپ، چون غسلهٔ ثالثه مستلزم مسح به آب جدید است، موجب بطلان وضوست.
(۱۱۰)
وضو در منظر نامحرم
س ۱۶۲ ـ اگر زن در حالی که مرد نامحرم او را مشاهده میکند وضو بگیرد، آیا وضوی او صحیح است؟
«گلپایگانی»: در صورتی که مکان وضو منحصر به همین مکان نباشد، وضوی او باطل است و در غیر این صورت، معصیت کرده، لکن وضوی او صحیح است.
* * *
«نکونام»: در هر صورت وضوی او درست است؛ اگرچه معصیت کرده است.
س ۱۶۳ ـ هرگاه وضو گرفتن زن منحصر به حضور نامحرم باشد، باید چه کار نماید و بر فرض وجوب تیمّم، اگر آن نیز ممکن نباشد، چه تکلیفی دارد؟
«گلپایگانی»: گرچه فرض، خیلی بعید است؛ چون در زیر چادر نیز میتوان وضو گرفت، لکن در فرض مزبور که وضو و تیمّم هر دو ملازم با نظر اجنبی است، نامحرم را از نگاه کردن نهی کند و وضو بگیرد و بر فرض که نهی اثر نکند، هر یک از وضو و تیمّم که کمتر مستلزم نگاه نامحرم باشد، اختیار کند و اگر مقصود، نبودن چیزی است که تیمّم بر آن صحیح است، نامحرم را از نگاه کردن نهی کند و وضو بگیرد.
* * *
«نکونام»: به هر صورت که ممکن است بهدور از نگاه نامحرم وضو بگیرد یا تیمّم کند و اگر ممکن نیست، تکلیف خود را انجام دهد و اشکال ندارد.
س ۱۶۴ ـ اگر زنان در لب جوی آب و در منظر نامحرم وضو بگیرند، آیا وضوی آنان صحیح است؟
«گلپایگانی»: در فرض سؤال، لازم است مراعات حفظ بدن از نامحرم بنمایند و لکن وضوی آنها صحیح است.
* * *
(۱۱۱)
«نکونام»: در هر حال وضوی آنها اشکال ندارد؛ اگرچه باید از نگاه نامحرم پرهیز نمایند.
پوشاندن سر از زن نامحرم
س ۱۶۵ ـ در مکانی که زن نامحرم هست، آیا بر مرد لازم است که سر خود را بپوشاند یا نه و در صورت لزوم، آیا موقع وضو نیز پوشانیدن سر لازم است یا نه و اگر نپوشاند، وضو اشکال پیدا میکند یا خیر؟
«گلپایگانی»: بر مرد، پوشانیدن سر از اجنبیه واجب نیست و وضو در این حال اشکال ندارد. بلی، اگر میداند که اجنبیه عمدا نظر میکند، احتیاط این است که در صورت امکان، در غیر آن محل وضو بگیرد، ولی اگر وضو گرفت، با عدم انحصار مکان، وضویش صحیح است.
* * *
«نکونام»: بر مرد لازم نیست سر یا صورت خود را از زن نامحرم بپوشاند؛ هرچند نامحرم به عمد به وی نگاه کند؛ سؤال یاد شده و نیز احتیاطی که در پاسخ آمده فرض وقوعی درستی ندارد؛ زیرا رؤیت سر با صورت همراه است که در این صورت، لزوم پوشانیدن تمام سر و صورت را از باب مقدمه لازم دارد که کسی به آن فتوا نداده است.
وضو در مکان غصبی
س ۱۶۶ ـ هرگاه انجام یکی از افعال وضو سبب شود که چیزی را به صورت غاصبانه حرکت دهد، وضو فاسد است یا نه و بر فرض فساد، آیا میان حرکت اصالی و عرضی تفاوتی هست یا خیر؟
«گلپایگانی»: در صورتی که افعال وضو مستلزم تصرف در غصب باشد، وضو باطل است.
* * *
(۱۱۲)
«نکونام»: چنانچه تصرف در غصب سبب تحقق وضو باشد، وضو باطل میگردد.
س ۱۶۷ ـ هرگاه شخصی به عمد در کفش غصبی وضو بگیرد، چه حکمی دارد؟
«گلپایگانی»: اشکال ندارد.
* * *
«نکونام»: چون کفش غصبی در تحقق وضو نقشی ندارد، وضو باطل نمیشود.
س ۱۶۸ ـ در صورت غصبی بودن محل ریختن آب وضو، اگر جای دیگر نمیتواند وضو بگیرد، وضو باطل و اگر میتواند، وضو صحیح است، تفاوت این دو مسأله در چیست؟
«گلپایگانی»: فرق این است که با انحصار مصب، امر به وضو نیست و با عدم انحصار، امر به وضو دارد؛ هرچند صب در مکان غصبی حرام است.
* * *
«نکونام»: حصر مورد منافاتی با وجود امر ندارد و در هر دو صورت، وضو درست است؛ اگرچه مرتکب معصیت شده باشد.
س ۱۶۹ ـ هرگاه زمینی جهت قبرستان وقف شود یا زمینی در اطراف امامزاده، محل دفن مردگان شود و سپس مقداری از آن قبرستان یا زمین امامزاده را حوض کنند، وضو در آن چه حکمی دارد؛ بهویژه اگر در خود آن قبرستان یا زمین امامزاده چاه بزنند و آب از آن چاه باشد.
«گلپایگانی»: در مورد سؤال، صحت وضو بعید نیست.
* * *
«نکونام»: در چنین فرضی، وضو اشکال ندارد.
(۱۱۳)
وضو یا تیمّم جانبازان و معلولان
س ۱۷۰ ـ شخصی که دست وی از مرفق قطع است، باید وضو بگیرد یا تیمّم و چگونه آن را بجا آورد؟
«گلپایگانی»: در فرض مذکور، اگر خودش میتواند، صورتش را بشوید، مثلا صورت را در آب فرو برد و به قصد شستن وضویی از آب خارج نماید با رعایت ترتیب، و شخص دیگری با رطوبت صورت، سر و پاهای او را مسح نماید و اگر نمیتواند مثل آن که آب کر و یا جاری نباشد، دیگری صورت او را بشوید و سر و پایش را مسح کند.
* * *
«نکونام»: انجام احکام شرعی مانند: وضو، غسل و تیمّم برای معلولان و جانبازان به «توان» و قدرت آنان مشروط است؛ یعنی اگر عضوی از آنان قطع شده، عمل آن ساقط است و شستن عضو موجود نیز در صورت امکان، لازم است و در غیر این صورت، تیمّم کند و در هر صورت، چنانچه کمک گرفتن از غیر برای وی عسر و حرج داشته باشد – که دارد – لازم نیست و همین که عمل ممکن خود را انجام دهد، بسنده است و جمع عمل و سپردن آن به غیر هم لازم نیست که در مسألهٔ بعد عنوان میگردد.
س ۱۷۱ ـ شخصی که یک دست و یا دو دست و یا یک پا و یا دو پای او را قطع کردهاند و جای مسح ندارد، چه تکلیفی دارد و طریقهٔ وضو و تیمّم او چگونه است؟
«گلپایگانی»: کسی که یک دست یا دو دست او را از بالای مرفق قطع کردهاند، شستن از او ساقط است و اگر از مرفق به پایین، چیزی باقی است؛ آن را بشوید و اگر یک دست دارد، مسح سر و پا را با همان یک دست بکشد و اگر هیچ دست ندارد، با دست غیر از آب صورت مسح بکشد و کسی که پای او را قطع کردهاند، اگر از قدم چیزی باقی است به همان مسح بکشد و
(۱۱۴)
الا مسح ساقط است و طریقهٔ تیمّم کسی که دست او قطع شده این است که اگر یک دست او قطع شده، دست دیگر را به زمین بزند و پیشانی را با آن مسح نماید و بعد پشت دست را به زمین بزند و احتیاط آن است که اگر ممکن باشد، بین تیمّم بهنحو مذکور و تولیت غیر جمع کند، به این که شخص دیگر دست خود را به زمین بزند و پشت دست او را مسح نماید و چنانچه هر دو دست او قطع شده، پیشانی خود را به زمین مسح کند و در این صورت نیز احوط تولیت غیر است، اگر ممکن باشد به این که دیگری دستهای خود را به زمین بزند و به پیشانی او مسح نماید و در هر دو صورت، اگر ذراع قطع نشده، احتیاط این است که به ذراع هم تیمّم کند.
* * *
«نکونام»: تکلیف همان است که در پاسخ آمده، تنها تفاوت این است که در این موارد، تولیت لازم نیست و تیمّم به ذراع نیز لازم نیست.
س ۱۷۲ ـ کسی که پای راست خود را تا زانو ندارد، چگونه آن را مسح کشد؟
«گلپایگانی»: مسح پای قطع شده لازم نیست.
* * *
«نکونام»: دست را بر همان محل موجود در پایین زانو بکشد.
س ۱۷۳ ـ اگر شخصی یک دست او شکسته و تا آرنج گچ گرفته شده و قابل حرکت نباشد یا اصلا یک دست ندارد، و برای انجام وضو یا تیمّم نایب پیدا نمیکند، چه تکلیفی دارد؟
«گلپایگانی»: کسی که یک دست ندارد؛ بهطوری که از موضع شستن برای وضو چیزی باقی نمانده، صورت را با یک دست میشوید، و خود دست موجود را زیر شیر آب میگیرد، از آرنج تا سر انگشتان و با همان یک دست، سر و پاها را مسح مینماید، و اگر یکی از دستها قطع نشده، ولی
(۱۱۵)
بهکلی از کار افتاده و حرکت ندارد، باید بهنحو متعارف وضو بگیرد، و با کمک دست سالم با دست معیوب مسح نماید و اگر ممکن نیست، با دست سالم سر و پا را مسح کند.
* * *
«نکونام»: وضو را با اعضای موجود خود به هر گونه که میتواند انجام دهد و نیازی به انجام تیمّم و گرفتن نایب نیست.
س ۱۷۴ ـ شخصی که یک دست او قطع شده یا بسته است، وضوی ارتماسی انجام دهد یا نایب بگیرد؟
«گلپایگانی»: در صورتی که از مرفق قطع شده و جز با شستن دست به ارتماس راه دیگری ندارد؛ چنانچه آن دست سالم را ارتماسا بعد از شستن صورت زیر آب ببرد و بیرون بیاورد به قصد وضو و با آن سر و پاهای خود را مسح کند، صحیح است و اشکال ندارد و در صورت قدرت بر وضو با کیفیت مذکوره، نیابت جایز نیست.
* * *
«نکونام»: در هیچ صورت، گرفتن نایب لازم نیست و به توان خود اکتفا کند.
س ۱۷۵ ـ شخصی که یک دست دارد چگونه تیمّم بسازد؟ آیا با همان یک دست میتواند به دو طرف صورت دست بکشد یا خیر؟
«گلپایگانی»: با یک دست از یک طرف جبین شروع و در طرف دیگر خاتمه دهد؛ بهطوری که از رستنگاه مو تا ابروها مسح شود.
* * *
«نکونام»: در صورتی که وظیفهٔ وی تیمم است وی در ساختن تیمم به توان خود و به هر طور که میتواند بسنده کند و بیش از آن لازم نیست.
(۱۱۶)
نجس شدن دست پیش از مسح
س ۱۷۶ ـ هرگاه در بین وضو؛ یعنی پیش از مسح، دست نجس شود و نتواند مسح خود را انجام دهد، چنانچه بعد از تطهیر دست، از صورت و یا از مواضع دیگر وضو رطوبت بگیرد و مسح نماید، درست است یا خیر؟
«گلپایگانی»: اگر بعد از تطهیر، دست را خشک کند و از سایر مواضع وضو رطوبت بگیرد و مسح کند، ظاهرا اشکال ندارد.
* * *
«نکونام»: برای گرفتن رطوبت جهت مسح نمودن، لازم نیست عضو را خشک کرد و میتوان بعد از پاک نمودن آن، با رطوبت دیگر اعضا مسح کرد.
مسح عضو لاحق پیش از سابق
س ۱۷۷ ـ اگر در حال وضو به سهو، کسی پیش از مسح سر، مسح پا را کشید، آیا وضو باطل میشود و از نو باید وضو بسازد یا نه؟
«گلپایگانی»: مادامی که موالات به هم نخورده، تکرار وضو لازم نیست، پا را خشک نموده و با رطوبت کف دست، سر را مسح کند و پا را بعد مسح نماید.
* * *
«نکونام»: وی باید به گونهای عمل نماید که موالات و ترتیب رعایت شود و نیازی به خشک کردن آن نیست.
مسح با آب خارج
س ۱۷۸ ـ کسی که پیش از مسح سر، شیر آب را که مقداری آب بر آن میباشد ببندد و سپس مسح کند، وضوی وی چه حکمی دارد و اگر کسی از روی جهل به مسأله، مدتی به این ترتیب وضو گرفته و نماز خوانده باشد، چه باید بکند؟
«گلپایگانی»: اگر رطوبت روی شیر آب به قدری باشد که منتقل به کف دست
(۱۱۷)
شود و با همان قسمت که آب خارج دارد مسح بکشد، آن مسح باطل است و اما اگر رطوبت روی شیر آب بهقدری کم باشد که به دست منتقل نشود، بلکه رطوبت دست منتقل به آن شود یا آن که مسح سر را با غیر آن نقطهٔ دست که آب خارج دارد بکشد، وضو صحیح است و نسبت به نمازهای گذشته، اگر احتمال صحت میدهد حکم به صحت نمازهای گذشته بعید نیست؛ هرچند احتیاط آن است که آن مقدار نمازهایی را که یقین دارد به این نحو خوانده، قضا نماید.
* * *
«نکونام»: به صورتی که وضو گرفته اشکال ندارد و حتی با انتقال آب شیر، زیانی به مسح نمیرساند و یا انتقال به آب دست وارد نمیشود؛ زیرا انتقال و انفعال محسوسی در میان نیست تا اشکال پیش آید. پس اگر پیش از مسح سر، شیر آب را که به صورت طبیعی و قهری کمی آب یا تری روی آن هست با دست خود ببندد و سپس مسح کند، وضو اشکال ندارد؛ زیرا دستی که از آب وضو تر شده است، چنان قابلیت انفعالی از تری شیر ندارد که عرف نسبت تری را به شیر بدهد. طرح چنین مباحثی در فقه، بهنوعی دامن زدن به وسواس را در پی دارد.
س ۱۷۹ ـ چنانچه در وضو، پیش از مسح پا، آب صورت خود را با دست پاک کند و بعد از آن پا را مسح کند، آیا آب خارج حساب میشود؟
«گلپایگانی»: اقوی صحت وضو و احوط ترک این عمل است.
