بلندای فقه شیعه | جلد ۳

 

بلندای فقه شیعه | جلد ۳


میقات

س ۱۹۲ ـ شخصی در غیر ماه‌های حج با احرام عمرهٔ مفرد به مکه وارد شده و اعمال عمرهٔ مفرده را بجا آورده و تا ایام حج در مکه می‌ماند، آیا وی می‌تواند برای احرام عمرهٔ تمتع از تنعیم محرم شود یا باید به یکی از میقات‌ها برود؟

ج ـ باید به یکی از مواقیت پنج‌گانه برود و از آن‌جا محرم شود.

(۸۶)

س ۱۹۳ ـ کسی که برای گزاردن عمرهٔ مفرده به مکه می‌رود، آیا جایز است با نذر یا بدون نذر از جده احرام ببندد؟ بر فرض جواز، آیا جایز است از حدیبیه یا ادنی الحل احرام ببندد؟ حکم صورت‌های مختلف مسأله را بیان فرمایید.

ج ـ عبور از میقات یا محاذی آن برای قاصد مکه، بدون احرام جایز نیست؛ هرچند بخواهد عمرهٔ مفرده بجا آورد ولکن اگر معصیت نمود و از ادنی الحل که میقات عمرهٔ مفرده است محرم شد، عمرهٔ او صحیح است و کسی که عازم عمرهٔ مفرده است، جایز است قبل از رسیدن به ادنی الحل نذر کند و محرم شود؛ خواه در جده باشد یا قبل از آن و هم‌چنین است اگر عابر قاصد مکه نبوده و بعد از عبور از میقات یا محاذی آن قصد نماید به مکه مشرف شود جایز است با نذر از جده مثلا برای عمرهٔ مفرده محرم شود و اما اعمال حج واجب در مناسک مذکور است.

س ۱۹۴ ـ اگر کسی در مکه زندانی شود و هنگامی آزاد گردد که نمی‌تواند به میقات برود، از کجا باید محرم شود؟

«گلپایگانی»: فعلا وظیفهٔ این شخص بنا بر احتیاط این است که از هر جایی که نزدیک‌ترین نقطه به میقات است و ممکن باشد احرام عمرهٔ تمتع ببندد، محرم گردد و حج را تمام کند و پس از مراجعت، اگر سال اول استطاعت او بوده و استطاعتش تا سال بعد باقی نباشد، حج مزبور کافی است و چیزی بر او نیست و اگر تا سال بعد، استطاعتش باقی باشد یا قبلا حج بر او مستقر شده بوده، مجددا حج تمتع را بنا بر احتیاط لازم بجا آورد.

* * *

«نکونام»: وی باید از نزدیک‌ترین نقطه به میقات برای عمرهٔ تمتع محرم شود و حج را تمام کند و پس از بازگشت، چنان‌چه سال نخست استطاعت او بوده و استطاعت وی تا سال بعد باقی نباشد، حج یاد شده کافی است و

(۸۷)

در صورتی که استطاعت وی تا سال بعد باقی باشد یا حج پیش از آن بر او مستقر بوده، لازم است حج تمتع را دوباره بگزارد.

س ۱۹۵ ـ اگر کسی پیش از میقات نذر احرام کرده باشد و پیش از میقات محرم شود و بعد از ورود به جده وسیلهٔ حرکت او به مدینه فراهم شود، آیا می‌تواند محل شود و به مدینه برود و بعد از آن از میقات محرم شود و وارد مکه گردد یا خیر؟

ج ـ انصراف از نیت احرام، سبب بیرون آمدن از احرام نمی‌شود و با آن که احرام بسته، تجدید احرام به نحو جزم مشروع نمی‌باشد. بلی رجاءً بخواهد در مسجد شجره تجدید نیت کند مانعی ندارد.

س ۱۹۶ ـ کسی که در میقات برای عمرهٔ تمتع یا در مکه برای حج محرم می‌شود، اگر او را بی‌اختیار از میقات یا از مکه بیرون برند و باز گردانند، چه حکمی دارد؟

«گلپایگانی»: فعلا مانعی به نظر نمی‌رسد، لکن در عمرهٔ تمتع، احتیاط آن است که در مراجعت و مرور به میقات یا محاذی آن، نیت و تلبیه را تکرار کند.

* * *

«نکونام»: در عمرهٔ تمتع لازم است به هنگامی که از میقات یا برابر آن می‌گذرد نیت و تلبیه را تکرار کند و در غیر آن چیزی بر او نیست.

س ۱۹۷ ـ آیا احرام در هر جای مسجد شجره که در حال حاضر توسعه یافته، جایز است یا خیر؟

ج ـ احرام در تمام نقاط مسجد، بلکه در مقداری از اطراف و جوانب آن جایز است.

(۸۸)


نیت احرام

س ۱۹۸ ـ معنا نیة الإحرام هو توطین النفس علی ترک المحرّمات، فعلیه أنّ الشخص الذی یحرم من بلده قبل المیقات بالنذر، وهو یعلم أنّه یسافر بالطائرة تحت الظلّ، فهل ینعقد نذره فی هذه الصورة ویصحّ إحرامه أم لا؟

ـ با توجه به این که معنای احرام این است که شخص قصد ترک محرمات احرام را نماید و بنابر این، کسی که نذر نموده پیش از میقات محرم شود و از طرفی چون رفتن وی به زیر سایه حرام است و وی می‌داند که در هواپیما می‌نشیند، آیا نذر وی منعقد می‌شود؟

ج ـ الظاهر أن نیة الإحرام لا یعتبر فیها العزم علی ترک المحرّمات وتوطین النفس علیه، بل هو إنشاء التحریم علی نفسه، وهو لا ینافی العلم بارتکاب بعضها ولو مختارا، فعلی هذا، ینعقد النذر ویصحّ الإحرام.

ـ ظاهر چنین است که در نیت احرام قصد ترک محرمات و آماده ساختن خود برای آن شرط نیست، بلکه نیت احرام آن است که محرمات را بر خود به انشا حرام کند و این امر با آگاهی از این که وی برخی از آن را به اختیار انجام می‌دهد منافاتی ندارد و بر این اساس، نذر وی منعقد می‌شود و احرام وی نیز صحیح است.

س ۱۹۹ ـ شخصی برای حج تمتع مشرف شد و در هنگام احرام نمی‌دانست باید برای عمره محرم شود و بنابر این نیت می‌کند که برای حج احرام می‌بندد و اعمال حج را طبق دستور عمره انجام می‌دهد و تقصیر می‌نماید و از احرام بیرون می‌آید و سپس به گمان این که عمرهٔ وی صحیح نباشد، به علت این که در موقع احرام عمره، نیت حج کرده، دوباره در مسجد الحرام محرم شود و نیت عمره کند و دوباره عمرهٔ تمتع بگزارد و سپس حج تمتع را انجام دهد، در این صورت عمرهٔ اول وی که به نیت حج بوده، چه حکمی دارد؟ و اگر عمرهٔ اول باطل

(۸۹)

است، عمرهٔ دوم صحیح است یا خیر؛ چرا که او به میقات نرفته و از مکه خارج نشده و می‌دانسته که وقت بیرون رفتن را ندارد و امکان دارد که گم بشود.

ج ـ در فرض سؤال، اگر به نیت حج تمتع محرم شده، عمرهٔ اول او صحیح است.

س ۲۰۰ ـ کسی یک مرتبه به حج مشرف شده ولی آن را مورد پسند دل خود نمی‌داند و می‌خواهد دوباره حج بگزارد، آیا وی باید نیت احتیاط کند یا ما فی الذمه؟

ج ـ قصد ما فی الذمه نماید.