* * *
«نکونام»: چنین عملی اشکالی در وضو ایجاد نمیکند.
س ۱۸۰ ـ هرگاه در موقع مسح سر، به سهو دست به پیشانی برسد، وضو باطل میشود یا نه؟
«گلپایگانی»: وضو باطل نیست، لکن احتیاط مستحب آن است که مسح پا را
(۱۱۸)
با آب کف دست بکشد و با آب صورت مخلوط نکند.
* * *
«نکونام»: وضو باطل نمیشود و با رطوبت هر عضو از اعضای وضو که مسح نماید کافی است.
مسح پا
س ۱۸۱ ـ در مسح پا، آیا لازم است دست روی موضع با یک مسح کشیده شود؛ مثلا اگر شخصی به این علت که یکی از انگشتان پای او مجروح و باندپیچی شده و به صورت قهری باند تمام روی پا را فرا گرفته است در هنگام مسح اول از طرف انگشتان، دست را زیر باند برده و آن را مسح نماید و سپس دست را بیرون آورد و از طرف برآمدگی، آن را دوباره زیر باند و جبیره ببرد و تا برآمدگی و کعب مسح نماید، آیا وضو صحیح میباشد یا خیر؟
«گلپایگانی»: احتیاط این است که هر عضو از سر و دو پا به یک مرتبه، هر کدام مسح شود، و چنانچه مقداری از پا را مسح کرد و دست را برداشت، احتیاط این است که رطوبت اول را خشک کرده، مجددا تمام محل را به یک مرتبه مسح کند و در صورتی که یکی از انگشتها باندپیچی شده باشد، از روی انگشتان دیگر به یک مرتبه مسح نماید تا برآمدگی پا. و در فرض سؤال که تمام پا باندپیچی شده، باید علاوه بر مسح بهنحو مذکور، در سؤال از روی باند هم احتیاطا مسح بکشد و نیز بنا بر احتیاط، تیمّم هم بنماید.
* * *
«نکونام»: هر عضو از مسح به یک بار کشیده شود و در صورت عدم امکان، مسح جبیره انجام دهد و از روی عضو مسح نماید و تیمّم هم لازم نیست.
(۱۱۹)
تکرار مسح در وضو
س ۱۸۲ ـ هرگاه هر یک از محل مسح را به سهو دو مرتبه مسح کنند، چه صورتی دارد؟
«گلپایگانی»: مجرد تکرار مسح، سهوا مبطل وضو نیست، مگر در مسح سر که خلاف احتیاط است.
* * *
«نکونام»: در صورت تکرار، مسح دوم زاید است و وضو اشکال ندارد؛ البته در صورتی که در مسح، بار اول نیت وضو داشته است. همچنین تفاوتی میان مسح پا و سر نیست.
مسح دوباره
س ۱۸۳ ـ در وضو چنانچه پا یک بار مسح شود، ولی آب آن را نگیرد و به همین علت دوباره بیدرنگ آن را مسح نماید، آیا وضو درست است یا نه؟
«گلپایگانی»: محل را خشک کرده و دوباره مسح نمایند بیاشکال است.
* * *
«نکونام»: اگر کسی مسح پا را به واسطهٔ فرا نگرفتن آب، دوباره تکرار کند و آب یا تری بار اوّل به گونهای نباشد که در مسح بار دوّم نمودی داشته باشد، نیازی به خشک کردن محل مسح نیست و تنها باید برای مسح در بار دوم نیت داشته باشد.
کوبیدگی مواضع وضو یا غسل
س ۱۸۴ ـ اگر موضعی از مواضع وضو با ضربتی کوبیده و سیاه شود، ولی پوست آن خراشیده و زخم نشده باشد، حکم جبیره بر آن جاری است یا حکم موضع سالم را دارد؟
«گلپایگانی»: اگر چیزی بر آن بسته نیست و آب برای آن ضرر ندارد، حکم
(۱۲۰)
سالم را دارد و اگر چیزی بر آن بسته است و باز کردن آن ممکن نیست یا آب برای آن ضرر دارد، احتیاط لازم آن است که هم وضوی جبیره بگیرد و هم تیمّم نماید.
* * *
«نکونام»: اگر جایی از کف دست یا دیگر اعضای وضو یا غسل، کوبیده یا سیاه شود یا تاول زند؛ هرچند خون یا آب زیر پوست را گرفته باشد، حکم موضع سالم را دارد و بهطور عرفی به آن زخم صدق نمیکند و در صورتی که آب برای آن ضرر نداشته باشد، باید وضو بگیرد و چنانچه آب برای آن ضرر دارد و بهگونهای نیست که زخم بر آن صدق کند، باید به جبیره عمل کند و تیمّم نیز بنماید، ولی چنانچه به صورتی است که زخم بر آن صدق نماید و آب هم برای آن ضرر دارد، عمل به جبیره بسنده است و تیمّم لازم ندارد.
س ۱۸۵ ـ هرگاه کف دست یا پا از کار کردن و یا از راه رفتن و یا در اثر سوختگی به اصطلاح تاول زند و آب زیر پوست جمع شود آیا آن پوست تاول پاک است و یا حکم مردار را دارد و نجس است و همچنین آبی که زیر پوست است پاک است یا نجس، و تا زمانی که آن پوست سوراخ نشده، برای وضو چه حکمی دارد؟
«گلپایگانی»: پوست و آب مذکور پاک است و اگر آب برای آن ضرر دارد یا چیزی بر آن بسته شده و باز کردن آن ممکن نیست؛ چنانچه طوری باشد که به آن زخم بگویند، وضوی جبیره بگیرد و اگر شک در صدق زخم نماید، احتیاط لازم جمع بین وضوی جبیره و تیمّم است.
* * *
«نکونام»: پوست تاول شده و آب زیر آن پاک است و اگر میشود، به طور عادی وضو بگیرد یا وضوی جبیره انجام دهد و اگر نمیشود، تیمّم کند.
(۱۲۱)
س ۱۸۶ ـ در موضوع جبیره تعبیر به خرقه و پارچه میکنند، آیا خرقه موضوعیت دارد؛ به طوری که اگر جبیره از جنس پلاستیک باشد، نمیتوان وضوی جبیره ساخت یا خیر؟
«گلپایگانی»: حکم جبیره در پلاستیک و نظایر آن نیز جاری است.
* * *
«نکونام»: خرقه (پارچه) موضوعیت ندارد و حکم جبیره بر هر چیزی که روی زخم گذاشته میشود جاری است.
وسواس در رفع موانع از مواضع وضو یا غسل
س ۱۸۷ ـ شخصی که شغل وی لاک الکل زدن به پنجره، کمد و مانند آن است، هر مادهٔ شویندهای که به کار میبرد باز رنگ لاک الکل در دست وی باقی است، با این وضع، تکلیف وی راجع به وضو و غسل چیست؟
«گلپایگانی»: واجب است که برای وضو و غسل، آب به بشره برسد؛ بنابراین، اگر رنگ مزبور، جسمیت داشته باشد و رفع آن ممکن نباشد، وضوی جبیره و غسل جبیره نماید.
* * *
«نکونام»: در بسیاری از پیشهها که با رنگ، لاک الکل، گچ، سیمان و چربی کار میکنند یا همچون کارگر، بنّا و کشاورز که دستهای آنان بسیار ترک زده است، رفع موانع جرمی باید به گونهای باشد که آب به ظاهر پوست برسد که در بسیاری از اوقات، اگر اهمالی در کار نباشد، بعد از شستوشو با مواد رفع کننده، آن موانع، در نظر عرفی جرم و جسم ندارد و تنها نمودی از آن مواد قبلی و آشکار است که برای طهارت اشکال ندارد و لازم نیست وضو یا غسل جبیرهای انجام دهد یا شکافهای دست را چنان وارسی کند که خون آلود گردد. در تمام این گونه موارد، بعد از عدم اهمال در جهت رفع موانع، رفع جسمی آن به صورت عرفی کافی است و نمودها
(۱۲۲)
را نباید جسم به حساب آورد و وسواس در این موارد لازم نیست و احکام شرعی برای همهٔ طبقات مردم سهل و آسان است.
مژههای به هم چسبیده در وضو یا غسل
س ۱۸۸ ـ اگر موی چشم را به سبب بیماری بچسبانند، باید وضو و غسل را جبیره انجام داد. حال آیا تیمّم نیز لازم است یا نه؟
«گلپایگانی»: احتیاطا تیمّم هم بنماید.
* * *
«نکونام»: اگر موی و مژهٔ چشم به سبب بیماری به هم چسبیده شود، عمل به جبیره بسنده است و نیازی به تیمّم نیز نیست.
س ۱۸۹ ـ مردی یا زنی که کلاه گیس میگذارد، آیا غسل و وضو ساختن با آن صحیح است یا خیر؟
«گلپایگانی»: در فرض سؤال، مسح از روی کلاهگیسی باطل است و در غسل، اگر با بودن کلاه گیسی، علم به رسیدن آب به بشرهٔ سر حاصل شود، غسل، صحیح و الا باطل است.
* * *
«نکونام»: باید آب وضو در هر صورت به عضو برسد و رسیدن آب بر اعضای خارجی کافی نیست.
حکم شک در مانعیت چیزی برای وضو یا غسل
س ۱۹۰ ـ با شک در جسم بودن چیزی که در اعضای وضو یا غسل است، تکلیف چیست؟
«گلپایگانی»: لازم است آن را ازاله نماید تا علم به وصول آب به بدن حاصل نماید.
* * *
(۱۲۳)
«نکونام»: اگر چیزی مانع رسیدن آب به اعضای وضو یا غسل است باید برطرف شود و در ضمن لازم است از وسواس یا تجسس زاید و غیر متعارف نیز پرهیز داشت.
محل سرمه در وضو یا غسل
س ۱۹۱ ـ آیا سرمه کشیدن به ابرو برای خانمها حرام است یا خیر؟ وضو و غسل ساختن با آن چه حکمی دارد؟
«گلپایگانی»: سرمه کشیدن بر ابرو حرام نیست، ولی چنانچه جرمیت داشته باشد که مانع از رسیدن آب وضو و غسل به محل آنها شود، باید قبل از وضو یا غسل برطرف شود.
* * *
«نکونام»: حکم در محل سرمه همان است که در لاک و رنگ گفته شد و بعد از رفع مانع، نمود سیاهی مانع طهارت نیست.
دیگر مسایل وضو
س ۱۹۲ ـ در وضو با آفتابه بعد از آب ریختن به دست و علم به این که آب تمام دست را فرا گرفته، آیا دست کشیدن نیز لازم است یا نه؟
«گلپایگانی»: لازم نیست.
* * *
«نکونام»: دست کشیدن بر آن لازم نیست؛ اما باید رسیدن آب به عضو را بهطور عرضی احراز نمود.
س ۱۹۳ ـ آیا در وضو واجب است شستن صورت با دست راست باشد یا نه؟
«گلپایگانی»: واجب نیست.
* * *
(۱۲۴)
«نکونام»: بهتر است با دست راست باشد اما واجب نیست.
س ۱۹۴ ـ کسی که صورت خود را جهت نظافت میشوید و بعد به نیت وضوی ارتماسی آن را زیر آب میبرد و یا با مشت، چند مرتبه پیدرپی آب به صورت خود میریزد؛ چنانچه آب وضو بر آب پیشین چیرگی داشته باشد، وضو صحیح است یا نه؟
«گلپایگانی»: بلی، صحیح است.
* * *
«نکونام»: در رسیدن آب به عضو، صدق عرفی آن بسنده است.
س ۱۹۵ ـ قرآن مجید میفرماید: «فاغسلوا وجوهکم وأیدیکم إلی المرافق»(۱)؛ برای وضو، صورت و دستها را تا آرنج بشویید. حال لفظ «الی» که به معنای انتهاست چگونه معنا میشود؟
«گلپایگانی»: آیه در مقام بیان مقدار لازم شستن است؛ نه بیان کیفیت آن و خلاصه، معنای آیه این است که دست تا مرفق باید شسته شود ـ نه زیادتر و نه کمتر.
* * *
«نکونام»: از این جهت که ابتدای وضو شستن دست از انگشتان است و این امر روشن میباشد، به دست میآید که آیهٔ شریفه در مقام بیان پایان و انتهای شستن دست است و نه در مقام بیان چگونگی و کیفیت شستن آن.
حکم رنگهای مصنوعی در وضو یا غسل
س ۱۹۶ ـ آیا استفاده از رنگهای مصنوعی برای مرد یا زن اشکال دارد؟
«گلپایگانی»: اگر جسمیت نداشته باشد که در مسح سر حایل شمرده شود،
۱- مائده / ۶٫
(۱۲۵)
اشکالی ندارد.
* * *
«نکونام»: استفاده از رنگهای مصنوعی برای مرد و زن اشکال ندارد و از رنگ، به هیچ وجه جسمی یا جرمی بعد از شستن آن باقی نمیماند؛ چه رسد به جسمی که عرف آن را حایل بداند.
س ۱۹۷ ـ آیا در وضو شرط است که صورت و دستها پیش از وضو خشک باشد یا نه؟
«گلپایگانی»: لازم نیست.
* * *
«نکونام»: خشک بودن اعضا لازم نیست؛ اگرچه پاک بودن یا مانع نداشتن آن واجب است.
س ۱۹۸ ـ آیا میتوان با آبی که عطر در آن ریختهاند و خوشبو شده وضو گرفت و غسل کرد یا نه؟
«گلپایگانی»: اگر عطر از اعیان نجسه مثل میتهٔ صاحب خون جهنده گرفته نشده باشد، ریختن آن در آب و خوشبو شدن آب با آن، اگر به حدی نباشد که آب را مضاف کند، اشکال ندارد و وضو و غسل با آن آب صحیح است.
* * *
«نکونام»: اگر بهحدی نباشد که آب را مضاف سازد، اشکال ندارد.
وضو با آب وقفی خاص
س ۱۹۹ ـ اگر کسی بهقصد خواندن نماز در مسجدی با آبی که وقف نمازگزاران آن مسجد شده وضو بگیرد و بعد از تمام شدن وضو عذری پیش آید که نماز
(۱۲۶)
نخوانده از آن مسجد خارج شود، آیا میتواند با آن وضو در مکان دیگری نماز بخواند یا نه؟
«گلپایگانی»: صحت وضو و نماز با آن وضو در جای دیگر بعید نیست، لکن احوط آن است که در آن مسجد، نمازی بخواند؛ هرچند دو رکعت نافله باشد.
* * *
«نکونام»: اگر به قصد خواندن نماز در مسجد، با آبی که وقف نمازگزاران آن مسجد است وضو گرفته شود و بعد از تمام شدن وضو عذری پیش آید که در آن مسجد نماز نخواند، وضو صحیح است و اقامهٔ نماز در مکان دیگر اشکال ندارد و نیازی به تحقّق نماز در آن مسجد نیست؛ مگر آن که پیش از اتمام وضو عذری بیاید که لازم است یا وضو را رها کند و یا به قصد تحقّق نماز در آن مسجد، وضو را تمام نماید و اگر با امکان تحقّق نماز در آن مسجد، با چنین نیتی وضو را تمام کند، با فرض عذر، وضو صحیح است؛ اگرچه توفیق تحقّق نماز در آن مسجد پیش نیاید. بر این اساس، با نیت خواندن نماز در آن مسجد، وضو و طهارت وی اشکال ندارد؛ اگرچه در آن، نمازی حتی به صورت نافله نخواند.
س ۲۰۰ ـ اگر انسان بعد از ادرار، استبرا کند و وضو بگیرد؛ چنانچه بعد از وضو رطوبتی ببیند که بداند یا ادرار است یا منی، واجب است غسل کند و وضو نیز بگیرد، ولی اگر وضو نگرفته، فقط انجام وضو کافی است، خواهشمند است مسأله را بهطور واضح بیان فرمایید.
«گلپایگانی»: حکم مسأله همان است که در رساله مذکور است؛ چون کسی که وضو نگرفته، به مقتضای استصحاب حدث اصغر واجب است وضو بگیرد و به مقتضای استصحاب طهارت از حدث اکبر، غسل بر او واجب نیست. و اما کسی که وضو داشته و رطوبت مردد بین بول و منی را ببیند، به
(۱۲۷)
مقتضای علم اجمالی باید احتیاطا جمع بین وضو و غسل نماید و استصحاب عدم حدث اکبر و استصحاب عدم حدث اصغر، تعارض و تساقط مینمایند.
* * *
«نکونام»: به مقتضای علم اجمالی لازم است هم وضو بگیرد و هم غسل نماید.
س ۲۰۱ ـ اگر آب وضو در مستراح بریزد، چه حکمی دارد؟
«گلپایگانی»: وضو گرفتن در محل استنجا کراهت دارد.
* * *
«نکونام»: ملاک کراهت در محل استنجا صدق عنوانی است؛ به این معنا که برای نمونه، در توالت وضو بسازد اما این که در نهایت آبها به منبعی مشترک وارد میشود، اشکالی ندارد.
س ۲۰۲ ـ اگر در وضو صورت و دستها زیر شیر آب گرفته و از بالا تا پایین شسته شود، حال یا با کمک دست است یا بدون آن، چه حکمی دارد؟
«گلپایگانی»: اشکالی ندارد، ولی احتیاطا آب زیاده را با دست رد کند تا در مسح سر و پا صدق غسل نکند.
* * *
«نکونام»: اشکال ندارد، ولی باید زیادی آب را با دست رد کند تا در مسح سر و پا صدق شستن نکند.
(۱۲۸)
غسل
غسل جنابت
س ۲۰۳ ـ شخصی در همهٔ عمر خود، ترتیب را در غسل رعایت نکرده و اول طرف راست و بعد طرف چپ و در مرحلهٔ آخر سر و گردن را غسل میداده و با همان غسل نماز خوانده و روزه گرفته و حج بجا آورده و حال متوجه آن شده است، در این صورت، تکلیف نماز و روزه و حج وی چیست؟
ج ـ در فرض مسأله، نمازهایی که با این غسل خوانده باطل و قضای آنها واجب است و روزهها صحیح است و قضا و کفاره ندارد و عمره و حج او باطل است و باید اعاده نماید و یک شتر برای ابطال عمره از روی جهالت در مکه قربانی کند و یک شتر برای ابطال حج، در منی قربانی نماید.
س ۲۰۴ ـ شخصی مدتی از روی جهالت، ترتیب در غسل جنابت را رعایت نکرده و اول طرف راست بدن و بعد طرف چپ و بعد سر و گردن را غسل داده، آیا راهی برای تصحیح اعمال وی هست یا خیر؟
ج ـ در فرض مسأله، غسل باطل و نمازهایی که با این نحو غسل انجام داده نیز باطل و اعادهٔ آنها لازم است. بلی، روزههایش قضا و کفاره ندارد.
(۱۲۹)
س ۲۰۵ ـ اگر زن و شوهری کنار یکدیگر بخوابند و صبح مقداری منی روی تشک ببینند و ندانند مال مرد است یا زن، چه حکمی دارد و کدام یک باید غسل کند؟
«گلپایگانی»: بر هیچ کدام غسل واجب نیست و احتیاط مستحب آن است که هر دو غسل کنند، ولی با آن غسل بدون وضو نماز نخوانند.
* * *
«نکونام»: چون موضوع آن واحد است و علم اجمالی حاکم است با غسل یکی از آن دو نفر بر دیگری چیزی واجب نیست و تا یکی از آنان غسل ننماید، دیگری نیز جنب شمرده میشود.
س ۲۰۶ ـ اگر زن در حال حیض یا نفاس، غسل جنابت کند، آیا رفع جنابت از وی میشود یا نه؟
ج ـ بلی، غسل جنابتش صحیح است و رفع جنابت از او میشود.
س ۲۰۷ ـ آیا زنان همانند مردان محتلم میشوند یا نه و در صورت وقوع، آیا غسل جنابت بر وی لازم است یا نه؟
«گلپایگانی»: بلی، برای زن احتلام ممکن است و با علم به خروج منی، غسل لازم است و همچنین با تحقق علایم شرعی که در رسالههای عملیه مذکور است غسل واجب میشود.
* * *
«نکونام»: برای زن اگرچه احتلام هست، علم به خروج منی برای وی کم به دست میآید و وجوب غسل که معلول حصول جنابت است برای زن به آسانی حاصل نمیشود.
(۱۳۰)
س ۲۰۸ ـ إذا التفت المغتسل بعد اکمال عمله أنّ جزءً من أحد أعضائه المغسولة لم یصل إلیه الماء، فهل تجب علیه إعادة الغسل أو أنّه یغسل من ذلک العضو فما بعد؟
ـ اگر کسی که غسل نموده بعد از غسل متوجه شود به بخشی از بدن وی آب نرسیده است، آیا باید غسل را دوباره بگزارد یا همان بخش به بعد را غسل دهد کافی است؟
«گلپایگانی»: إن کان الغسل ارتماسیا تجب علیه إعادة الغسل، وإن کان ترتیبیا والموضع الذی لم یصل إلیه الماء فی شقّه الأیسر یکفی غسل الموضع، وأمّا إن کان فی رأسه أو فی شقّه الأیمن فیجب علیه غسل الموضع واعادة غسل الشقّ الأیمن والأیسر فی الأوّل واعادة الشقّ الأیسر فی الثانی، هذا کلّه فیما إذا التفت قبل صیرورته محدثا بالحدث الأصغر، وأمّا إذا صار محدثا بالأصغر ثمّ التفت إلی ذلک، فالأحوط والأولی اعادة الغسل بقصد ما فی الذمّة من وجوب اتمام الغسل أو اعادته، ویضیف إلی ذلک وضوءً بعد الغسل رجاءً.
ـ اگر غسل ارتماسی است باید آن را دوباره انجام دهد، و در صورتی که ترتیبی است و بخشی که آب به آن نرسیده است در طرف چپ قرار دارد، غسل همان طرف کافی است، اما در صورتی که آن بخش در طرف راست یا در سر و گردن قرار دارد، لازم است همان بخش با بخشهای دیگر غسل داده شود. این حکم در صورتی است که پیش از آن که حدث اصغر از وی سر زند به آن متوجه گردد ولی چنانچه بعد از سر زدن حدث اصغر متوجه آن گردد احتیاط و اولی آن است که غسل را به قصد آنچه بر عهده دارد از اتمام غسل یا دوباره گزاردن آن، دوباره انجام دهد و وضو را نیز به نیت رجا به آن بیفزاید.
* * *
(۱۳۱)
«نکونام»: إن کان الغسل ارتماسیا والتفت المغسل فورا ویمکن له أن یقع ذلک العضو فی الماء فیصحّ غسله؛ سواء علم الموضع الذی لم یصل إلیه الماء من أی عضو أم لم یعلم، بل تجب علیه أن یعمل بنحو ما یقتضی علمه أو ارتفع شکه، ولو علمه مع التأخیر فتجب إعادة الغسل، وإن کان ترتیبیا والتفت قبل صیرورته محدثا بالحدث الأصغر والموضع الذی لم یصل إلیه الماء فی شقّه الأیسر یکفی غسل الموضع، وأمّا إن کان فی رأسه أو فی شقّه الأیمن فیجب علیه غسل الموضع واعادة غسل الشقّ الأیمن والأیسر فی الأوّل واعادة الشقّ الأیسر فی الثانی، وأمّا إذا صار محدثا بالأصغر ثمّ التفت إلی ذلک، فله اعادة الغسل ولم یجب علیه حینئذ الوضوء، فله الادامة ایضا ویضیف إلی ذلک وضوءً بعد الغسل وجوبا.
ـ اگر بیدرنگ پس از غسل ارتماسی بداند به جایی از بدن آب نرسیده است و بتواند بیدرنگ همان بخش را در آب قرار دهد، غسل او درست است؛ خواه بداند از کدام بخش بوده است و خواه نداند، بلکه تنها لازم است بهگونهای رفتار کند که آگاهی یا شک او از بین برود، ولی اگر پس از مدتی متوجه شود به بخشی آب نرسیده است، باید دوباره غسل کند.
اما در غسل ترتیبی، اگر پس از غسل پی ببرد بخشی از بدن را نشسته و هنوز چیزی که وضو را باطل میکند از او سر نزده است، و آن بخش، طرف چپ باشد، به شستن همان بخش بسنده میشود و اگر از طرف راست باشد، پس از شستن آن، دوباره همهٔ طرف چپ را بشوید و چنانچه از سر و گردن مانده باشد، پس از شستن آن، دوباره طرف راست و پس از آن، طرف چپ را بشوید و ترتیب میان عضوها و شستن از بالا به پایین را در هر عضو رعایت نماید. اما چنانچه چیزی که وضو را باطل میکند از او سر زده باشد، میتواند غسل را از آغاز بهصورت کامل انجام
(۱۳۲)
دهد و در این صورت برای گزاردن نماز و مانند آن که وضو شرط روا بودن انجام آن است، نیاز به وضو ساختن ندارد و میتواند غسل را تا پایان همانطور ادامه دهد و برای کاری که به وضو نیاز دارد، وضو بسازد و چنین غسلی از وضو کفایت نمیکند.
س ۲۰۹ ـ اگر دو نفر در یک شبانهروز، یک زیر شلوار را به تناوب بپوشند و ندانند که کدام یک در آن جنب شده، تکلیف آنها چیست؟
«گلپایگانی»: بر هیچ یک غسل واجب نیست، ولی خوب است هر دو احتیاط نموده و غسل جنابت انجام دهند.
* * *
«نکونام»: چون موضوع آن واحد است و علم اجمالی حاکم میباشد، با غسل یکی از آن دو، بر دیگری چیزی واجب نیست و تا یکی از آن دو نفر غسل ننماید، دیگری نیز در حکم جنب میباشد.
س ۲۱۰ ـ اگر مرد در نزدیکی با همسر خود از کاندوم استفاده کند، حکم دخول را دارد یا خیر؟
«گلپایگانی»: در مورد سؤال، اگر مقدار ختنهگاه از آلت رجولیت داخل بشود ولو با وسیلهٔ مصنوعی، دخول محقق و جنابت حاصل و غسل واجب میشود.
* * *
«نکونام»: با صدق دخول، مباشرت نداشتن عضو، در تحقق جنابت مانعی ایجاد نمیکند.
(۱۳۳)
س ۲۱۱ ـ کسی به قصد غسل به حمام میرود و بدن خود را میشوید، بعد از آن شک مینماید که نیت غسل کرده یا نه، تکلیف وی چیست؟
ج ـ اگر شک دارد غسل کرده یا نه، واجب است غسل کند و اگر شک دارد نیت کرده یا نه، غسل مجدد لازم نیست.
وضو یا غسل با آگاهی به عدم ضرر پس از کشف ضرر
س ۲۱۲ ـ اگر کسی دانست که آب برای او ضرر ندارد و غسل کند و یا وضو گیرد و سپس متوجه شود که استفاده از آب برای وی ضرر داشته، احتیاط واجب آن است که آن نماز را دوباره با تیمّم بخواند. حال اگر غسل کند، آیا آن غسل صحیح است یا باید آن را اعاده کند؟
«گلپایگانی»: بلی احتیاطا وضو یا غسل را بعد از رفع ضرر، اعاده نماید.
* * *
«نکونام»: وضو و غسل گرفته شده با آگاهی به ضرری نبودن آن ـ اگر بعد متوجه شود که ضرر داشته ـ بعد از رفع ضرر، اعادهٔ آن لازم است؛ زیرا در زمان ضرر ـ هرچند بعد متوجّه شود که ضرر داشته ـ امر به تکلیف؛ یعنی وضو یا غسل، وجود نداشته است.
س ۲۱۳ ـ چرا میشود با غسل جنابت بدون وضو نماز خواند، ولی با غسلهای دیگر نمیشود نماز خواند و باید وضو گرفت؟
«گلپایگانی»: فتاوا در این موضوع مختلف است، برحسب فتوای بعض علما اغسال دیگر حکم غسل جنابت را دارد، ولی به نظر حقیر، غیر از غسل جنابت، نماز با اغسال دیگر بدون وضو، صحیح نیست و دلیل آن استظهار از ادلهٔ شرعیه است.
* * *
(۱۳۴)
«نکونام»: دلیل شرعی است که این دو مورد را از هم متمایز ساخته است و حکم عقلی در این موارد کارگشا نیست.
س ۲۱۴ ـ اگر غسل مس میت بر کسی واجب شد و حمام رفت و بعد از مدتی شک کرد که آیا غسل کرده یا نه، وظیفهٔ وی چیست؟
ج ـ باید دو مرتبه غسل نماید و نمازهای قبلی صحیح است و اگر بعد از مس میت غسل جنابت کرده، غسل مس میت ساقط میشود.
س ۲۱۵ ـ شخصی میگفت هنگامی که غسل جنابت بر وی واجب میشود بهقدری آن را به تأخیر میاندازد که وقت نماز تنگ میشود و بر این اساس، با تیمّم نماز میخواند و فردای آن روز، غسل میکند. اکنون نظر شما در این مسأله چیست؟
ج ـ با امکان غسل کردن، تأخیر آن حرام است، ولی در ضیق وقت، نماز او با تیمّم صحیح است.