تلبیه

س ۲۰۱ ـ در حج تمتع پیش از وقوف به عرفات دانسته می‌شود که تلبیهٔ او هم در عمرهٔ تمتع و هم در حج صحیح نبوده، اکنون وظیفه چیست؟

ج ـ در فرض سؤال که از جهت نسیان یا جهل بوده، اگر قبل از اعمال عمره متوجه شود؛ چنان‌چه ممکن است به میقات باز گردد و با تلبیهٔ صحیح محرم شود، و اگر ممکن نیست، هر مقدار می‌تواند به طرف میقات برگردد و محرم شود و اگر آن هم ممکن نیست، در همان‌جا که می‌فهمد محرم شود و عمرهٔ او صحیح است و هم‌چنین اگر بعد از اعمال عمره بفهمد، عمرهٔ او صحیح است و اگر در عرفات بفهمد و برگشتن ممکن باشد، برگردد به مکه و ثانیا محرم شود و اگر ممکن نیست، هر قدر می‌تواند به طرف مکه برگردد و محرم شود و اگر آن نیز ممکن نیست، در همان محل محرم شود و حج او صحیح است.

(۹۰)

س ۲۰۲ ـ هرگاه کسی به هنگام بستن حولهٔ احرام نیت عمرهٔ تمتع نماید و بعد از آن که حوله را بست، دعای مستحبی خواند و آن‌گاه متوجه شد که لبیک نگفته و بی‌درنگ لبیک بگوید، چه حکمی دارد؟

ج ـ مانعی ندارد، احرام صحیح است.

س ۲۰۳ ـ شخصی خیال کرده که تلبیه مختص به عمره است و برای احرام حج تلبیه نگفته و بدون تلبیه محرم شده و به عرفات رفته و اعمال خود را تا آخر انجام داده و سپس دانسته که باید در احرام حج نیز تلبیه بگوید، تکلیف وی چیست؟

ج ـ در فرض سؤال که بعد از تمام اعمال فهمیده که تلبیه نگفته، حج او صحیح است.

س ۲۰۴ ـ کسانی که به احرام عمرهٔ تمتع محرم می‌شوند و بعد وظیفه آن‌ها حج افراد می‌شود، آیا باید دوباره به نیت حج افراد تلبیه بگویند و محرم شوند، یا عمرهٔ آنان خودبه‌خود به حج افراد تبدیل می‌شود و تلبیه و احرام دوباره لازم نیست؟

ج ـ ثانیا تلبیه و احرام لازم نیست، بلکه با همان احرام و تلبیه‌ای که برای عمرهٔ تمتع گفته با قصد حج افراد به عرفات می‌رود.

س ۲۰۵ ـ آیا بعد از محرم شدن و گفتن تلبیه می‌توان برای احتیاط تلبیه را دوباره گفت و محرم شد یا خیر؟ و آیا تکرار تلبیه به حج ضرر می‌رساند یا نه؟

ج ـ اگر احتمال عدم صحت تلبیه و احرام اول را بدهد، رجاءً و احتیاطا مانعی ندارد.

س ۲۰۶ ـ اگر زن تکبیرة الاحرام یا قرائت را در نماز و تلبیه را در موقع محرم شدن بلند بگوید؛ به‌طوری که نامحرم آن را بشنود، آیا جایز است یا نه؟ و بر

(۹۱)

فرض عدم جواز، آیا باطل است یا خیر؟

«گلپایگانی»: اگر با شنیدن اجنبی، جهر به تلبیه کرده، احوط لزوم اعاده است.

* * *

«نکونام»: اعاده و دوباره گزاردن آن لازم نیست.


احرام

س ۲۰۷ ـ کسی که در مکه است، اگر برای انجام کاری به جده رفت، آیا باید موقع برگشتن محرم گردد و با احرام داخل حرم شود یا نه؟ و اگر احرام لازم است، باید به چه نیتی محرم شود و پس از دخول مکه باید چه کند؟

ج ـ شخص مذکور، اگر معتمر به عمرهٔ تمتع بوده تا حج را بجا نیاورد، حرام است از مکه بیرون برود؛ مگر حاجت پیدا کند و بیرون رفتن موجب فوت حج نشود که در این صورت باید محرم به احرام حج شود و از مکه بیرون رود و بعد از مراجعت به همان احرام، اعمال حج را بجا آورد. بلی، اگر در خارج کاری داشته باشد و رفتن به آن‌جا با احرام برای او حرج باشد، جایز است بدون احرام خارج شود و در هر حال، اگر جهلا یا عصیانا بدون احرام بیرون رفت؛ چنان‌چه مراجعتش در همان ماهی باشد که عمرهٔ اولی را بجا آورده، همان عمرهٔ اولی کافی است و جایز نیست دوباره محرم شود به احرام عمره و اگر از عمره اولی سی روز گذشته باشد، باید در میقات محرم به احرام عمره تمتع شود و بعد از وارد شدن به مکه، عمرهٔ تمتع را انجام دهد و عمرهٔ اولی مفرده می‌شود و بعد محرم به احرام حج گردد و اگر فاصله کم‌تر از سی روز باشد و در غیر آن ماهی که عمرهٔ اولی را بجا آورده، وارد شود به احتیاط واجب در میقات محرم به احرام عمرهٔ تمتع شود و بعد از انجام اعمال عمره، محرم به احرام حج شود و کسی که بعد از عمرهٔ تمتع بدون احرام از مکه خارج شده و پس از گذشتن یک ماه یا بیش‌تر عصیانا یا جهلا یا

(۹۲)

نسیانا بدون احرام وارد مکه شده، همان عمرهٔ اولی که انجام داده عمرهٔ تمتع محسوب است و اگر بعد از حج بیرون رفت و خواست مراجعت به مکه نماید، اگر در همان ماهی که احرام بسته مراجعت کرد، احرام لازم نیست و اگر از احرام سابق سی روز گذشته، باید محرم شود به احرام عمرهٔ مفرده، و اگر فاصله کم‌تر از سی روز باشد و در غیر آن ماهی که احرام سابق را بسته بخواهد مکه برود، احتیاط واجب آن است که محرم شود به احرام عمرهٔ مفرده و پس از دخول مکه اعمال عمره مفرده را بجا آورد.

س ۲۰۸ ـ جوانی پس از احرام و ورود به مکه دیوانه می‌شود و جنون او ادواری است، حال در همان سال که جنون عارض شده، جنون وی حکم موت را دارد یا حکم مصدود و محصور را؟

ج ـ در فرض سؤال، شخص مزبور به حال احرام باقی است و اگر بعد از گذشتن ایام حج افاقه پیدا کرد، باید به اعمال عمرهٔ مفرده محل شود و اگر حج بر او مستقر بوده، واجب است بعد از افاقه بجا آورد و در صورت استقرار حج و ادامهٔ جنون تا زمان موت، بر ورثه لازم است از ترکهٔ او حجش را بجا آورند.

س ۲۰۹ ـ محرم شدن از محلهٔ شیشه کافی است یا نه؛ یعنی آیا محلهٔ شیشه که نزدیک منی است جزو مکه به شمار می‌رود یا نه؟

«گلپایگانی»: کسی که می‌خواهد محرم با احرام حج بشود، باید در شهر مکه محرم گردد و چنان‌چه بعضی گفته‌اند محل شیشه داخل شهر است مع ذلک اگر احراز نشد، ترک احتیاط نشود به این که پیش از محلهٔ شیشه محرم به احرام حج گردد و کسی که می‌خواهد محرم به احرام عمرهٔ مفرده گردد می‌تواند از ادنی الحل؛ مثل تنعیم، محرم شود.

* * *

(۹۳)

«نکونام»: محلهٔ شیشه جزو شهر مکه شمرده می‌شود و کسی که می‌خواهد برای عمرهٔ مفرده محرم گردد می‌تواند از مکانی مانند تنعیم، محرم شود.

س ۲۱۰ ـ اگر کسی حج خود را فاسد نماید، لازم است همان را به آخر برساند، حال آیا وی با به پایان رساندن حج فاسد از احرام خارج می‌شود یا نه؟

ج ـ بلی، محل می‌شود؛ مگر آن که مانعی از اتمام پیش آید.

س ۲۱۱ ـ کسی که با احرام عمرهٔ تمتع وارد جده می‌شود، اما وی از احرام خارج می‌گردد و به مدینهٔ منوره می‌رود تا در بازگشت، از مسجد شجره محرم شود، حکم وی چیست؟

ج ـ شخص مذکور اگر احرام اول او صحیح بوده تا اعمال عمره را تمام نکند، از احرام بیرون نمی‌رود؛ اگرچه قصد به هم زدن آن را کرده باشد و باید با همان احرام، عمره را تمام کند و تجدید احرام بعد از برگشتن از مدینه لازم نیست. بلی، رجاءً بخواهد در مسجد شجره تجدید احرام کند، مانعی ندارد ولی لازم نیست و اگر به گمان این که احرامش به هم خورده مرتکب یکی از محرمات شود، حکم آن در مناسک در احکام محرمات احرام گفته شده است.