س ۲۱۶ ـ کسی که غسل جنابت بر او واجب است، آیا میتواند بدون هیچ گونه عذری غسل نکند و در اول وقت با تیمّم مشغول نماز گردد؟
«گلپایگانی»: در وسعت وقت، اگر غسل نکرده نماز بخواند، نمازش باطل است.
* * *
«نکونام»: میتواند در اول وقت غسل نکند ولی نمیتواند با تیمّم نماز بخواند.
(۱۳۵)
س ۲۱۷ ـ آیا جنب، حایض و نفسا میتوانند در حرمهای ائمهٔ معصومین علیهمالسلام از یک در داخل شده و از در دیگری خارج شوند یا نه؟
«گلپایگانی»: بنا بر احتیاط، جایز نیست.
* * *
«نکونام»: جایز نیست.
س ۲۱۸ ـ انسان شک میکند آیا غسل جنابت کرده یا نه، در این صورت غسلی که بعد از شک برای نماز انجام میدهد، وضو هم لازم دارد یا همان غسل تنها کافی است؟
«گلپایگانی»: با یقین به جنابت و شک در غسل، محکوم به جنابت است و با آن غسل که بعد از شک بجا آورده میتواند نماز و سایر اعمال مشروطه به طهارت را بجا آورد.
* * *
«نکونام»: با شک در انجام غسل؛ اگرچه محکوم به جنابت است، دلیل از این مورد انصراف دارد و برای کارهایی که وضو شرط انجام آن است، باید بعد از غسل، وضو بسازد.
خروج بیاختیار منی
س ۲۱۹ ـ منی خودبهخود از من بیرون میآید و چون علاقهٔ زیادی به نماز دارم، چگونه باید عمل کنم؟
«گلپایگانی»: خداوند متعال شما را از این بیماری شفا عطا فرماید و توفیق شما را زیاد کند، در مورد نماز، وظیفهٔ شما این است که اگر خارج شدن منی فرصت میدهد که نماز ظهر و عصر و یا نماز مغرب و عشا را با یک غسل بخوانید، در شبانهروز سه غسل بجا آورید: یکی برای نماز ظهر و
(۱۳۶)
عصر، و یکی برای نماز مغرب و عشا، و یکی برای نماز صبح، وبلافاصله، نماز را بخوانید و اگر مهلت نمیدهد، برای هر نماز یک غسل بجا آورید و اگر در بعض موارد، حرج و مشقت باشد، تیمّم بدل از غسل نمایید.
* * *
«نکونام»: کسی که اختیار چندانی از خود ندارد و به خروج غیر اختیاری منی دچار شده است میتواند در صورت عدم امکان چند غسل برای هر نماز، یک تیمّم بدل از غسل کند و در صورت امکان، برای هر نماز یک غسل نماید و عسر و حرج در این موارد هنگامی که همراه بیرون آمدن غیر اختیاری و مستمر منی باشد، جواز تیمّم را ایجاب میکند.
س ۲۲۰ ـ آیا شخص جنب میتواند در حرم امامزادهها به عنوان زیارت وارد شود یا نه؟
«گلپایگانی»: رفتن او در حرم امامزادها مانعی ندارد، ولی اولی و بهتر این است که در حرم امامزادههای مشهور مثل حضرت معصومه علیهاالسلام با حال جنب نرود.
* * *
«نکونام»: جنب میتواند به زیارت امامزادگان رود.
س ۲۲۱ ـ شخصی که آب برای گوش وی ضرر دارد و هر گاه استحمام میکند و آب به داخل گوش وی میرود، ایجاد ناراحتی میکند، آیا میتواند اول گوش خود را به نیت غسل بشوید و سپس دیگر اعضا را غسل دهد؟
ج ـ بلی، جایز است اول گوش خود را به قصد غسل بشوید و بعد پنبه در گوش بگذارد و بقیهٔ سر را غسل بدهد.
(۱۳۷)
س ۲۲۲ ـ شخصی مدتی خیال میکرده آبی که بعد از ملاعبه و شوخی بیرون میآید منی است و برای آن غسل جنابت کرده و با همان غسل نماز خوانده و در ضمن نمیداند چند نماز را این گونه خوانده، اکنون وظیفهٔ او چیست؟
ج ـ آنچه را یقین دارد که وضو نداشته و با غسل بجا آورده قضا نماید و آنچه که مشکوک است احتیاج به قضا ندارد.
س ۲۲۳ ـ گاهی از اوقات صبح که از خواب بر میخیزم میبینم که در خواب، مایعی از مخرج ادرار خارج شده و لباسم را آلوده نموده است و تقریبا یک سال دیگر بهحسب سن به بلوغ میرسم، در این صورت، این مایع پاک است یا نجس و با این لباس میشود نماز خواند یا نه؟
ج ـ در فرض مسأله، اگر علم پیدا کردید که منی است نجس است و غسل جنابت بر شما واجب میشود و این خود علامت بلوغ میباشد و در صورت شک، اگر با دفق و شهوت خارج شده یا با دفق و بعد فتور حاصل شده، محکوم به منی است و غسل هم واجب است و اگر این علایم را نداشته باشد یا چون در خواب بودید شک داشتید که علایم را داشته یا نه، غسل واجب نیست و چنانچه استبرا کرده باشید، پاک هم هست.
وسواس در چرک زدایی
س ۲۲۴ ـ گاه یک لایه چرک برخی از اعضا مانند موی بدن را فرا گرفته است و از آن جدا نمیشود و هرچه با مواد شوینده شسته شود، برطرف نمیگردد، آیا برای غسل مانع به شمار میرود یا نه؟ آیا در صورت شک، لازم است به هر نحو ممکن ازاله شود یا خیر؟
«گلپایگانی»: در غسل لازم است آب به بشره و همینطور به موهای کوتاه و رقیق که جزو بدن محسوب است برسد و شستن موهای بلند لازم نیست
(۱۳۸)
و در مورد سؤال، چنانچه موها رقیق باشد؛ بهنحوی که جزو بدن محسوب شود، باید اطمینان به وصول آب به آنها داشته باشد یا آنها را ازاله کند، مگر این که منشأ شک، وسواس باشد که در این صورت، احتمال وصول آب کافی است.
* * *
«نکونام»: اگر لایهٔ چرک زیر بغل یا دیگر اعضای بدن به گونهای باشد که به صورت عرفی به آن لایه، چرک و شیء مانع گفته شود، زوال و برطرف کردن آن برای تحصیل طهارت لازم است و در غیر این صورت، حکم آن همچون موارد رنگ، لاک و سرمه میباشد که دقّت زیاد در این گونه امور ناشی از وسواس است.
غسل جنابت در تنگی وقت
س ۲۲۵ ـ در تنگی وقت و به هنگام انجام غسل باخبر میشوم که آفتاب طلوع کرده، آیا با انجام غسل دوباره میشود قضای نماز را بجا آورد یا نه؟
ج ـ در فرض سؤال، اگر بداند غسل او در وقتی واقع شده که اگر تیمّم میکرد نماز خود را در وقت درک مینمود و غسل را نیز مقیدا برای نماز بجا آورده باشد، غسل او باطل است و با غسل دوم میتواند نماز بخواند و اگر غسل اول را برای بودن بر طهارت بجا آورده تا بتواند با آن نماز بخواند، غسل صحیح است و میتواند با همان غسل، هر چیزی که مشروط به طهارت است بجا آورد.
س ۲۲۶ ـ در مسأله آمده است اگر کسی به گمان این که به اندازهٔ غسل و نماز وقت دارد، برای انجام همان نماز غسل کند و بعد بداند که کمتر از آن وقت داشته، غسل او دارای اشکال است، ولی اگر بهقصد طهارت از جنابت غسل کند؛ اگرچه معلوم شود که برای انجام آن نماز وقت نداشته، غسل وی صحیح است؛
(۱۳۹)
حال اگر کسی این مسأله را نمیدانسته و برای انجام همان نماز غسل کند و معلوم شود که کمتر از غسل و تمام نماز وقت داشته است، آیا غسل وی اشکال دارد؟ همچنین اگر این مسأله را میدانست ولی بعد از بیرون آمدن از حمام دید که وقت نبوده و شک کرد که برای خصوص آن نماز غسل کرده و یا به قصد طهارت از جنابت، غسل وی چگونه است؟ افزوده بر این، من ضمن این که به قصد طهارت از جنابت حمام میرفتم پیش خود نیت میکردم که اگر به نماز رسیدم نماز را میخوانم و چنانچه وقت گذشت و نتوانستم نماز را بخوانم، در فرصت مناسب، قضای آن را بجا آورم، آیا غسل من با این نیت درست است؟
ج ۱ ـ بلی، اشکال دارد و باید برای نماز آن را اعاده کند.
۲ ـ در این صورت، بنا بگذارد که غسل را صحیح انجام داده و اعادهاش لازم نیست.
۳ ـ این همان قصد طهارت از جنابت است و غسلهایی که با این قصد کردهاید صحیح است و از این به بعد هم اگر به قصد طهارت از جنابت غسل نمایید صحیح است؛ هرچند وقت نماز، تنگ شده باشد؛ ولی توجه داشته باشید که در صورت تنگی وقت که با غسل به نماز نمیرسید، تکلیف شما تیمّم بدل از غسل و خواندن نماز است و ترک این تکلیف، گناه و معصیت دارد؛ هرچند غسلی که بجا میآورید چون بهقصد طهارت از جنابت است، صحیح میباشد.
کمک گرفتن از دیگری در غسل
س ۲۲۷ ـ آیا اگر کسی آب بریزد و دیگری غسل کند، اشکال ندارد و آیا اعانت بر غسل شمرده نمیشود؟
«گلپایگانی»: اگر کسی آب بریزد و انسان خودش غسل کند؛ نظیر این که میرود زیر دوش و آب که ریخته میشود خودش غسل میکند، صحیح است و او اعانت نکرده، ولی اگر کسی دیگری را غسل بدهد؛ نظیر آن که
(۱۴۰)
غسال غسل میدهد، غسل باطل است.
* * *
«نکونام»: در فرض مسأله، اگر به نیت کمک به انجام غسل دیگری، آب بریزد و غسل کننده هم با علم به این امر غسل نماید، به آن، «استعانت از غیر در عبادت» صدق میکند و غسل باطل است؛ امّا اگر یکی از آن دو بر دیگری توجهی نداشته باشد؛ یعنی کسی که آب میریزد به غسل کسی که آن را انجام میدهد یا غسل کننده به کسی که آب میریزد توجّه نداشته باشد، غسل یا وضو صحیح است و در چنین مواردی کمک گرفتن از غیر در عبادت صدق نمیکند.
غسل یا وضوی پیش از وقت
س ۲۲۸ ـ اگر غسل جنابت را پیش از دخول وقت قصد کند، چه حکمی دارد؟
«گلپایگانی»: اگر قضای نمازهای واجب بر او باشد، قصد وجوب اشکال ندارد و چنانچه قضای واجب ندارد، با علم، قصد وجوب جایز نیست و اگر جهلا گمان کرده واجب است و قصد وجوب کرده و مقصود امتثال امر الهی بوده اشکال ندارد.
* * *
«نکونام»: انجام این کار به نیت مطلق ایجاد طهارت اشکال ندارد.
س ۲۲۹ ـ اگر کسی پیش از دخول وقت، غسل کند یا وضو بسازد و بعد نداند نیت واجب کرده یا استحباب، آیا وضو یا غسل وی صحیح است یا نه؟
«گلپایگانی»: محکوم به صحت است.
* * *
«نکونام»: وضو یا غسل وی اشکال ندارد.
(۱۴۱)
غسل در محل غصبی یا با وسایل یا آب غصبی
س ۲۳۰ ـ اگر قطعه زمینی را حبس مؤبد نمایند تا متولی آنچه را از آن به دست میآوررد را هر ساله در مطلق امور خیر به مصرف رساند، حال، از طرف دولت در آن حمام بهداشتی تأسیس شده و معتمدان محل بهصورت ظاهر آن را تحویل گرفتهاند، آیا در آن ملک میشود حمام تأسیس نمود یا خیر؟ و انجام غسل واجب در آن مکان چه حکمی دارد؟ و آیا متولی میتواند خاک آن مکان را به فروش برساند یا خیر؟
ج ـ در فرض سؤال، چنانچه زمین حبس شده بهمدت طویلی جهت ساختن حمام استیجار شده و مال الاجاره بهنحو معمول و به نظر خبرهٔ امین بوده یا اگر قبلا جهت حمام اجاره نشده، از متولی شرعی آن به مدت طولانی اجاره نمایند و اجرت آن را به نظر خبرهٔ امین تعیین و به مصرف شرعی و معین از طرف واقف برسانند و اجارهٔ سابق را از حین ساختن حمام نیز بدهند، اشکال ندارد و در غیر این صورت، جایز نیست و غسل در آن باطل است و خاک ملک محبوس را متولی حق فروش ندارد، مگر آن که زیادی باشد که انتفاع از ملک محبوس موقوف باشد به برداشتن خاک اضافی که در این صورت به همان مقدار مانعی ندارد.
س ۲۳۱ ـ غسل کردن زیر دوش حمام؛ چنانچه لوله یا دوش آن غصبی باشد و یا محل ایستادن غسل از سیمان و آجر غصبی تعمیر شده باشد، آیا موجب بطلان غسل میشود یا نه؟
ج ـ در صورتی که لوله و آبپاش و نحو آن غصبی باشد، اگر دیگری آن را باز کرده باشد، غسل و وضو با آب آن که علی الفرض مباح است، اشکال ندارد و همچنین اگر خودش آن را باز کرده باشد، اگرچه فعل حرام کرده، ولی غسل و وضوی وی صحیح است، مگر این که ناچار باشد در اثنا،
(۱۴۲)
دوش را ببندد و باز کند که در این صورت، چنانچه دوش منحصر به غصبی باشد، باطل است و نسبت به محل ایستادن و مصب آب غسل و وضو، اگر منحصر نباشد، غسل و وضو نیز صحیح است.
غسل در محل غصبی با فراموشی آن
س ۲۳۲ ـ غسل در حمامی که در قبرستان ساخته شده جایز است یا خیر؟ و همچنین در مورد حمامی که زمین آن را به زور گرفتهاند، تکلیف چیست؟
«گلپایگانی»: در فرض سؤال، اگر کسی عالم به حکم و غصب بودن محل غسل باشد با التفات به آنها غسلش باطل است، و اما کسی که جاهل قاصر به حکم و یا جاهل به غصب بودن محل آن است، غسل او صحیح است، و همچنین اگر فراموش کرده باشد و خود او غاصب نباشد، غسل او صحیح است.
* * *
«نکونام»: در صورت فراموش کردن غصبی بودن مکان؛ هرچند خود غاصب باشد، غسل صحیح است؛ زیرا در فرض غفلت و فراموشی، قصد قربت در عبادت ممکن است.
احراز عملی حق؛ ملاک تقدّم
س ۲۳۳ ـ مدت ۱۵۰ سال است در روستای ما حمامی در نزدیکی قناتی بنا شده است و تا بهامروز هر ملکی از آن قریه خرید و فروش شده، آن حمام آب میبرده است و سندی نیز بابت این موضوع در دسترس نیست و از آن جلوگیری نیز نشده و میان صاحب ملک و خریدار، حق آب و عدم آن قید نشده و امروز شخصی که بیست سال است دو دانگ از آن را مالک گشته میگوید من نسبت به دو دانگ خود راضی نیستم آب به حمام رود و حال آن که وی نیز به آن حمام
(۱۴۳)
نیاز دارد، آیا ساکنان محل از مالک و دیگران حق آب را برای حمام همچون گذشته دارند یا خیر و رفتن به حمام در این صورت جایز است یا نه؟
«گلپایگانی»: در فرض مسأله، با احتمال حق برای حمام، فعلا بهنحو سابق معمول دارند و مالکین، حق ممانعت ندارند و عدم رضایت آنها مضر به غسل نیست.
* * *
«نکونام»: طریق احراز حق برای عموم به گونهٔ گذشته، مقدم بر مالکیت فعلی مالک بر دو دانگ است؛ زیرا عموم اهالی نسبت به حق سابق خود احراز عملی دارند و سلب آن با توجه به موقعیت احراز عملی آنان، محتاج دلیل و اثبات است و مالکیت فعلی بهتنهایی مانع از چنین حقی نمیشود.
س ۲۳۴ ـ شخصی از زمان قدیم در یک آبادی ساکن بوده و در آنجا خرده مالک است و آب چشمهای که در یک کیلومتری آن واقع شده وارد آن آبادی میشود و مزرعهٔ وی از آن مشروب میگردد، حال حکم تصرفاتی مانند وضو و غسل و آشامیدن آب از آن چیست و اگر مالکان یا برخی از آنان راضی به تصرف در چشمه نباشند، تکلیف آن شخص چیست؟
ج ـ اگر آن شخص و آبا و اجدادش برای وضو و غسل و آشامیدن، از آن آب استفاده مینمودهاند و محتمل است که حقی برای آنها باشد، فعلا میتواند استفاده کند و مالکین حق ممانعت ندارند.
اصالت ملکیت زمین در غصب
س ۲۳۵ ـ شخصی دو همسر دارد و همسر اول وی آن را نمیداند، حال چنانچه مرد از زن دوم خود جنب شود، آیا میتواند در منزل همسر نخست غسل کند؛ در
(۱۴۴)
حالی که اگر وی حقیقت امر را بداند، مرد اطمینان دارد که زن راضی به غسل شوهر در ملک او نیست؛ اگرچه مصالح حمام و هزینهٔ ساخت آن از شوهر است؟ چنانچه احتمال ضعیف بدهد که وی راضی است، حکم مسأله چگونه است؟
«گلپایگانی»: جایز نیست.
* * *
«نکونام»: اگر زمین برای شوهر، و مصالح از زن باشد، اشکال ندارد و در صورت عکس ـ که فرض مسأله است ـ جایز نیست.
س ۲۳۶ ـ اگر مخزن آبگرمکن با پولی که متعلق خمس است و خمس آن داده نشده خریداری شود، آیا غسل با آب گرم شده بهوسیلهٔ آن صحیح است یا نه؟
ج ـ اگر آب را در ظرف دیگر بریزد و از آنجا بردارد و غسل کند، غسل صحیح است، ولی اگر شیر را باز کند و زیر شیر غسل کند، صحیح نیست و این در صورتی است که شیر متصل به خود آبگرمکن باشد ولی اگر لولهٔ مباح از آبگرمکن کشیده شده و شیر مباح به آن لوله وصل است غسل صحیح است.
س ۲۳۷ ـ غسل با آب مباحی که با نفت یا گازوئیل غصبی گرم شده صحیح است یا نه؟
ج ـ بلی، غسل صحیح است.
نزدیکی در حال حیض
س ۲۳۸ ـ چنانچه شخصی با همسر خود که در حال حیض است جماع کند، آیا باید
(۱۴۵)
در موقع غسل نیت جنابت از حرام نماید؟
«گلپایگانی»: جنابت او از حرام است، ولی نیت این که از حرام است در غسل لازم نیست.
* * *
«نکونام»: عنوان «جنابت از حرام» ویژهٔ موردی است که جنابت، از نکاح شرعی حاصل نشود و در این صورت عنوان «نجاست عرق جنب از حرام» در آن طرح میشود که به نظر ما عرق وی نجس نیست؛ ولی این عنوان با فرض صحّت نکاح شرعی در آمیزش در حال حیض وجود ندارد.
س ۲۳۹ ـ آیا بعد از غسل جنابت از حرام، وضو لازم است یا نه؟
ج ـ وضو لازم نیست.
س ۲۴۰ ـ اگر زن در بین جماع حایض شود، تکلیف مرد نسبت به او چیست و اگر ادامه دهد، حرام است یا حلال و جنابت او از حرام میشود یا نه؟
«گلپایگانی»: اگر ملتفت شود، باید فورا ترک کند، ولی اگر ترک نکرد، جنابت او در این صورت ـ که قبلا جنب از حلال شده ـ حکم جنابت از حرام را ندارد.
* * *
«نکونام»: میان جنابت از حلال و جنابت از حرام در این که عرق وی پاک است تفاوتی نیست و در پاسخ مسأله، نیازی به این خاطرنشانی نیست.
صورت عمدی؛ جنابت از حرام
س ۲۴۱ ـ اینجانب حدود دو سال است که بالغ شدهام و هر وقت میخواهم موهای زاید دور عورت را بهوسیلهٔ دارو از بین ببرم، جنب میشوم، آیا بر این جنب
(۱۴۶)
شدن جنب از حرام صدق میکند یا نه؟
«گلپایگانی»: در صورتی که خودتان عمل اضافی انجام نمیدهید و فقط با استعمال دارو جنب میشوید چیزی جز غسل بر شما واجب نیست و جنابت از حرام محسوب نمیشود.
* * *
«نکونام»: اگر کسی هرگاه که بخواهد موهای زاید اطراف شرمگاه خود را به وسیلهٔ داروی نظافت برطرف کند جنب میشود، لازم است آن را ترک کند و بهگونهٔ دیگری ازالهٔ مو کند که جنب نشود و در صورت عدم امکان، ازاله را ترک نماید؛ مگر بهشیوهای که جنب نشود؛ زیرا در چنین صورتی حکم عمد و عنوان جنابت از حرام مییابد.
نیت غسلهای مختلف و انجام یک غسل
س ۲۴۲ ـ اگر انسان چند غسل واجب و مستحب بر عهده داشته باشد، آیا با انجام یکی از آنها، غسلهای دیگر از او ساقط میشود یا برای هر کدام باید نیت جدایی بنماید؟
ج ـ اگر نیت تمام اغسالی که بر او واجب و مستحب است بنماید، اطاعت و امتثال همه را کرده است و اگر نیت بعض آنها را بنماید، نسبت به همان که نیت کرده کفایت میکند و اغسال دیگر ساقط نمیشود؛ مگر این که در بین آنها غسل جنابت باشد که اگر نیت غسل جنابت نماید، سایر اغسالی که بر ذمه دارد نیز ساقط میگردد.
حدث اصغر در میان غسل
س ۲۴۳ ـ در توضیح المسائل آمده است: اگر در میان غسل، حدث اصغر برای او پیش آید و برای نمونه، ادرار نماید، واجب است غسل را تمام کند و بعد وضو
(۱۴۷)
بگیرد، آیا وضویی که بعد از این غسل میگیرد بهخاطر تصحیح غسل است یا برای ادای نماز میباشد؛ یعنی اگر غسل را تمام کند و بعد وضو نگیرد، غسل او صحیح است یا نه؟
ج ـ در این صورت، غسل صحیح است و وضو برای حدث اصغر است نه حدث اکبر، و نگرفتن وضو مضر به صحت غسل نیست.
س ۲۴۴ ـ اگر در میان غسل ترتیبی یا ارتماسی شک کند که ادرار از او خارج شده یا نه، چه باید بکند؟
ج ـ به شک خود اعتنا نکند.
باقی ماندن غسل بخشی از مواضع
س ۲۴۵ ـ شخصی غسل جنابت ترتیبی نموده و با آن نماز صبح را خوانده و بعد از طلوع آفتاب متوجه میشود در طرف چپ بدن مانعی است که آب به پوست نرسیده است، آیا اگر آن مقدار را که از طرف چپ مانده بهقصد غسل بشوید، صحیح است یا نه و چنانچه در این مدت حدثی برای او پیش آمده باشد باز میتواند تنها طرف چپ را به قصد غسل بشوید یا نه و وظیفهٔ او نسبت به نمازهای که خوانده و نمازهای بعد چیست؟
«گلپایگانی»: همان مقدار باقی مانده را به قصد غسل بشوید، غسلش صحیح است و اگر قبل از آن نماز خوانده، نماز را در وقت اعاده و بعد از وقت قضا نماید، ولکن اگر حدثی از او صادر شده، باقی ماندهٔ غسل اول را تمام و به احتیاط مستحب غسل را نیز اعاده کند، و واجب است برای نماز وضو هم بگیرد.
* * *
«نکونام»: اگر غسل مقداری از سمت چپ بدن مانده باشد و بعد از مدتی
(۱۴۸)
مقدار باقی مانده شسته شود، نمازهایی که پیش از اتمام غسل خوانده است، کفایت از واجب نمیکند و لازم است آن را در وقت، اعاده و بعد از وقت، قضا نماید، و انجام غسل دوباره نیز لازم نیست و اگر پیش از اتمام غسل حدثی انجام گیرد، باید برای گزاردن نماز وضو بگیرد که از این جهت، مانند حدث بعد از اتمام غسل است.
قاعدهٔ فراغ و تجاوز
س ۲۴۶ ـ آیا قاعدهٔ تجاوز که در نماز جاری است، در وضو، غسل و تیمّم نیز جریان دارد یا خیر؟
ج ـ در غسل و وضو و تیمّم قاعدهٔ تجاوز جاری نیست، ولی قاعدهٔ فراغ جاری است.
مسّ قرآن کریم
س ۲۴۷ ـ اگر جنب، قرآن همراه داشته باشد، اشکال دارد یا نه؟
«گلپایگانی»: اشکال ندارد، ولی مس خط قرآن مجید، حرام و مس جلد و اوراق و حواشی آن مکروه است.
* * *
«نکونام»: دلیلی بر کراهت مس جلد، اوراق و حواشی قرآن در دست نیست و حرمت لمس، تنها شامل خطوط و اعراب قرآن میشود. البته، مس عنوان «القران الکریم» بر روی جلد، بدون طهارت حرام است.
تماس و قصد در اسما
س ۲۴۸ ـ اسامی مقدس حضرات معصومین علیهمالسلام که نام اشخاص شده است، اگر روی سنگ قبر، روزنامهها و کاغذهای مراسلاتی نوشته شود، آیا میتوان بدون
(۱۴۹)
وضو به آن دست زد یا نه؟
«گلپایگانی»: بی وضو دست زدن به آن اسامی جایز است، مع ذلک، احترام آن اسامی؛ اگرچه مقصود اشخاص عادی هستند، خوب است.
* * *
«نکونام»: تماس بدون وضو با اسامی مقدس در صورتی که قرینهای بر این که مراد از اسم، اشخاص عادی است، جایز میباشد؛ ولی اگر قرینهای است که مسمّای اصلی مراد میباشد، جایز نیست، و چنانچه نسبت به هر دو جهت مجمل باشد، حکم اسمِ اصلی را دارد.
س ۲۴۹ ـ آیا برای دوری از این که نام مبارک خداوند و ائمهٔ اطهار علیهمالسلام در دسترس نباشد و بی احترامی به آن نگردد، میشود با خودکار آن را سیاه کرد یا نه و آیا در صورت محو، باز باید آن را احترام نمود یا نه؟
«گلپایگانی»: اگر بهطوری محو شود که بههیچ وجه نمایان نباشد، حکم آن اسما مرتفع میشود.
* * *
«نکونام»: اگر محو کردن خود نوعی بیحرمتی نباشد، اشکال ندارد.
س ۲۵۰ ـ آیا مس آیهای از قرآن کریم که منسوخ شده بدون طهارت جایز است یا خیر؟
ج ـ آنچه قرآن باشد مس آن بدون طهارت جایز نیست؛ خواه حکم آن منسوخ باشد یا نباشد و قرآن منسوخ التلاوه نداریم و با فرض وجود نیز مس آن بی طهارت جایز نیست.
(۱۵۰)
مسّ ضمایری که به خداوند متعال باز میگردد
س ۲۵۱ ـ کلمهای که ضمیر مستتر در آن است و به خداوند باز میگردد، آیا مس آن بدون طهارت جایز است یا خیر؟
«گلپایگانی»: اگر کلمه قرآن است، مس آن بی طهارت جایز نیست و در غیر آن اولی و احوط ترک آن است.
* * *
«نکونام»: ضمایری که به خداوند متعال باز میگردد اگر عرفیت و استقلال در کلام داشته باشد، حکم اسم ظاهر را دارد؛ هرچند از قرآن نباشد، و مس آن بدون طهارت جایز نیست.
مسّ ترجمهٔ قرآن کریم
س ۲۵۲ ـ آیا ترجمهٔ آیهای از قرآن حکم قرآن را دارد؟ باسمه تعالی یا باسم رب الشهداء چطور؟
«گلپایگانی»: زیر دست و پا انداختن آنها بی حرمتی و حرام است.
* * *
«نکونام»: واژههای غیر عربی اگر قرینهای داشته باشد که ترجمهٔ قرآن کریم است، حکم قرآن را دارد؛ ترجمهٔ «باسمه تعالی» و «باسم ربّ الشهدا» نیز چنین است.
جداسازی آب آشپرخانه از چاه توالت
س ۲۵۳ ـ اگر چاه آشپزخانه با چاه مستراح یکی باشد و مقداری از غذا میان مستراح بریزد، آیا اشکال دارد؟
«گلپایگانی»: اقوی ترک این کار است و چاه آشپزخانه را جدا حفر کنند و به نعمت خداوندی احترام بگذارند.
* * *
(۱۵۱)
«نکونام»: جداسازی چاه آشپزخانه یا محل آب وضو و غسل از چاه مستراح، به مقتضای حرمت نعمتهای الهی و سنّت مرسوم جامعهٔ اسلامی لازم است؛ هرچند دنیای کنونی در جهت یکیسازی فاضلاب گام بر میدارد و ممکن است از جهت مادی هزینهٔ کمتری ببرد یا در حال حاضر ضرورت داشته باشد، ولی به هر حال، محرومیت معنوی جامعه را در پی دارد.