س ۲۱۲ ـ مردی که می‌خواهد محرم شود، اگر لباس دوخته را بیرون نیاورد و لباس احرام را روی آن بپوشد، آیا به احرام وی ضرری وارد می‌آید یا نه؟

«گلپایگانی»: بنابر احتیاط باید لباس را بکند و محرم شود تا قطع به صحت احرام نماید.

* * *

«نکونام»: لازم است لباس دوخته را از بدن بیرون آورد تا به درستی احرام اطمینان یابد.

(۹۴)

س ۲۱۳ ـ آیا کسی که عمره انجام داده می‌تواند پیش از یک ماه همه روزه از حدود میقات خارج شود و بدون احرام وارد مکه گردد یا نه؟

ج ـ مانعی ندارد. بلی، بعد از عمرهٔ تمتع، خروج از مکه بدون احرام برای حج تمتع جایز نیست، لکن اگر نسیانا یا عصیانا خارج شد، قبل از یک ماه بدون احرام داخل مکه شود و عمل حج را انجام دهد.

س ۲۱۴ ـ آیا قرار گرفتن در سایهٔ دیوار ماشین‌هایی که سقف ندارد جایز است یا نه؟

«گلپایگانی»: اگر دیوار ماشین مورب باشد؛ به‌طوری که عرفا صدق کند از بالای سر استظلال شده، جایز نیست و اگر از پهلو سایه بر سر محرم بیفتد، جواز آن خالی از قوت نیست، ولکن احوط ترک است.

* * *

«نکونام»: قرار گرفتن سایه از کنار بر سر محرم اشکال ندارد و اگر از بالای سر باشد، اشکال دارد.

س ۲۱۵ ـ بعضی از مدیران کاروان‌های حج یا بعض کارمندانی که سال‌های زیاد به حج مشرف می‌شوند و حج واجب خود را انجام داده‌اند در بعضی از سال‌ها اگرچه در ماه‌های حج باشد، فقط یک عمرهٔ مفرده بجا می‌آورند و محل می‌شوند و به منظور سهولت رسیدگی به حجاج برای رفتن به عرفات نیز محرم نمی‌شوند، آیا این کار اشکال دارد یا خیر؟

ج ـ در فرض سؤال که واجبی در ذمهٔ او نیست، بعد از بجا آوردن عمرهٔ مفرده، جایز است از مکه خارج گردد و تا یک ماه بعد جایز است بدون احرام داخل مکه شود.

(۹۵)

س ۲۱۶ ـ شخصی بعد از اتمام عمرهٔ تمتع و پیش از بستن احرام برای حج تمتع، بیمار و بی‌هوش می‌گردد؛ به‌طوری که توانایی رفتن به عرفات و انجام اعمال را از دست می‌دهد، حال وی اگر محرم بود، حکم محصور را داشت اما در این فرض که وی محرم نشده، تکلیف چیست؟

«گلپایگانی»: در فرض مذکور، عمرهٔ او مفرده شده ولی وجوب طواف نسا در این مورد معلوم نیست؛ اگرچه احتیاط خوب است و اگر رفتن خودش متعذر است، نایب بگیرد که طواف نسا را از طرف او انجام دهد و اگر استطاعت دارد، باید در سال آینده حج کند و هم‌چنین اگر قبلا حج بر او مستقر شده بوده، باید حج بجا آورد.

* * *

«نکونام»: در فرض یاد شده، عمرهٔ وی به افراد تبدیل شده و انجام طواف نسا بر او واجب نیست و چنان‌چه بخواهد طواف را بگزارد می‌تواند در صورت ناتوانی از انجام آن، نایب بگیرد. البته، اگر استطاعت وی تا سال آینده باقی باشد یا حج پیش از آن بر او مستقر شده باید دوباره حج بگزارد.

س ۲۱۷ ـ آیا احرام در نیابت برای طواف عمرهٔ تمتع و مفرده و حج تمتع لازم است یا خیر؟

ج ـ احرام در نیابت طواف عمرهٔ تمتع و مفرده واجب است و در طواف حج لازم نیست.

س ۲۱۸ ـ آیا میان عمره و حج تمتع می‌توان به غار ثور یا کوه حرا رفت یا خیر؟

ج ـ بعد از عمرهٔ تمتع، جایز نیست از مکه بیرون رود الا با احرام حج.

(۹۶)

س ۲۱۹ ـ کسی که احرام بسته، اگر از دور کمر تا بالای سینهٔ خود را با پارچهٔ ندوخته بپوشاند و پارچه را همانند شال کمر به دور بدن خود بپیچد، چه حکمی دارد؟

ج ـ اگر بخواهد پارچه‌ای را مثلا از کمر به پایین ببندد، مانعی ندارد؛ ولی روی سینه چیزی نبندد.

س ۲۲۰ ـ اگر جامهٔ احرام یا بدن محرم در غیر حال طواف و نماز و برای نمونه در قربان‌گاه نجس شود، آیا برای احرام او اشکال دارد یا نه؟

«گلپایگانی»: برای احرام او اشکال ندارد ولکن احوط آن است که در صورت امکان، تطهیر یا تبدیل نماید.

* * *

«نکونام»: به احرام او ضرری وارد نمی‌آورد و چنان‌چه برای وی ممکن است لباس خود را تطهیر یا تبدیل نماید.

س ۲۲۱ ـ اگر محرم، زیر لباس احرام شالی به گردن بیندازد و شال گردن را از زیر بغل تا زیر ناف چندین دور بپیچد، این عمل از جهت شبیه بودن به لباس دوخته موجب فدیه می‌شود یا نه؟

«گلپایگانی»: بستن شال به گردن و سینه به‌نحوی که ذکر شده جایز نیست ولکن انداختن پارچهٔ غیر دوخته روی شانه نظیر حوله مانعی ندارد و چنان‌چه به نحو مرقوم در سؤال، شال به گردن و سینه ببندد، احتیاط لازم، دادن کفاره است.

* * *

«نکونام»: بستن شال به گونهٔ مذکور جایز نیست و انداختن لباسی که دوخته نیست بر روی شانه اشکال ندارد و پرداخت کفاره در مورد یاد شده لازم نیست.

(۹۷)

س ۲۲۲ ـ آیا زن در حال احرام می‌تواند جوراب بپوشد یا روی پای وی باید باز باشد؟

«گلپایگانی»: اقوی، جواز پوشیدن جوراب است برای زن.

* * *

«نکونام»: زن می‌تواند به هنگام احرام، جوراب بپوشد.

س ۲۲۳ ـ پوشیده شدن روی پا در حال احرام و در موقع نشستن، یا آمدن جامهٔ احرام روی پا در حال حرکت یا در منزل، چه حکمی دارد؟

ج ـ اشکال ندارد.

س ۲۲۴ ـ کسانی که برای ذبح قربانی، به قربان‌گاه می‌روند و به صورت قهری لباس احرام و بدن آنان به خون آلوده می‌شود و پاک نمودن و تطهیر آن آسان نیست، مگر این که به مکه برگردند، آیا گناهی بر آنان هست یا نه؟

«گلپایگانی»: رفتن به مذبح برای قربانی نمودن حرام نیست ولکن اگر لباس یا بدن محرم نجس شود، احوط تطهیر آن است با امکان، اگرچه مستلزم رفتن به مکه باشد.

* * *

«نکونام»: گناهی بر آنان نیست و در صورت نجس شدن لباس احرام، در صورت امکان، آن را تطهیر یا تبدیل نمایند؛ هرچند لازم باشد به مکه روند.

س ۲۲۵ ـ آیا گذاشتن سر بر روی بالش نرم که باعث پوشیدن مقداری از سر می‌شود جایز است یا خیر؟

ج ـ سر روی بالش گذاردن مانعی ندارد.

(۹۸)

س ۲۲۶ ـ این‌جانب قصد گزاردن حج را دارم و پایم مصنوعی است و پای مصنوعی باید بسته و هم‌چنین دوخته باشد تا بتوانم راه بروم و افزوده بر این به‌خاطر بستن پا باید زیر شلواری و زیر پیراهن بپوشم و آن‌ها نیز دوخته است و برای این که بهتر بتوانم راه بروم باید کفش معمولی بپوشم و نمی‌توانم از دم‌پایی استفاده نمایم؛ چنان‌که به همین خاطر باید جوراب بپوشم، حال با توجه به این خصوصیات، مرا راهنمایی فرمایید.

«گلپایگانی»: ظاهر آن است که برای پوشیدن جنس دوخته یک کفاره بدهید کافی است؛ بنابراین باید برای بستن پا با چیز دوخته و پوشیدن شلوار و پیراهن یک گوسفند کفاره در احرام عمره و یک گوسفند کفاره در احرام حج قربانی نمایید و چون پوشیدن روی پای غیر مصنوعی برای مرد محرم مستقلا حرام است باید برای این جهت هم یک کفاره در احرام عمره و کفاره دیگری در احرام حج بدهید.

* * *

«نکونام»: اگر ضرورت آن را ایجاب کند، اشکال ندارد و پرداخت کفاره نیز لازم نیست.

س ۲۲۷ ـ آیا طفل ممیز یا غیر ممیز می‌تواند به عمرهٔ مفرده محرم شود و آیا می‌شود که ولی او را محرم کند یا نه؟

ج ـ ظاهر اخبار جواز است و اختصاص به حج ندارد.

س ۲۲۸ ـ شخصی از جده محرم گردیده و به مکه مشرف شده و اعمال عمرهٔ مفرده و طواف نسا را بجا آورده و در صورتی که از رفتن به یکی از مواقیت تمکن داشته و بعد از فراغ از اعمال، با همسر خود نزدیکی نموده، آیا کفاره دارد یا خیر؟

ج ـ کفاره ندارد.

(۹۹)

س ۲۲۹ ـ در اثر هجوم جمعیت، ممکن است وقت بوسیدن حجرالاسود، جامهٔ احرام برخی از حاجیان سر آن‌ها یا سر سایر حجاج را بپوشاند، در این صورت چه باید کرد؟

ج ـ در صورت تصادف، اشکال ندارد.

س ۲۳۰ ـ اگر طفل محرم یکی از محرمات احرام را که کفاره دارد مرتکب شود، آیا کفاره دارد یا خیر؟ و اگر داشته باشد، بر خود طفل است که بعد از بلوغ بدهد یا بر ولی او است؟

«گلپایگانی»: بر ولی واجب است که طفل را از ارتکاب محرمات باز دارد، و در فرض سؤال، کفاره لازم می‌شود، حال چنان‌چه غیر ممیز باشد و ولی او را محرم کرده باشد و طفل صید نماید، کفاره بر ولی واجب می‌شود و بنابر احتیاط، سایر کفارات نیز بر عهدهٔ ولی است و اگر طفل ممیز باشد، احوط آن است که ولی کفاره را از مال خودش بدون این که قصد کند بر او واجب بوده یا بر صبی ادا نماید؛ یعنی قصد کند که کفاره واجب شده را ادا می‌نماید؛ اعم از این که بر خودش واجب شده یا بر صبی ممیز.

* * *

«نکونام»: بر ولی واجب است طفل را از ارتکاب محرمات باز دارد، و در فرض سؤال و نیز در دیگر موارد، کفاره بر ولی لازم است؛ خواه طفل ممیز باشد یا خیر.

س ۲۳۱ ـ کسی که به سبب ناآگاهی یا فراموشی، در حال احرام شورت داشته باشد و آن را بیرون نیاورد، چه حکمی دارد؟

ج ـ احرام، صحیح است و کفاره ندارد، باید شورت را فورا از بدن بیرون کند.

(۱۰۰)

س ۲۳۲ ـ شخصی که پیش از ماه‌های حج یا در آن، به احرام عمرهٔ مفرده محرم شده و وارد مکه گردیده و اعمال را انجام داده، اما مانعی پیش آمده یا خوف دارد او را دستگیر کنند و از این رو نمی‌تواند برای حج تمتع به میقات رود، حال وظیفهٔ وی چیست؟

ج ـ در فرض سؤال به ادنی الحل، میقات عمرهٔ مفرده برود و محرم به احرام عمرهٔ تمتع بشود و تمام اعمال حج تمتع را انجام دهد و سال بعد هم احتیاطا حج تمتع را بجا آورد.

س ۲۳۳ ـ اگر کسی العیاذ بالله در عمرهٔ تمتع لواط کند یا با زنی جماع نماید، آیا عمرهٔ وی باطل می‌شود یا تنها کفاره را سبب می‌شود؟

ج ـ اگر در عمرهٔ تمتع، پیش از سعی، جماع یا لواط کند، عمره‌اش باطل می‌شود و یک شتر کفاره بر او لازم است و واجب است همان‌عمره‌ی‌باطل را تمام کند و اگر وقت دارد به میقات برود و عمرهٔ تمتع را اعاده نماید و اگر وقت اعاده ندارد، واجب است حج افراد بجا آورد و بعد عمرهٔ مفرده و احوط اعادهٔ حج است در سال آینده و اگر بعد از سعی، جماع یا لواط کرده، عمره باطل نمی‌شود، لکن یک شتر کفاره بر او واجب است.

س ۲۳۴ ـ برخی از حاجیان در مشعر و منی و در حال احرام، از پتو و لحاف دوخته جهت ایمنی از سرما استفاده می‌کنند، آیا این عمل جایز است یا نه؟

ج ـ خوابیدن زیر پتو و لحاف، اگر طوری به خود نپیچد که مثل لباس شود، اشکالی ندارد، ولی در حال جلوس و قیام، لحاف و پتوی دوخته روی خود نیندازد.

س ۲۳۵ ـ آیا لازم است لباس احرام زن غیر دوخته باشد؟

ج ـ بلی، جامهٔ احرام زن در عقد احرام باید غیر دوخته باشد.

(۱۰۱)

س ۲۳۶ ـ برخی از حجاج را در نه کیلومتری مسجد الحرام و دوازده کیلومتری عرفات منزل می‌دهند، تکلیف اقامه و نماز آن‌ها از نظر قصر و اتمام و احرام حج تمتع که باید از مکه باشد چیست؟

ج ـ دایر مدار صدق عرفی است، در صورتی که بر مجموع محلات عنوان مکه صدق کند، قصد اقامه در تمام نقاط زمین مکه صحیح است و احرام حج تمتع از آن نقاط کافی است. بلی، اگر منزل حجاج، خارج از حد مکه باشد؛ مثل منی یا حدیبیه و حده و بحره که به آن‌ها محلات مکه نمی‌گویند و شخص حاج بخواهد هم در مکه باشد و هم در ملحقات مکه که صدق محلات مکه نکند، قصد اقامه در دو محل محقق نمی‌شود و احرام حج هم از آنجاها کافی نیست.

س ۲۳۷ ـ شهر مکه توسعه پیدا کرده ولی محله‌ها به هم متصل است، آیا برای حج تمتع می‌توان از محله‌های یاد شده احرام بست یا نه؟

ج ـ در صورتی که جزو مکه شمرده شود، صحیح است.

س ۲۳۸ ـ اگر لباس احرام کوتاه‌تر از حد شرعی باشد، آیا احرام با آن محقق می‌شود یا نه؟

«گلپایگانی»: در صورت جهل، احرام محقق می‌شود و در صورت عمد نیز تحقق آن بعید نیست؛ هرچند در ترک شرایط لباس احرام معصیت کرده است.

* * *

«نکونام»: خواه محرم به این مسأله آگاه باشد یا خیر، احرام وی درست است، البته، او در صورت عمد به سبب ترک شرایط لباس احرام گناه کرده است و توبه را لازم دارد.