(۱۵۲)
تیمم
س ۲۵۴ ـ در باب تیمّم ذکر شده که تمام کف دستها را بهتمام پیشانی و از جایی که موی سر میروید تا ابروها و بالای بینی بمالد. اکنون آیا بالای بینی همان میان ابروهاست یا این که خط امتدادی بینی که به شارب قطع میشود؟
«گلپایگانی»: مراد از بالای بینی همان طرف بالاست که متصل به ابرو میباشد.
* * *
«نکونام»: مراد از بالای بینی، میان دو ابروست.
س ۲۵۵ ـ در رساله آمده است: در تیمّم، کف هر دو دست را به تمام پیشانی از جایی که موی سر میروید تا ابروها و بالای بینی بمالند، آیا از اول کف دست تا آخر انگشتان مالیده شود یا از آخر کف تا اول انگشتان کافی است؟
«گلپایگانی»: بنا بر احتیاط لازم باید کف دست را تا آخر انگشتان به پیشانی کشید.
* * *
«نکونام»: با کف دست تا آخر انگشتان باید مسح شود.
(۱۵۳)
س ۲۵۶ ـ در تیمّم، آیا لازم است برای مسح پیشانی، دست را به سمت راست پیشانی و بعد به سمت چپ آن بکشند یا همین اندازه که مستقیم به سمت پایین تا بالای بینی بکشند کفایت میکند؟
«گلپایگانی»: کشیدن دست به سمت راست و چپ لازم نیست و مستقیم بهطرف پایین بکشند کفایت میکند لکن لازم است که بهتمام مواضع جبهه دست کشیده شود.
* * *
«نکونام»: دست کشیدن به چپ و راست پیشانی لازم نیست.
س ۲۵۷ ـ آیا در تیمّم، باید کف دست را از طول کشید و یا از عرض؛ یعنی کشیدن تمام کف دست کفایت میکند یا باید از طول بکشد؛ بهطوری که کف دست و تمام انگشتان هر یک از دستها هم به پشت دست دیگر کشیده شود؟
«گلپایگانی»: احتیاط این است که بهنحوی مسح نماید که تمام کف دست چپ و انگشتان به پشت دست راست و بالعکس مسح شود. و طول یا عرض خصوصیت ندارد.
* * *
«نکونام»: باید تمام کف دست از چپ و راست مسح شود طول یا عرض ویژگی ندارد.
تیمّم به سنگ مرمر
س ۲۵۸ ـ آیا تیمّم و سجده بر سنگ مرمر درست است؟
ج ـ مانعی ندارد.
(۱۵۴)
تیمّم بر موزاییک
س ۲۵۹ ـ موزاییک از سنگ ساییده و شن شسته و فشار به عمل میآید و مانند آجر و خزف نیست که مورد خلاف باشد، در این صورت تیمّم بر آن جایز است یا نه؟
«گلپایگانی»: اگر سنگ نپخته را بسایند و با شن مخلوظ نمایند و از آن موزاییک بسازند، سجده و تیمّم به آن جایز است ولی اگر سنگ آن را پخته باشند؛ بهنحوی که از صورت سنگی خارج شده باشد؛ مثل آهک، مورد اشکال است.
* * *
«نکونام»: تیمّم بر هر نوع موزاییک اشکال ندارد؛ حتّی اگر سنگ آن پخته و بهصورت پودر شده باشد.
تیمّم بر سنگ کوچک در حال ضرورت
س ۲۶۰ ـ در تیمّم بدل از وضو یا بدل از غسل که باید دو دست را بر روی خاک یا چیزهایی که تیمّم به آن جایز است زده شود، اگر فقط سنگی داشته باشد که به اندازهٔ جای یک دست باشد و چیزی که جایز باشد تیمّم به آن غیر از این سنگ موجود نباشد، آیا میشود هر کدام از دستها را به تنهایی بر روی آن سنگ بزند یا نه؟
«گلپایگانی»: احتیاطا یک تیمّم بهنحو مذکور بنماید و یک تیمّم هم دستها را منضم به هم مکرر بزند، هر دفعه بعض آن را تا ضرب به تمام کف محقق شود، و مع ذلک، اگر چیزی که در مرتبهٔ بعد تیمّم به آن صحیح است موجود باشد، دو مرتبه به آن هم تیمّم نماید و الا احتیاطا بعد که متمکن شد، نماز را اعاده و یا قضا نماید.
* * *
«نکونام»: در مورد یاد شده تنها یک تیمّم به این شیوه بسنده است که در
(۱۵۵)
حالی که دو دست را در کنار هم قرار داده است، ابتدا دست راست و سپس دست چپ را بر آن سنگ بزند؛ بدون آن که بعد از ادای نماز، نیازی به دوباره خوانی آن باشد.
تیمّم دادن بیمار
س ۲۶۱ ـ کسی که هر دو دست وی زخم است و دیگری باید او را تیمّم دهد، نایب چگونه او را تیمّم بدهد؟ آیا روبهروی مریض بنشیند و دستهای خود را بهصورت او بکشد و یا از پشت، دستها را از زیر بغل مریض بیاورد و بهصورت او بکشد؟
«گلپایگانی»: بهنظر حقیر، روبهروی او بنشیند و او را تیمّم دهد کفایت میکند و اگر احتیاط کند و به هر دو نحو تیمّم دهد، بهتر است.
* * *
«نکونام»: در مورد ذکر شده، همین که دستهای خود را به صورت مریض بکشد، کافی است و پیش روی مریض یا پشت او نشستن تفاوتی ندارد و دلیلی برای بیان آن وجود ندارد و نیازی به چند تیمّم نیز نمیباشد. همهٔ موارد چنین احتیاطهایی از موارد ترک احتیاط است و نباید اعمال شرعی را این گونه سنگین و پر مشقّت نمود.
تیمّم جُنب جهت رفع کراهت خواب
س ۲۶۲ ـ شخص جنب به جهت رفع کراهت خواب باید تیمّم کند، حال بدل از غسل نیت کند یا بدل از وضو؟
«گلپایگانی»: مرحوم سید در عروة الوثقی فرموده: نیت بدل از غسل کند، لکن به نظر حقیر مشکل است و احوط آن است که تیمّم کند جهت رفع کراهت خواب قربة الی اللّه، و قصد بدلیت یا استقلال نکند.
* * *
(۱۵۶)
«نکونام»: در زمان جنابت، تیمّم اوّل، تیمّم بدل از غسل و برای رفع حاجت است که اثر وضو و تیمّم بدل از آن را دارد و نیازی به وضو یا تیمّم دیگری جهت بدل بودن از آن نیست؛ زیرا با تیمّم بدل از غسل، طهارت به دست میآید و با پیدایش حدث اصغر، دیگر به تیمّم دوباره و بدل از غسل نیازی نمیباشد و تنها با تیمّم بدل از وضو، کراهت خوابیدن برداشته میشود و دلیل بر وجود عنوان تیمّم رفع کراهت خواب در دست نیست تا قصد قربت به آن عنوان تعلّق گیرد؛ و همانطور که بیان شد، برای رفع کراهت خوابیدن، باید طهارت را بر اساس دلیل شرعی ایجاد نمود.
س ۲۶۳ ـ شخصی جنب میشود و تیمّم میکند و نماز میخواند و دوباره جنب میشود، آیا برای اولین نماز بعد از جنابت دوم انجام یک تیمّم کافی است یا نه؟
«گلپایگانی»: اگر از غسل معذور است، بعد از جنابت دوم تیمّم بدل از غسل لازم و کافی است.
* * *
«نکونام»: در صورت جنب شدن دوباره، اگر غسل ممکن نباشد، تیمّم دیگری لازم و کافی است.
تیمّم بدل از غسل و حَدَث اصغر
س ۲۶۴ ـ کسی که نزدیک طلوع آفتاب جنب شده بود، چون وقت برای غسل نداشت تیمّم بدل از غسل مینماید، اما بعد از تیمّم و پیش از گزاردن نماز حدث اصغر از او سر میزند، آیا وی باید برای نماز خود تیمّم کند یا وضو بگیرد؟
«گلپایگانی»: در فرض مسأله، اگر قبل از همان نماز که وقت غسل برای آن نداشت محدث بهحدث اصغر شد و وقت وضو دارد، لازم است وضو بگیرد و احتیاط مستحب آن است که تیمّم بدل از غسل نیز بجا آورد.
* * *
(۱۵۷)
«نکونام»: در فرض یاد شده نیازی به تیمّم بدل از غسل نیست و تنها کافی است که برای نماز وضو بگیرد؛ زیرا حدث اصغر، تیمّم بدل از غسل را باطل نمیسازد.
س ۲۶۵ ـ شخص جنب که از استعمال آب معذور است، در بار نخست تیمّم کرد و نماز خواند و برای دفعههای بعد نیز باید وضو بگیرد و بنا بر احتیاط مستحب، تیمّم بدل از غسل جنابت بکند و نمازهای خود را بخواند تا رفع عذر شود و غسل کند. اکنون شخص مزبور چند دفعه همین کار را کرد و نمازهای خود را خواند، ولی قبل از این که غسل کند دوباره جنب شد و باز تا چند روز دیگر نمیتواند غسل کند، آیا برای جنابت دوم باز مثل جنابت اول برای ادای این نماز، یک تیمّم، و برای نمازهای بعد وضو و یک تیمّم احتیاطی نیز بجا آورد تا رفع عذر شود یا چون جنابت اول هنوز رفع نشده بود که مبتلا به جنابت دوم شد، تکلیف دیگری دارد؟
«گلپایگانی»: برای جنابت دوم نیز باید تیمّم بدل از غسل نماید وبه دستور مرقوم عمل کند.
* * *
«نکونام»: در هیچ یک از دفعات جنابت نیاز به وضو نیست و تیمّم بدل از غسل کافی است.
تیمّم بدل از غسل و وضو
س ۲۶۶ ـ در پادگان ما از صدای موسیقی استفاده میکنند و از این جهت در زحمت و رنج میباشم. آیا در حالی که آنان مشغول به نواختن موسیقی هستند، من مشغول به نماز باشم، نمازم صحیح است یا نه؟ همچنین گاه میشود تا یک هفته نمیتوانم غسل کنم، آیا در این مدت میتوانم تیمّم نمایم یا نه؟ و آیا در طول چند روزی که غسل برای من مقدور نیست، برای هر نماز باید تیمّم نمایم
(۱۵۸)
یا یک تیمّم کافی است تا عذرم برطرف شود؟
«گلپایگانی»: اگر به موسیقی گوش فرا نمیدهید، بلکه به گوش شما میخورد، نمازتان در این وضعی که دارید اشکال ندارد.
مادام که نمیتوانید غسل کنید، یک تیمّم بدل از غسل جنابت کافی است و تا جنابت جدید پیدا نشده، تیمّم برای هر نماز لازم نیست. بلی بعد از تیمّم بدل از غسل، اگر حدث اصغر مثل بول یا خواب، حادث شود، باید بهنحو مقرر وضو بگیرید و هر وقت توانستید غسل کنید.
* * *
«نکونام»: در صورت جنابت و نداشتن قدرت انجام غسل، تیمّم بدل از غسل بسنده است و در موارد ضروری کاربرد دارد و در زمان تیمّم اول که بدل از غسل است، دیگر نیازی به وضو نیست و بعد از آن، اگر حدث اصغر، مانند: ادرار یا خواب رخ دهد، تیمّم بدل از غسل باطل نمیشود و تنها برای نماز باید وضو گرفت و در صورت نبود آب، تیمّم دیگری بدل از وضو لازم است؛ همانند کسی که غسل جنابت کرده و حدث اصغر برای وی پیش آمده است که نیازی به غسل دیگری ندارد، بلکه وضو یا تیمّم بدل از وضو کافی است؛ بنابراین، با تیمّم بدل از غسل به تیمّم بدل از غسل دیگر نیاز نمیباشد و در تمام موارد حدث اصغر، وضو بسنده است، امّا چنانچه پیش از غسل، دوباره جنابت ایجاد شود، باید تیمّم بدل از غسل را تکرار کند.
نماز شب و یا نماز قضا با تیمّم
س ۲۶۷ ـ شخص جنب در صورتی که نتواند غسل نماید، آیا جایز است در شب تیمّم کند و با تیمّم نماز شب و نماز قضا را بخواند؟
«گلپایگانی»: برای نماز شب میتواند در فرض مذکور تیمّم نماید، ولی نماز قضا را احتیاطا پس از رفع عذر و تمکن از غسل بخواند.
* * *
(۱۵۹)
«نکونام»: برای نماز شب اشکالی ندارد، ولی کفایت از نماز قضای واجب نمیکند؛ مگر آن که نتواند غسل کند و اطمینان داشته باشد یا گمان کند که عذر وی برطرف نمیشود.
مسایل متفرقهٔ تیمّم
س ۲۶۸ ـ سه نفر با هم هستند که یکی جنب و دیگری میت است و نیاز به غسل دارد و سومی نیز باید وضو بگیرد، و وقت نماز نیز شده و آب تنها برای یک نفر از آنان بسنده است، در این صورت تکلیف چیست؟
ج ـ در فرض سؤال، جنب غسل کند و محدث به حدث اصغر تیمّم نماید و میت را نیز تیمّم بدهند.
س ۲۶۹ ـ آیا شخص جنب میتواند بر تربت حضرت سید الشهداء علیهالسلام تیمّم کند؟
«گلپایگانی»: تربتی که برای تبرک برداشته شده خوب است که احتراما با آن تیمّم نکنند، مگر آن که بدون این خاک، فاقد الطهورین بشوند که در این صورت، تیمّم با آن واجب میشود.
* * *
«نکونام»: اشکال ندارد.
س ۲۷۰ ـ زنی حنا بسته و در آخر وقت میخواهد نماز بخواند و چون وقت تنگ است نمیتواند حنا را بشوید و سر را مسح نماید، وظیفهٔ او نسبت به نماز چیست: از روی حایل مسح کند یا تیمّم نماید؟
«گلپایگانی»: اگر وقت ضیق است؛ بهحدی که اگر مانع را برطرف کند و بر بشره مسح نماید، نماز قضا میشود، بر روی همان حایل مسح کند و
(۱۶۰)
احتیاط لازم آن است که تیمّم را نیز ضمیمه نماید.
* * *
«نکونام»: بر مانع مسح نماید و تیمّم لازم نیست.