(۱۰۲)

س ۲۳۹ ـ هل یجوز ازالة الزوائد الجلدیة التی تخرج فوق الظفر أو فی الشفة عادة، فی حال الإحرام أم لا؟

ـ آیا گوشت‌های زایدی که در کنار ناخن‌ها و اطراف لب بیرون می‌آید را می‌توان در حال احرام جدا نمود یا خیر؟

ج ـ لا مانع من ازالة الزوائد المذکورة فی حال الإحرام إلاّ أن توجب الإدماء، فإنّ الإدماء حرام و موجب للکفّارة کما إنّه لا مانع من إزالتها فی غیر حال الإحرام أیضا إذا کان أوان انفصالها.

ـ جدا نمودن گوشت‌های زاید یاد شده در حال احرام اشکالی ندارد؛ مگر آن که موجب آمدن خون گردد که در این صورت حرام است؛ چنان که جدا کردن آن در غیر حال احرام و به هنگامی که نزدیک به افتادن است، جایز می‌باشد.

س ۲۴۰ ـ هل یجوز للمحرم أن یدخن السیجارة الفرنجیة ذات رائحة أم لا؟

ـ آیا کسی که در حال احرام است می‌تواند سیگار فرنگی که دارای بوست بکشد یا خیر؟

ج ـ لا یجوز التدخین به مع صدق الطیب علیه.

ـ کشیدن سیگار در صورتی که به آن طیب گفته شود، جایز نیست.

س ۲۴۱ ـ اگر جامهٔ احرام را با پولی بخرد که خمس یا زکات آن را نداده، آیا احرام در آن صحیح است یا خیر؟

ج ـ اگر به عین آن پول، معامله واقع شده باشد، احرام در آن جایز نیست و هم‌چنین اگر جامهٔ احرام خودش متعلق خمس شده باشد، محرم شدن در آن جایز نیست و طواف در آن باطل است، ولی اگر آن را به پول کلی خریده باشد، احرام در آن ضرر ندارد؛ هرچند در مقام پرداخت قیمت،

(۱۰۳)

پول خمس یا زکات نداده را بدهد، لکن ذمهٔ او به مقدار خمس بری نمی‌شود و ضامن آن مقدار خمس هم می‌باشد.

س ۲۴۲ ـ آیا صید کردن بر کسی که محرم نیست در محدودهٔ حرم حرام است یا نه؟

ج ـ هر صیدی که بر محرم در حال احرام حرام است، بر محل نیز در حرم حرام است.

س ۲۴۳ ـ در رساله است جایز است محرم در منزل زیر سقف و سایه برود یا چتر بر سر بگیرد، آیا مراد از منزل، شهر مکه است یا منزلی که در شهر مکه دارد و چنان‌چه در منی و عرفات باشد چطور؟

ج ـ مراد از منزل محل نزول است در مقابل حال طی طریق، پس در شهر مکه و منی و عرفات و قهوه‌خانه‌های بین راه و امثال آن، برای محرم بعد از منزل کردن تا قبل از کوچ کردن استظلال مانعی ندارد؛ هرچند در آمد و شد برای حوایج باشد.

س ۲۴۴ ـ کفارهٔ کشتن ملخ در حال احرام چیست؟

ج ـ یک کف طعام یا یک دانه خرماست به‌طور تخییر و اگر هر دو را بدهد، بهتر است.

س ۲۴۵ ـ اگر کسی ملخ را در حال احرام بکشد و بخورد، کفارهٔ آن چیست؟

ج ـ یک گوسفند قربانی بر او واجب می‌شود.

(۱۰۴)

س ۲۴۶ ـ اگر ملخ بسیار باشد و همهٔ آن را بکشد، چه‌چیزی بر او لازم می‌شود؟

«گلپایگانی»: احوط آن است که اگر بیش‌تر از یک ملخ کشته باشد، یک گوسفند قربانی کند و احوط از آن ضمیمه ساختن یک کف طعام و یک دانه خرماست.

* * *

«نکونام»: چنان‌چه محرم بیش از یک ملخ را صید کند، دادن یک گوسفند با کفی طعام و مقداری خرما بر او لازم است.

س ۲۴۷ ـ اگر از جهت زیادی ملخ در بین راه نتواند خود را از کشتن آن‌ها حفظ نماید، چه کند؟

ج ـ در این صورت چیزی بر او نیست.

س ۲۴۸ ـ آمپول زدن محرم به دیگری با علم به بیرون آمدن خون در حال احرام و غیر آن چه حکمی دارد؟

ج ـ اشکالی ندارد و فرقی بین آن دو نیست.

س ۲۴۹ ـ شخصی بعد از عمرهٔ تمتع که در روز چهارم ذی‌حجه انجام داده، پیش از حرکت به عرفات و منی برای اعمال حج تمتع، سر خود را با تیغ یا ماشین یک یا دو یا سه بار تراشیده، آیا این عمل، ضرری به حج او می‌رساند یا نه؟ و آیا کفاره دارد یا نه؟

«گلپایگانی»: اگر با تیغ، سر خود را بین عمرهٔ تمتع و حج تمتع بتراشد با آن که عالم به مسأله بوده، یک گوسفند کفاره دارد و در صورت جهل ونسیان، کفاره ندارد و ماشین کردن سر هم در فرض مزبور موجب کفاره نمی‌شود؛ هرچند احوط، دادن کفاره است و در هر حال، ضرری به‌حج‌اونمی‌رساند.

* * *

(۱۰۵)

«نکونام»: در ازالهٔ مو میان تراشیدن یا کندن یا قیچی کردن و مانند آن تفاوتی نیست و به هرحال باید کفاره بپردازد.

س ۲۵۰ ـ آیا می‌توان در حال احرام به خود آمپول تزریق نمود یا خیر؟

ج ـ اگر موجب بیرون آمدن خون نشود، برای احرام او اشکال ندارد.

س ۲۵۱ ـ هل یجوز السکنی والإقامة والإحرام لحجّ التمتّع فی المحلاّت الجدیدة من مکة مثل کدی ومسفلة وشیشه؟

ـ آیا سکونت، اقامت و بستن احرام در محله‌هایی که تازه در مکه احداث شده؛ مانند کدی، مسفله و شیشه برای حج تمتع جایز است یا خیر؟

ج ـ یجوز السکنی والإقامة فی المواضع التی تصدق علیها مکة، وکذلک یجوز الإحرام منها لحجّ التمتّع.

ـ سکونت و اقامت در محله‌هایی که مردم آن را از مکه می‌دانند و هم‌چنین بستن احرام از آن‌جا برای حج تمتع جایز است.


طواف

س ۲۵۲ ـ شخصی در عمرهٔ تمتع، حجر اسماعیل را در طواف داخل ننموده و نماز طواف عمرهٔ تمتع و سعی بین صفا و مروه را بجا آورده و تقصیر کرده و لباس دوخته شده نیز پوشیده و پس از التفات، دوباره لباس احرام پوشیده و اعمال را به‌گونهٔ صحیح دوباره بجا آورده، آیا حج او صحیح است یا نه؟

ج ـ در فرض سؤال، عمرهٔ او صحیح است و در صورت جهل به مسأله؛ چنان‌چه ظاهر سؤال است، کفاره هم ندارد و همین‌طور اگر از جهت نسیان باشد.

(۱۰۶)

س ۲۵۳ ـ شخصی در مکه در عمرهٔ تمتع پس از هفت شوط طواف، پیش از بجا آوردن نماز طواف، سعی نموده و تقصیر نیز کرده و شخص دیگر طواف را یک شوط ناقص نموده و نماز را خوانده و پس از سعی تقصیر کرده و لباس‌های عادی خود را پوشیده، اکنون وظیفهٔ آن‌ها چیست؛ مخصوصا شخص دوم هنوز محرم است و می‌تواند عمل را اعاده کند یا نه؟ و هم‌چنین جهت تقصیر و پوشیدن لباس دوخته شده آیا باید کفاره بدهد یا نه؟

ج ـ در فرض اول، نماز طواف را هر وقت یادش آمد بجا آورد و اگر از مکهٔ معظمه خارج شد یادش آمد، هرجا باشد بجا آورد؛ هرچند در وطن باشد کفایت می‌کند و در فرض دوم، اگر در مکه یادش آمد و یک شوط را بجا آورد، اشکال ندارد و اگر بعد از برگشتن در وطن یادش آمده، کسی را نایب کند از طرف او یک شوط را بجا آورد و در هر دو صورت، شخص مذکور محرم نیست و محل شده و چون جهلا تقصیر نموده و مخیط پوشیده کفاره ندارد.

س ۲۵۴ ـ هرگاه شخصی از روی جهل به حکم پیش از وقوف به عرفات، طواف و نماز آن و سعی و تقصیر را بجا آورد و بعد از اتمام مناسک حج، عالم شد، آیا خللی به حج او وارد می‌شود یا نه؟ و آیا کفاره بر او واجب است یا نه؟

«گلپایگانی»: اگر تقدیم بدون عذر بوده، واجب است طواف و سعی و تقصیر را اعاده نماید و اگر با عذر بوده، احتیاطا اعاده کند و کفاره در صورت جهل واجب نیست.

* * *

«نکونام»: در هر صورت باید طواف، سعی و تقصیر را اعاده کند و در صورت جهل، کفاره‌ای بر او نیست.

(۱۰۷)

س ۲۵۵ ـ کسی که در عمرهٔ تمتع موقع طواف کاری کند که لازم باشد طواف را به احتیاط تمام نموده و نماز آن را بخواند و بعد نیز طواف و نماز را اعاده نماید، هرگاه پس از اتمام طوافی که مشغول آن بوده، به عمد یا از روی فراموشی یا جهل بدون خواندن نماز آن، طواف دوم را بجا آورد و بعد از آن دو نماز طواف بخواند، چه حکمی دارد و آیا قِران بین دو طواف است یا خیر؟

ج ـ قِران نیست و اشکال ندارد، مگر در صورت علم و عمد که تأخیر نماز از طواف ممکن است معصیت باشد، لکن در همین صورت هم به طواف ضرر نمی‌زند.

س ۲۵۶ ـ آیا می‌شود طواف یا سعی را پس از یک یا دو شوط به عمد رها کرد و آن را از سر گرفت و اگر کسی چنین کند، آیا طواف و سعی وی صحیح است یا نه؟ و همین‌طور رها نمودن طواف یا سعی در کم‌تر از یک شوط چه تکلیفی دارد؟

«گلپایگانی»: در فرض مذکور، صحت طواف و سعی بعید نیست.

* * *

«نکونام»: طواف و سعی وی درست است.

س ۲۵۷ ـ در رساله است اگر در طواف وارد حجر اسماعیل شود، باید آن شوط را از سر بگیرد، حال، اگر طواف‌دهنده کسی را که طواف می‌دهد به اشتباه وارد حجر نماید و بعد از یادآوری آن، او را از حجر بیرون آورد و از همان‌جا طواف را تمام نماید و پس از گذشت دو سال متوجه این فتوا شود، در این صورت، تکلیف وی چیست؟ باید به خود حج‌گزار بگوید یا لازم نیست و می‌تواند وی حج را از طرف او انجام دهد یا برای او نایب بگیرد؟

«گلپایگانی»: در فرض سؤال، کفایت حج مزبور از حجة الاسلام محل اشکال است و احتیاط لازم آن است که اگر در غیر اشهر حج مشرف شود،

(۱۰۸)

عمرهٔ مفرده بجا آورد و در اشهر حج نیز حجة‌الاسلام خود را اعاده نماید و اگر در اشهر حج مشرف شود، اول عمره و حج تمتع را بجا آورد و بعد عمرهٔ مفرده بجا آورد و در حال حیات منوب عنه جایز نیست مطوِّف نایب بگیرد و لازم است خود حاج حکم مسأله را بداند و به وظیفهٔ خود عمل کند.

* * *

«نکونام»: در فرض سؤال، حج وی از حجة الاسلام بسنده نیست و باید آن را در ماه‌های حج اعاده کند و سپس عمردهٔ مفرده بگزارد و چنان‌چه در غیر ماه‌های حج بوده، باید عمرهٔ مفرده بجا آورد و حج‌گزار در حال حیات خود نمی‌تواند نایب بگیرد و لازم است وی خود حکم مسأله را بداند و به وظیفهٔ خود عمل کند و بر نایب چیزی نیست.

س ۲۵۸ ـ کسی که معذور باشد یا احتمال عذر بدهد مثل زن که احتمال بدهد در اثر عادت زنانگی نتواند پس از مراجعت از منی طواف نساء بجا بیاورد آیا جایز است طواف نساء را بر عرفات مقدم بدارد یا نه؟

ج ـ در صورت مذکوره می‌تواند طواف نساء را بعد از سعی، مقدم بر وقوف عرفات بدارد بلکه با خوف از عدم تمکن، لازم است و احوط اعادهٔ آن است در صورت تمکن بعد از مراجعت و در صورت عدم تمکن احوط آن است که برای اعاده نایب بگیرد.

س ۲۵۹ ـ اگر زن در شوط چهارم یا پنجم طواف عمرهٔ تمتع حایض شود و می‌داند تا پیش از عرفات پاک نخواهد شد، آیا می‌تواند نایب بگیرد یا حج او به افراد مبدل می‌شود؟

ج ـ از شوط چهارم به بعد، اگر زن حایض شود، عمرهٔ تمتع او صحیح است و سعی و تقصیر را با همان حال حیض انجام دهد و در موقع حج،

(۱۰۹)

محرم به احرام حج تمتع شود و بعد از پاک شدن قضای باقی مانده از طواف عمره را بجا آورد و اگر تا وقت حرکت همراهان از مکه پاک نشد و ناچار است با آن‌ها برود، جایز است برای طواف حج و هم‌چنین قضای باقی ماندهٔ طواف عمره نایب بگیرد.

س ۲۶۰ ـ هرگاه مستحاضهٔ کثیره برای نماز یومیه به تکلیف خود عمل نماید، تجدید غسل برای طواف لازم است یا نه؟ و بر فرض لزوم غسل جداگانه برای طواف، آیا همان غسل برای نماز طواف نیز کافی است یا نه؟

«گلپایگانی»: اگر بعد از غسل برای نماز یومیه خون نبیند، تجدید غسل لازم نیست و اگر خون ببیند، برای هر کدام از طواف و نماز طواف، یک غسل احتیاطا بجا آورد و اگر فاصلهٔ بین غسل و طواف زیاد می‌شود؛ مثل این که در نزدیک مسجدالحرام نتواند غسل کند، احتیاطا در موقع ورود به مسجد تیمم بدل از غسل هم بنماید.

* * *

«نکونام»: مستحاضه در صورتی که به تکلیف خویش عمل نماید لازم نیست برای انجام طواف، غسلی دیگر بسازد و هم‌چنین غسلی که برای انجام طواف انجام می‌دهد برای گزاردن نماز بسنده است.

س ۲۶۱ ـ چون بعضی از حجاج در طواف عمره دچار اشتباه می‌شوند؛ مثل این که طواف را در داخل حجر انجام می‌دهند یا سعی را پیش از طواف انجام داده و تقصیر می‌کنند، آیا این عمل صدمه‌ای به احرام آن‌ها وارد می‌آورد یا هنوز به احرام خود باقی هستند و باید عمل طواف و نماز و سعی و هم‌چنین تقصیر را به طور صحیح انجام دهند و اشتباه اول ضرری ندارد؟

«گلپایگانی»: طواف از داخل حجر باطل است و اگر ثانیا اعمال مزبوره را با

(۱۱۰)

ترتیب لازم و صحیح انجام دهند کافی است و اشتباه اول، مضر به احرام نیست.

* * *

«نکونام»: حج وی درست است اما از آن‌جا که انجام غسل مستحبی از وجوب گزاردن غسل واجب بسنده نمی‌کند، لازم است طواف عمرهٔ تمتع و طواف حج و نماز آن را قضا کند؛ هرچند بعد از ذی‌حجه باشد ولی دوباره گزاردن سعی لازم نیست و در صورتی که طواف نسا را تأخیر بیندازد، باید از نزدیکی و هرگونه تمتعی از زن دوری نماید.