س ۲۷۱ ـ شخصی که دندانهای وی به صورت غالب خونریزی دارد و وضو گرفتن با آب قلیل برای او بهویژه در مسافرت که دسترسی به آب کر یا جاری ندارد مشکل است و بیم آن را دارد که اگر با آب قلیل وضو بگیرد، سایر اعضای بدن و لباس وی نیز آلوده شود، آیا جایز است بجای وضو تیمّم کند یا نه؟
ج ـ این امور موجب تبدیل تکلیف نمیشود، با آب قلیل وضو بگیرد و اعتنا به احتمالات ناشیه از وسوسه ننماید.
س ۲۷۲ ـ آیا تیمّم از غسل مستحب کفایت میکند یا نه؟
«گلپایگانی»: بدل بودن تیمّم از غسلهای مستحبی معلوم نیست. بلی، اگر رجاءً در صورت عذر از غسل، تیمّم کند، مانعی ندارد.
* * *
«نکونام»: دلیلی بر این امر نداریم تا کفایت کند، ولی انجام آن به نیت رجا اشکالی ندارد.
س ۲۷۳ ـ شخصی بر روی قبرها منزلی بنا کرده و در آن سکونت یافته، آیا تیمّم او در آنجا صحیح است یا نه؟
«گلپایگانی»: آنچه بر آن تیمّم میشود باید غصبی نباشد و زمین قبرستان، اگر وقف برای قبرستان بوده، ساختن خانه در آن جایز نیست و کسی که در آن خانه ساخته، تیمّمش بر آن بنا بر اولی و احوط باطل است.
* * *
«نکونام»: اگر حکم غصب را نداشته باشد، اشکال ندارد.
(۱۶۱)
س ۲۷۴ ـ از آنجا که دستورات دین مقدس اسلام باید مطابق با منطق علم باشد و سطح علم نیز در این زمان بهطوری ترقی کرده که مردم دستورات الهی را بدون دلیل و برهان نمیپذیرند و میخواهند به مصالح احکام هرچند بهطور اجمال باشد پی ببرند. اکنون از ایراداتی که برخی از مخالفان مینمایند این است که تیمّم از نظر علمی چه نفعی دارد؟ در صورتی که از نظر ظاهر ملاحظه میکنیم دست و صورت قبل از تیمّم پاکتر از بعد از تیمّم است؛ چه آن که بعد از انجام تیمّم، کف دست و مواضع دیگر از بدن که برای تیمّم دست به آن رسیده خاک آلود و غباری شده و این خود از نظر بهداشت کار صحیحی نیست. از این رو خواهشمند است حکمت تیمّم را از نظر شرع مقدس جهت الزام مخالف بیان فرمایید.
«گلپایگانی»: اولا، احاطه به فواید و حکمتهای دستورات فرعی دین اگر برای همه غیر ممکن نباشد، برای اکثر مردم غیر ممکن است و مانع از انجام وظایف و مشاغل دیگر میشود و شخص را از استفادهٔ عملی از این دستورات محروم میسازد مانند بیماری که بخواهد تمام جزئیات نسخهٔ یک طبیب حاذق را بررسی کند و از هر جهت رابطهٔ آن را با مزاج خود تشخیص دهد. اگر بیماران بخواهند این روش را پیش گیرند نه اکثرا از حکمتهای نسخهٔ طبیب آگاه میشوند و نه موفق به درمان خود میگردند، بلکه بیماری، آنها را از پا در میآورد.
ثانیا، دستورات فرعی دین، همین قدر که با منطق عقلا و علم ثابت به فرضیههای علمی مخالف نباشد، لازم الاتباع و قابل پیروی است، باز هم مانند دستورات طبیب که همین قدر که بدانیم طبابت او برخلاف قواعد مسلمهٔ طبی و حفظ الصحه نیست به آن عمل میکنیم، با این تفاوت که در دستورات دینی، احتمال خطا و اشتباه هم نمیدهیم.
ثالثا، راجع به تیمّم، البته ما تیمّم را برای اطاعت از فرمان خدا و تعبد بجا میآوریم، مع ذلک، همانطور که نوشتهاید اگرچه ممکن است از نظر
(۱۶۲)
ظاهر دست ما پیش از تیمّم پاکتر باشد؛ یعنی خاکآلود نباشد، اما در زمان ما معلوم شده که خاک به خودی خود کثیف نیست که باعث قوت بیماریها گردد، بلکه خاک، کشندهٔ میکربهای موذی و منهدم کنندهٔ مواد آلی است و ممکن است همان غباری که به مواضع تیمّم مینشیند میکربهایی را که در ظاهر بدن است از بین ببرد. پس تیمّم بر صعید طیب (خاک پاک) چنانچه اسلام دستور داده و فرموده: «فتیمّموا صعیدا طیبا» واقعا دست و رو را پاکتر میسازد. حکمت دیگری که در تیمّم است این است که چون وضو و غسل برای نماز تشریع شده و مکلف باید با آب که یکی از وسایل تنظیف و تطهیر است خود را طهارت بدهد، حال که از استعمال آب معذور شده، شارع سزاوار نمیداند که بدون تطهیر و تنظیف به نماز و توجه بهخدا روی آورد و خاک نیز شرعا و علما یکی از مطهرات است، لذا دستور داده شده که تیمّم کند تا با طهارت و نظافت به درگاه خدا حاضر شود و اطاعتی را که بهواسطهٔ عذر از استعمال آب از او فوت شده، به این وسیله جبران و تدارک کند، حکمت دیگر آن این است که اگر وضو و غسل بدلی نداشته باشد و بدون بدل، مکرر نماز بخوانند، حال اعتیاد و مواظبت بر گرفتن طهارت در شخص بهواسطهٔ عذر از استعمال آب، ضعیف میشود، پس حکمت اقتضا میکند که این حال در انسان باقی بماند و عظمت و احترام نماز محفوظتر باشد، ضمنا معلوم باشد که این حکمتهایی است که بهنظر ما میرسد والا ممکن است حکمتهای عالیتری هم داشته باشد که به مرور زمان و پیشرفت علم معلوم گردد، مع ذلک تأکید میشود که ما تمام عبادات را باید فقط برای امتثال امر و قربة الی اللّه بجا بیاوریم تا از حظوظ و فواید عالیهٔ روحانی و اخلاقی آن برخوردار شویم.
* * *
«نکونام»: در نقد اشکالاتی که در این پرسش آمده است میتوان گفت: این
(۱۶۳)
عبارت که: «دست به خاک زدن، خود از نظر بهداشت کار صحیحی نیست» سخنی نارواست؛ زیرا بهداشت ـ همانگونه که روشن است ـ زمینه برای صحّت و سلامتی و نیز لحاظ پیشگیری دارد و صرف دست زدن به خاک پاک هیچ گونه مشکل ویروسی و میکروبی به دنبال ندارد تا موضوع برای نظریهپردازیهای غیر علمی باشد، گذشته از آن که اگر مراد از بهداشتی نبودن خاک این است که میکروب دارد، تنها میکروب داشتن منافاتی با پاک و تمیز بودن چیزی ندارد؛ بنابراین، هنگامی که میگوییم خاک تیمّم باید پاک باشد، یعنی نجس و آلوده نباشد؛ اگرچه ممکن است با عنایت به این که میکروبها با همه تنوع و گوناگونی که دارند، از زیان بار و غیر زیانبار آن، بهصورت تقریبی در همه جا پراکنده و یافت میشوند، خاک نیز هرچند از نظر شرع پاک باشد، منافات ندارد که دارای مقداری میکروبهای غیر مضر باشد و در عین حال هیچ مشکلی برای سلامتی جهت تیمّم و تماس با پوست دست و صورت ایجاد نکند، چنانچه آب نیز هرچند پاک باشد و از قنات و چشمه بجوشد، در صورتی که حاوی مقداری میکروب غیر زیان بار باشد، برای شستشوی دست، صورت، بدن، لباس؛ حتی جهت شرب از نظر بهداشتی اشکال ندارد و در صورتی که تنها برای شرب زیانبار باشد، با افزوده نمودن کلر جهت ضدعفونی کامل قابل شرب میگردد. مهمتر آن که ویژگیهای دیگری در تیمّم وجود دارد که در دامنهٔ صلاحیت بهداشت جهت تحقیق و بررسی نمیباشد و در جای مناسب خود قابل پیگیری است.
اما آنچه حضرت آیتاللّه گلپایگانی در جواب پرسش آورده، خود قابل نقد و بررسی است که برخی از آن دنبال میگردد:
۱ـ ایشان فرمودند: «در دستورات دینی احتمال خطا و اشتباه نمیدهیم»، خاطرنشانی این نکته بایسته است که در دستورات دینی دو جهت متمایز از هم وجود دارد که نباید یکی را با دیگری خلط نمود و آن این که کتاب
(۱۶۴)
و سنّت که وصف عصمت دارد و خلل و خطایی در حریم آن راه ندارد غیر از نوع استنباط و طریق دریافت و فهم کتاب و سنّت از ناحیهٔ ماست که احتمال خطا و اشتباه در آن راه دارد و نباید میان این دو امر خلط کرد؛ چرا که در نوع استنباط و روش فهم کتاب و سنّت هر گونه احتمال خطایی در مورد آن میرود.
۲ـ در مورد خاک باید گفت: خاک بهواسطهٔ ترکیب با آب همچون بسیاری از مواد دیگر میتواند کشندهٔ دستهای از میکروبهای بیماریزا باشد؛ در حالی که به تنهایی و بدون ترکیب، نه از عهدهٔ آن بر میآید و نه منحصر به وصف میکروب زدایی میباشد.
پس این سخن که: «ممکن است همان غباری که به مواضع تیمّم مینشیند، میکروبهایی را که در ظاهر بدن است، از بین ببرد»، چندان معقول به نظر نمیآید؛ زیرا در غیر این صورت باید گفته میشد: اگر در تیمّم، بدن را نیز به خاک ـ نه تنها به غبارش ـ بمالید، بیشتر در کشتار میکروبها مؤثر خواهد بود.
از دلیل شرعی تیمّم و خاک نیز این سخن بر نمیآید که خاک یا غبار آن ـ که تلطیفی از خاک است ـ به تنهایی پاک کننده و از بین برندهٔ میکروبهاست.
دلیل شرعی تنها بیان میدارد که «صعید طیب» است و به آن تیمّم کنید که از آن تنها پاکی و سلامت خاک به دست میآید، ولی پاک کنندگی بهداشتی و ضد عفونی بودن آن قابل دریافت نیست. خاک، تنها «وصف لازمی» دارد و خود پاک است، ولی وصف متعدی و پاک کنندگی و میکروب زدایی آن بیان نشده است.
پس حکمت قراردادن خاک پاک برای تیمّم این بوده است که آن ماده سالمی است که در هر جا و مکانی یافت میشود و هر کس میتواند آن را به دست آورد یا حتّی در خانه با خود داشته باشد؛ زیرا آلوده نیست و
(۱۶۵)
آلودگی را نیز به خود جذب نمیکند و نه فاسد است و نه فاسد کنندهٔ چیزی است. گذشته از آن که خاک در صورت ترکیب با آب همچون مواد دیگر پاک کننده میباشد که در تطهیر شرعی نسبت به برخی چیزها، مانند: ظرفی که سگ آن را لیس زده یا از آن، آب یا چیز روان دیگری خورده باشد به کار میآید؛ هرچند خاک به تنهایی حکم پاک کنندگی را دارا نیست.
پس این که شارع مقدس اسلام، خاک پاک را برای موضوع تیمّم برگزیده است، گذشته از پاک بودن آن، به خاطر این است که در میان مواد، چیزی از نظر پاکی و همه جایی بودن در شمار آن نیست و اگر به جای خاک، هر چیز دیگری از مواد انتخاب میشد، ممکن بود در همهجا یافت نشود؛ افزوده بر این که اگر خاک در پاکی برتر از مواد دیگر نباشد، کمتر نمیباشد؛ بنابراین، انتخاب خاک برای تیمّم بسیار مناسب، بلکه منحصر به فرد میباشد؛ اگرچه خاک بهتنهایی پاک کننده نیست و دست و رو را پاکتر نمیسازد.
۳ـ این سخن که: «آب اگر بدل نمیداشت، عبادات، بدون تطهیر میبایست آورده شود» یا به عبارت دیگر ترک عبادت جایز میگردید؛ هرچند سخن درستی است، پاسخگوی این پرسش نیست که از میان این همه مواد، چرا خاک برگزیده شده است. گذشته از آن که ـ برخلاف نظر ایشان ـ دلیل شرعی و علمی بر پاک کنندگی و تمیز کنندگی بهداشتی آن بهتنهایی نداریم.
۴ـ این سخن که: «اگر آب بدل نمیداشت، مواظبت بر طهارت بهواسطهٔ عذر، ضعیف میشد»، چندان حکمت الزام آوری را بیان نمیکند؛ چرا که در عادت ماهیانه، از زن ترک عبادت واجب خواسته شده است؛ اگرچه این تضعیف نیز رخ میدهد؛ پس بدل قرار دادن برای آب ـ آن هم به واسطهٔ خاک ـ به منظور تضعیف نشدن مواظبت بر طهارت معلوم نیست.
(۱۶۶)
در پایان لازم به ذکر است که قرار دادن بدل برای آب به آن جهت است که عبادت بدون طهارت شرعی انجام نمیشود و ترک عبادت با عدم امکان به دست آوردن طهارت شرعی روا نگردد؛ و این که خاک برای این امر برگزیده شده است، به این دلیل میباشد که خاک، گذشته از آن که نزدیکترین ماده به آب شمرده میشود ـ به قول معروف گفته میشود «آب و خاک» ـ خود نیز پاک و همهجایی است؛ هرچند به تنهایی و بدون ترکیب، پاکی و تمیزی مورد نظر در بهداشت را نمیآورد؛ بهخصوص که همهٔ بدن را در بر نمیگیرد و تنها به دست و صورت ـ آن هم به بخشی از صورت که همان پیشانی است ـ میرسد.
آنچه در تیمّم مهم است ولی از آن غفلت شده است و ما میخواهیم آن را سخن آخر خود قرار داده و عظمت برابری تیمّم با غسل و وضو را روشن سازیم، همان «نیت» و «قصد قربت» در تیمّم است. مهم در تیمّم ـ همچون غسل و وضو ـ همان نیت تطهیر و به دست آوردن طهارت و قرب عبادی است که در این جهت تفاوتی میان غسل، وضو و تیمّم نمیباشد و لازم است دانسته شود که حقیقت طهارت در این سه امر، همان قرب معنوی و صفای باطنی میباشد که به واسطهٔ نیت قربت بهدست میآید؛ چرا که در غیر این صورت، حتی خود آب نیز در این جهات معنوی ویژگی ندارد، و شستوشو ـ هرچند در دریایی از آب باشد ـ و نظافت، پاکی و تمیزی بهداشتی میآورد، از ایجاد طهارت شرعی ناتوان است، مگر آن که با قصد تقرّب همراه گردد که در این صورت، هرچند با مقدار لازم کمتری از آب یا خاک باشد، طهارت شرعی را محقق میسازد.