س ۲۶۲ ـ اگر حج‌گزار در میان طواف، داخل حجر اسماعیل شود و در همان وقت یا بعد از طواف و سعی و تقصیر آن را بداند، تکلیف وی چیست؟

ج ـ اگر چهار شوط را تمام کرده، هر وقت فهمید، ناقص را تمام کند و نماز طواف را بجا آورد و اگر سعی کرده سعی را اعاده کند و اگر قبل از سه شوط و نیم بوده، شوط‌های گذشته باطل است و باید طواف را از سر بگیرد و بعد از نماز طواف، سعی را بجا آورد و اگر از سه شوط و نیم گذشته و به چهار نرسیده، آن را تمام کند با دو رکعت نماز و بعد یک هفت شوط طواف و نماز و سعی را بجا آورد.

س ۲۶۳ ـ کسی که حج می‌گزارد، از طرف کسی در مکه نایب می‌شود و در میان طواف عمرهٔ تمتع، انگشت پای او مجروح و خونی می‌گردد و وی متوجه نمی‌شود و بعد از طواف عمره و پیش از نماز طواف به آن آگاه می‌شود اما می‌پندارد آن خون کم‌تر از درهم و بخشیده شده است و نماز طواف را همین گونه می‌خواند، آیا طواف او در این صورت درست است؟

«گلپایگانی»: در فرض مذکور که بعد از طواف فهمیده که پای او نجس شده،

(۱۱۱)

طوافش صحیح است و صحت نماز طواف بعید نیست.

* * *

«نکونام»: طواف و نماز آن در فرض یاد شده درست است.

س ۲۶۴ ـ حج‌گزاری که نمی‌تواند در حال طواف از ادرار خود جلوگیری کند، آیا باید طواف را خود انجام دهد یا نایب بگیرد؟

«گلپایگانی»: حکم طواف مسلوس حکم نماز است و مبطون نایب بگیرد و احتیاط این است که خودش بجا آورد و نایب هم بگیرد.

* * *

«نکونام»: مبطون لازم نیست خود حج بگزارد، بلکه کافی است نایب بگیرد و حکم مسلوس همان است که در متن آمده است.

س ۲۶۵ ـ شخصی غسل جنابت را فراموش کرده و اعمال مکه را با همان حال بجا آورده و سپس آن را به یاد می‌آورد، اکنون تکلیف او چیست و آیا تفاوتی میان کسی که در ضمن اعمال حج، غسل مستحبی نموده هست یا نه؟ و بنا بر لزوم قضای اعمال مشروط به طهارت، آیا باید آن را در طول ذی‌حجه انجام داد یا نه و وظیفهٔ او نسبت به مباشرت با زنان چیست؟

«گلپایگانی»: به نظر حقیر که بنابر احتیاط، غسل مستحبی کفایت از غسل واجب نمی‌کند، چنان‌چه قبل از شروع به اعمال، غسل مستحبی بجا آورده، در این مسأله رجوع کند به کسانی که غسل مستحبی را کافی از غسل واجب می‌دانند و در این صورت حج صحیح و چیزی بر او نیست و اگر غسل مستحبی بجا نیاورده نیز حج صحیح است ولی واجب است طواف عمرهٔ تمتع و طواف حج را با نماز آن‌ها قضا کند؛ هرچند بعد از ماه ذی‌حجه باشد و احتیاطا سعی را بعد از هر یک از این دو طواف بجا آورد و اگر نمی‌تواند، نایب بگیرد و باید از مباشرت با زن اجتناب کند و

(۱۱۲)

چون شرط نیست که طواف نسا در ماه ذی‌حجه بجا آورده شود می‌تواند خودش برود و بجا آورد و می‌تواند هم نایب بگیرد؛ هرچند در غیر ذی‌حجه باشد.

* * *

«نکونام»: غسل مستحبی از انجام غسل جنابت کفایت نمی‌کند و در این مسأله هم‌چون هر مسألهٔ دیگری می‌تواند به فتوای هر یک از مجتهدان صاحب شرایط که عمل وی را صحیح می‌دانند رجوع کند؛ خواه زنده باشند یا میت و خواه اعلم باشد یا غیر اعلم، و در این صورت چیزی بر او نیست. و اگر وی غسلی مستحبی بجا نیاورده، حج وی صحیح است اما واجب است طواف عمرهٔ تمتع و طواف حج را با نماز آن قضا کند؛ هرچند بعد از ماه ذی‌حجه باشد و سعی را بعد از هر یک از این دو طواف بجا آورد و چنان‌چه توانایی ندارد، نایب بگیرد و باید از نزدیکی با زن دوری کند و چون شرط نیست که طواف نسا در ماه ذی‌حجه بجا آورده شود می‌تواند خود آن را بگزارد و می‌تواند نایب بگیرد؛ هرچند در غیر ذی‌حجه باشد.

س ۲۶۶ ـ شخصی به سهو غسل مس میت را انجام نداده و آن را پس از تمام اعمال حج و در وطن به یاد می‌آورد، آیا وی باید دوباره حج بگزارد یا نه؟

«گلپایگانی»: اگر بعد از مس میت و قبل از حج، غسل جنابت بجا آورده باشد، حج او صحیح است و اگر بجا نیاورده باشد، نظر به این که این‌جانب، اِجزای اغسال مستحبه را از غسل واجب مشکل می‌دانم، اگر برای احرام غسل کرده باشد یا غسل مستحبی دیگری نموده باشد، به هر یک از مراجع تقلید که غسل مستحبی را از سایر اغسال مجزی می‌دانند رجوع و بنا را بر صحت حج بگذارد.

* * *

(۱۱۳)

«نکونام»: چنان‌چه وی بعد از مس میت و پیش از حج، غسل جنابت کرده باشد، حج او صحیح است و اگر برای احرام غسل کرده یا غسل مستحبی دیگری نموده باشد، به هر یک از مجتهدان صاحب شرایط که غسل مستحبی را از غسل واجب بسنده می‌دانند رجوع کند و حج خود را صحیح بداند.

س ۲۶۷ ـ شخصی میان دو احرام جنب گردیده و فراموش کرده که غسل کند و همهٔ اعمال حج را با حالت جنابت انجام داده، اکنون با توجه به این که جز طواف و نماز آن، بقیهٔ اعمال حج مشروط به طهارت نیست و این که ترک طواف در صورتی مبطل است که از روی عمد و جهل باشد نه صورت نسیان و در ضمن کسی که نمی‌تواند آب و خاک برای انجام طهارت به دست آورد، در حکم ناتوان از طواف است، آیا نمی‌شود کسی که شرط را فراموش می‌کند در حکم فراموش‌کار اصل دانست و همان‌طوری که فراموش نمودن اصل طواف به موجب روایات صحیح و معتبر قابل تدارک و جبران است، آیا می‌شود نسیان شرط در حکم نسیان اصل باشد؟ چه دلیلی بر بطلان حج چنین آدمی است با آن که به مقتضای نفی حرج و حدیث رفع معذور است؟

«گلپایگانی»: در فرض سؤال بعید نیست که نسیان شرط ـ طهارت ـ ملحق به نسیان اصل طواف باشد و علی هذا، حج صحیح است، طواف حج و نماز آن و طواف نسا و نماز آن را با طهارت انجام دهد و احتیاطا سعی را نیز اعاده نماید و اگر از مکه برگشته و به وطن آمده، اگر متمکن باشد، خودش و الا نایب بگیرد تا طوافین و سعی را بجا آورد؛ هرچند در غیر موقع حج باشد و چون در این مسأله به فتوای صحت از علمای اعلام برخورد نکرده‌ام بلکه اطلاق کلماتشان ظهور در بطلان دارد، احتیاط آن است که سال دیگر خودش و اگر خودش متمکن نیست، نایب بگیرد تا حج تمتع

(۱۱۴)

بجا آورد و تمسک به نفی حرج و حدیث رفع در این مورد به نظر حقیر تمام نیست و تفصیل آن محتاج به مجال و بحث بیش‌تر است.

* * *

«نکونام»: فراموش کردن طهارت در طواف همانند فراموش کردن اصل طواف است و بنابراین، اصل حج وی درست است.