پس مهم در تحصیل طهارت شرعی، نیت و قربت است که در این جهت تفاوتی میان غسل، وضو و تیمّم نیست و هیچ کدام از آب و خاک، خود زمینهساز تحقّق این امور معنوی، نفسانی و باطنی نمیباشد، بلکه زمینهساز این امور همان قصد قربت است و آب و خاک، تنها موضوع
(۱۶۷)
متعلّق به تحقّق این امر است که در این جهت تفاوتی نیز میان آن دو نیست و آب بر خاک برتری ندارد؛ هرچند آب، پاککنندهٔ اشیا از نجاست ظاهری و صوری است، پاککنندهٔ رجس و پلیدی نفسانی حاصل از جنابت نمیباشد و همان نیت و قربت است که رجس نفسانی را برطرف میسازد؛ خواه با آب باشد یا خاک یا هر چیز دیگری که شارع مقدّس اسلام برگزیده است.
پس آب؛ هرچند خود پاک است و پاککنندهٔ ظاهر میباشد، بدون قصد قربت، پاک کنندهٔ پلیدی نفسانی و باطنی نخواهد بود و خاک؛ اگرچه به تنهایی پاککنندهٔ ظاهر نیز نیست، هنگامی که موضوع تیمّم قرار میگیرد، به واسطهٔ نیت و قصد قربت، به تنهایی پاککنندهٔ پلیدی نفسانی ـ باطنی میباشد.
س ۲۷۵ ـ کسی مهمان است و محتلم میگردد و نیاز به انجام غسل جنابت مییابد اما خجالت میکشد به صاحبخانه بگوید، در این صورت آیا تیمّم را جایز میدانید یا خیر؟
«گلپایگانی»: خجالت عذر شرعی و مجوز تیمّم نیست، ولی اگر وقت ضیق شد، واجب است تیمّم کند و نماز بخواند.
* * *
«نکونام»: خجالت عذر شرعی نیست، بلکه نقیصهای اخلاقی است که مؤمن باید خود را از آن دور دارد.
(۱۶۸)
طهارت و پاکی زنان
غسل حیض
س ۲۷۶ ـ زنی در عادت نخست خود چند شبانهروز خون حیض دیده، و در عادت بعد به همان شماره اما در چند روز غیر تلفیقی پریود شده و عادت نخست یک شب از عادت دوم بیشتر بوده، آیا در این صورت، وی صاحب عادت عددی است یا نه؟
ج ـ میزان در تحقق عادت، اتحاد ایام آن است و توافق در شب اول و آخر لازم نیست.
حکم خون یک روزه در زمان عادت
س ۲۷۷ ـ زنی برای این که پریود نشود، هر شب قرص میخورد و شبی فراموش مینماید آن را بخورد و در روز خون میبیند، و شب بعد با خوردن قرص، خون قطع میشود و از ایام عادت، تنها همان یک روز را خون دیده است، تکلیف وی چیست؟
«گلپایگانی»: یک روز حیض نیست.
* * *
«نکونام»: با فرض فراموشی مصرف قرص در یک شب و پدید آمدن
(۱۶۹)
خونریزی، اگرچه در زمان عادت و در واقع نیز خون حیض باشد، اما حکم حیض را ندارد و خون یک روزه حیض شمرده نمیشود، بلکه حکم استحاضه را دارد.
س ۲۷۸ ـ هرگاه زنی در ایام عادت ماهانه با خوردن قرص از آمدن خون حیض جلوگیری نماید، حکم وی چیست؟
ج ـ تا موقعی که خون خارج نشده، به حکم طاهر عمل کند.
س ۲۷۹ ـ گاهی زن بعد از ایام عادت و پس از این که غسل کرد، باز یک قطره خون میبیند، آن خون چه حکمی دارد؟
ج ـ تا ده روز از اول زمانی که خون دیده هر وقت خون ببیند محکوم به حیض است ولو یک قطره باشد و اگر بعد از یک قطره قطع شود، واجب است ثانیا غسل کند.
س ۲۸۰ ـ زنی هر ماه به صورت عادت، پنج یا شش روز از پشت خون میبیند و از پیش خونی نمیبیند، آیا آن خون محکوم به حیض است یا نه؟
«گلپایگانی»: در فرض مسأله، اگر بداند همان خون حیض است و از این مجرا خارج میشود، تمام احکام حیض بر آن مترتب است و اگر یقین ندارد، اعتبار صفات در خون خارج از دبر مشکل است و احتیاط در واجد صفات، جمع بین تروک حایض و افعال مستحاضه است.
* * *
«نکونام»: اگر بداند خونی که از دبر خارج میشود همان خون حیض است یا علم دارد که دارای صفات خون حیض است، حکم خون حیض را دارد و در غیر این دو مورد، خون استحاضه نیز نیست و حکمی ندارد.
(۱۷۰)
خون معمول در ایام عادت و غیر آن عادت
س ۲۸۱ ـ خونی که زن در غیر ایام عادت بر اثر ضربه یا حمل نمودن بار سنگین میبیند حیض است یا استحاضه و اگر در ایام عادت بر اثر تصادم و پیشامدی خونریزی کرد چه صورت دارد؟
«گلپایگانی»: در هر صورت، اگر دارای صفات حیض است و با حیض سابق، ده روز فاصله دارد، حکم حیض را دارد و اگر صفات حیض را ندارد و در عادت هم نیست، احتیاط کند به جمع بین تروک حایض و اعمال مستحاضه.
* * *
«نکونام»: خونی که زن در غیر زمان عادت ماهیانه در اثر ضربه یا حمل بار میبیند، اگر صفات حیض را داراست و با حیض گذشته ده روز فاصله دارد، در صورتی حیض شناخته میگردد که خونریزی داخلی یا خونریزی عروقی غیر مجاری رحمی نباشد که در صورت اثبات چنین مواردی توسّط متخصّص، خونریزی عادی زخمه شمرده میشود و از نظر غسل حکمی ندارد و در چنین مواردی چنان که صفات خون حیض را نداشته باشد، با توجه به این که ممکن است این دو خون با یکدیگر آمیخته شود، تنها در صورت غلبهٔ خون حیض، حیض است و با چیره نبودن آن نیز با علم و اطمینان به فعلیت حیض در زمان عادت، حکم حیض را دارد و اگر صفات حیض را ندارد و در ظرف عادت نیز نیست و خونریزی عادی زخم نیز نباشد، حکم استحاضه را دارد؛ پس در هر صورت، جمع میان ترک محرمات حایض و استحاضه لازم نیست و حکم هر یک تابع موضوع خود میباشد، مگر موردی که خون حیض با خونریزی عادی جمع شود که حکم حیض فعلیت دارد و جمع احکام خون حیض و خونریزی عادی پیش میآید.
(۱۷۱)
س ۲۸۲ ـ خانمی مدتی است حیض نمیبیند و به گمان این که باردار است وظایف شرعی را انجام میدهد و پس از مراجعه به پزشک معلوم میگردد که خون در رحم یا جای دیگر جمع شده و با تجویز دارو خون به تدریج خارج میگردد و مدت خروج از ده روز تجاوز میکند، آیا همهٔ آن را حیض قرار دهد یا حکم دیگری دارد؟
ج ـ مادامی که خون نمیبیند عباداتش صحیح است و اما ایامی که خون میبیند، پس اگر از ده روز تجاوز نکرده، همهاش حیض حساب میشود و اگر از ده روز گذشت، ایام عادت را حیض و مابقی را استحاضه قرار دهد و در هر مورد به وظیفهٔ خود عمل نماید.
نیت غسل جنابت بهجای حیض
س ۲۸۳ ـ اگر خانمی بهجای غسل حیض بهسهو و به علت ندانستن حکم مسأله، نیت غسل جنابت کند، با آن که جنابتی به عهده نداشته و با همان غسل نماز بخواند، آیا باید نماز خود را اعاده کند یا خیر؟
«گلپایگانی»: آن نمازی که بدون وضو بعد از آن غسل خوانده شده باید اعاده شود.
* * *
«نکونام»: اگر زن هنگام غسل حیض، با آن که میداند جنابتی به عهده ندارد، از روی جهل، نیت غسل جنابت کند؛ نه حیض، از آنجا که جنابتی به عهده ندارد، غسل وی کفایت از غسل حیض نمیکند و با وضوی تنها نمیتواند نماز بخواند، بلکه لازم است غسل حیض نماید، سپس وضو بگیرد و دوباره نماز بخواند؛ زیرا غسل جنابت در موردی رفع حیض میکند که وی جنب باشد؛ اما اگر از روی اشتباه بجای حیض، جنابت به ذهن او آمده باشد، طهارت از حیض حاصل میشود و نمازهای وی تنها
(۱۷۲)
نیاز به وضو دارد و تنها نمازهایی که بدون وضو خوانده است را باید دوباره بگزارد.
غسل نفاس
س ۲۸۴ ـ زنی که در نفاس، عادت عرفی دارد، اگر خون او از ده روز تجاوز کند، آیا باید به عادتی که در حیض دارد رجوع کند یا به عادتی که در نفاس دارد؟
ج ـ باید رجوع به عادت حیض نماید.
دیدن خون در دوران بارداری
س ۲۸۵ ـ زن بارداری که گاهی خون میبیند، چه تکلیفی دارد؟
«گلپایگانی»: اگر در ایام عادت است و یا اوصاف خون حیض دارد، آن خون را حیض قرار دهد تا خلاف آن معلوم شود و الا جمع کند بین تروک حایض و اعمال استحاضه تا وقتی که یقین به استحاضه پیدا کند؛ مثل این که قبل از سه روز قطع شود.
* * *
«نکونام»: اگر در ایام عادت است و اوصاف خون حیض را نیز دارد، آن خون را حیض قرار دهد، وگرنه در حکم استحاضه میباشد.
س ۲۸۶ ـ زنانی که با عمل جراحی و سزارین اطفال را از رحم ایشان خارج میکنند بعد از آن، خون از مجرای طبیعی بیرون میآید، آیا این خون – با آن که منشأ آن را نمیداند و تنها میداند بهواسطهٔ زایش، بیرون آمده است – محکوم به نفاس است؟
ج ـ خون مفروض که بعد از ولادت از محل ولادت خارج میشود خون نفاس است و فرق نیست که طفل بهنحو طبیعی خارج شود، یا به جراحی،
(۱۷۳)
بلی خون موضع جراحی که بهواسطهٔ بریدن محل خارج میشود خون نفاس نیست.
س ۲۸۷ ـ زن بارداری پس از آن که از دیدن حادثهای بسیار ترسید و یا صدمهای به او وارد شد، مدتی خون دید و سپس جنین خود را سقط کرد، آن خون چه حکمی دارد؟
ج ـ خون قبل از سقط محکوم به خون استحاضه است، مگر آن که شرایط حیض را واجد باشد ـ مانند استمرار سه روز و فصل اقل طهر و واجد بودن صفات حیض یا در ایام عادت بودن ـ که در این صورت، محکوم به حیض است و بعد از سقط تا ده روز خون نفاس است، مگر این که بیشتر از ده روز خون ببیند که در این صورت به مقدار ایام عادت حیض خود نفاس قرار میدهد و بقیه استحاضه است.
(۱۷۴)
بهداشت تخلی
س ۲۸۸ ـ در موقع ساختمان منزل، بر اثر نداشتن قبلهنما و اطلاع کامل از قبله، سنگ توالت را به شکلی کار گذاشتهام که مقداری به قبله انحراف دارد، اکنون لازم است آن را اصلاح نمود یا نه؟
«گلپایگانی»: ظاهرا اشکالی ندارد، ولی نظر به این که ممکن است کسی از روی غفلت منحرف بنشیند و رو به قبله شود، عوض کردنش بهتر است.
* * *
«نکونام»: اگر میشود با نصب علامتی اطلاع رسانی کرد، اشکال ندارد وگرنه چون هر کس گمان صحت نصب توالت را میکند باید جهت تصحیح آن بهنوعی بازسازی شود.
س ۲۸۹ ـ اگر محل مدفوع با آفتابه تطهیر شود؛ چنانچه پیش از ریختن آب، دست به محل مدفوع برسد، آیا همان آب ریختن یک مرتبه که رفع لزوجت کند کافی است یا آن را باید بهگونهٔ دیگری تطهیر نمود؟
«گلپایگانی»: همان ریختن یک مرتبه کافی است.
* * *
«نکونام»: در جهت تطهیر میان قبل و بعد دستگذاری تفاوتی نمیکند.
(۱۷۵)
س ۲۹۰ ـ اگر شک کند آیا ادرار یا مدفوع از مخرج تجاوز کرده یا نه، آیا میتوان بنا را بر عدم تجاوز گذارد یا خیر؟
«گلپایگانی»: با این اصل، عدم تعدی ثابت نمیشود، و در صورتی که بداند به محلی رسیده و شک کند که آیا تعدی فاحش شده یا نه، محکوم به طهارت است.
* * *
«نکونام»: تا علم به تعدی آن به دست نیاورد، حکم به طهارت میشود.
س ۲۹۱ ـ کسی که عادت او شستن مخرج ادرار و مدفوع و انجام استبراست، اگر زیاد شک میکند که آیا مخرج ادرار و مدفوع را شسته یا استبرا کرده است یا نه، باید چه کند؟
«گلپایگانی»: اگر وسواسی است، به احتمال شستن و استبرا، با فرض اعتیاد، اکتفا کند و اما اگر متعارف است، محکوم به نشستن و عدم استبراست.
* * *
«نکونام»: نباید با فرض داشتن عادت شستن آن، به چنین شکهایی اعتنانمود.
فاصله میان چاه آب و چاه مستراح
س ۲۹۲ ـ در حیاط کوچکی فاصلهٔ میان چاه آب آشامیدنی با چاه مستراح پنج متر است، آیا استفاده از آب آن چاه اشکال دارد یا نه؟
«گلپایگانی»: اگر آب چاه بهواسطهٔ مجاورت با چاه مستراح رنگ یا بو یا طعم آن تغییر نکرده باشد، استفاده از آن مانع ندارد؛ اگرچه مستحب است در زمین محکم پنج ذراع و در زمین سست هفت ذراع بین چاه بالوعه و چاه آبی که از آن استفاده میکنند فاصله باشد.
* * *
«نکونام»: تا اختلاط آن دو آب احراز و ثابت نشود، استفاده از آب آن اشکال ندارد؛ گرچه شایسته است مسایل بهداشتی بیشتر رعایت شود.
(۱۷۶)