س ۲۶۸ ـ شخصی در حین تولد، سر حشفهٔ او مقداری ختنه بوده و به اصطلاح مختون غیبی بوده و بعد دیگر او را ختنه نکردند و به همان اکتفا شده و با این حال حج نموده، آیا در این صورت، حج او از جهت طواف و نماز و سایر مناسک اشکالی دارد یا نه؟ و اگر اشکال پیدا کرده با اتیان عمرهٔ مفرده جبران می‌شود یا نه و نسبت به زن چه حکمی دارد به او حرام می‌شود یا نه؟

ج ـ اگر حشفه در غلاف نباشد و صدق اغلف نکند، طواف و نماز او صحیح است و اگر صدق کند که اغلف است، طواف حج و طواف عمره و طواف نسا و نمازهای آن‌ها را مجددا باید خودش و در صورت عدم تمکن، نایبش بجا آورد و تا طواف نسا را بجا نیاورد، زن بر او حلال نمی‌شود.

س ۲۶۹ ـ آیا مقام ابراهیم، داخل در مطاف است یا نه؟

«گلپایگانی»: طواف در خلف مقام، به نظر این‌جانب محل اشکال است و در این مسأله می‌توانید رجوع به دیگری نمایید.

* * *

«نکونام»: در صورت ضرورت وکثرت جمعیت، انجام طواف در پشت مقام اشکال ندارد.

(۱۱۵)

س ۲۷۰ ـ اگر زن بعد از اعمال حج در منی حایض شود و به مکه بیاید و پیش از آن که پاک شود ناچار به رفتن از مکه شود؛ مثل این که همراهان او عازم مراجعت باشند، آیا می‌تواند برای طواف حج و نماز آن و طواف نسا و نماز آن نایب بگیرد؟

ج ـ بلی لازم است بر او که نایب بگیرد و بعد از آن که نایب طواف حج و نماز آن را انجام داد، خودش سعی را بجا آورد و بعد از سعی، برای طواف نسا و نماز آن نایب بگیرد.

س ۲۷۱ ـ اگر زن پس از اعمال حج اثر عادت در خود ببیند و شک کند که پیش از انجام عمل حایض شده یا بعد از تمام شدن اعمال، حج او صحیح است یا خیر؟

ج ـ اعتنا به این شک نکند و حج او محکوم به صحت است.

س ۲۷۲ ـ حمل مغصوب در حال احرام به‌ویژه در حال طواف چه حکمی دارد؟

ج ـ اگر طواف موجب حرکت اضافی نشود، مانع ندارد؛ مانند نماز.

س ۲۷۳ ـ شخصی چند مرتبه عمرهٔ مفرده بجا آورده و در هیچ یک طواف نسا نگزارده، آیا یک طواف نسا برای تمام عمره‌ها کفایت می‌کند یا باید برای هر یک طواف جداگانه انجام دهد؟

ج ـ یک طواف کافی است.

س ۲۷۴ ـ آیا ولی بچه‌ای که ختنه نشده و محرم شده می‌تواند بعد از احرام طفل، از جانب طفل نیابت کند یا نه؟

ج ـ نیابت قبل از ختنه صحیح نیست و بعد از ختنه تا وقتی که آن طفل خودش یا نایبش طواف را بجا نیاورد از احرام خارج نمی‌شود.

(۱۱۶)

س ۲۷۵ ـ زنی که به‌واسطهٔ خوردن قرص یا تزریق آمپول، جلو عادت زنانه را گرفته اما در ایام عادت روزی یک لحظه خون می‌بیند، آیا طواف و نماز با وضع مذکور صحیح است یا خیر؟

ج ـ با انجام اعمال مستحاضه، طواف و نماز او صحیح است.

س ۲۷۶ ـ طواف مستحبی بعد از احرام حج تمتع جایز است یا خیر؟

«گلپایگانی»: اقوی جواز و احوط ترک آن است.

* * *

«نکونام»: اشکالی ندارد.

س ۲۷۷ ـ تکلیف زن مضطربه در طواف چیست؟

ج ـ به‌نحوی که در نماز عمل می‌کند، در طواف نیز عمل نماید.

س ۲۷۸ ـ آیا می‌توان چیزی را که نجس است در طواف با خود داشت؟

ج ـ اگر ساتر نباشد، اشکال ندارد.

س ۲۷۹ ـ اگر از گفتهٔ اهل خبره اطمینان یابد که ختنه کردن برای او ضرر دارد، تکلیف وی در طواف چیست؟

«گلپایگانی»: خودش طواف کند و بنا بر احتیاط واجب نایب هم بگیرد.

* * *

«نکونام»: در این مسأله، نیازی به گرفتن نایب نیست.

س ۲۸۰ ـ شخصی به گمان این که طواف هشت شوط است، طواف عمره را هشت شوط انجام داده و پس از تقصیر و محرم شدن برای حج فهمیده که طواف هفت شوط دارد، حال وظیفهٔ وی چیست؟ اگر آن را بعد از اعمال حج و گزاردن تمام طواف‌ها به این گونه و بعد از بیرون آمدن از احرام بداند، چه حکمی دارد؟ و

(۱۱۷)

چنان‌چه بعد از بیرون آمدن از احرام عمرهٔ تمتع و پیش از احرام حج بداند، تکلیف وی چیست؟

ج ـ ظاهر نص و فتوا بطلان چنین طوافی است؛ بنابراین در فرض سؤال، اگر برای انجام طواف و سعی وقت باشد، باید طواف و نماز و سعی را مجددا بجا آورد؛ چه قبل از احرام باشد و چه بعد از آن و اگر وقت نباشد، حج او مبدل به افراد شده، باید بعد از حج، عمرهٔ مفرده بجا آورد و اگر طواف حج را هم هشت شوط انجام داده باشد، حج او مجزی نیست و باید در سال بعد حج نماید و برای بیرون آمدن از احرام باید اعمال عمرهٔ مفرده را به نحو صحیح خودش و با عدم تمکن نایبش بجا آورد.

س ۲۸۱ ـ اگر انسان در حال طواف یا سعی، مقداری غافل شود و برای نمونه، در مقداری از یک شوط یا در مقداری از هر یک از شوط‌ها فکر وی متوجه موضوع دیگری شود و از سعی یا طواف غافل گردد، همان‌طوری که در نماز نیز اتفاق می‌افتد، چه حکمی دارد؟

ج ـ حضور قلب در طواف و نماز آن لازم است و شرط قبول و کمال است، ولی غفلت در آن، احیانا موجب بطلان نیست؛ در صورتی که اصل طواف را با توجه و شرایط شروع کرده باشد و اگر از او سؤال شود که چه کار می‌کنی، بگوید طواف می‌کنم و همین‌طور در سعی.

س ۲۸۲ ـ کسی که مشغول طواف یا سعی است بدون عذر آن را رها می‌کند و به کنار می‌رود و چهار رکعت نماز می‌خواند و باز می‌گردد، آیا این مقدار فاصله موالات عرفی را به هم می‌زند و باید طواف و سعی را از سر بگیرد یا باید بقیهٔ طواف یا سعی را بجا آورد؟

ج ـ بلی، موالات به هم می‌خورد و رها کردن طواف و سعی بدون عذر جایز نیست.

(۱۱۸)

س ۲۸۳ ـ شخصی در عمره تمتع، طواف را از روی ناآگاهی پیش از حجرالاسود شروع نموده و در همان مکان شروع، به پایان رسانده است، تکلیف وی چیست؟

«گلپایگانی»: در فرض سؤال، کسی که جهلا یک شوط از طواف عمره را ناقص نموده، اگر قبل از فوت موالات حکم را بفهمد، واجب است شوط ناقص را تکمیل کند و عمرهٔ او صحیح است و اگر بعد از فوت موالات بفهمد، احتیاطا اول شوط ناقص را تکمیل نماید و نماز طواف را بخواند و دو مرتبه طواف و نماز آن را اعاده نماید و هم‌چنین سعی را، و اگر وقتی بفهمد که از جهت ضیق وقت نمی‌تواند عمرهٔ تمتع را تمام کند، وظیفهٔ او مبدل به حج افراد می‌شود، بنابراین، در مورد سؤال که طواف عمره را جهلا ناقص کرده، بعد از اعمال حج احتیاطا عمرهٔ مفرده بجا آورد و سال بعد ثانیا عمره و حج تمتع را بجا آورد.

* * *

«نکونام»: چنان‌چه وی پیش از از دست رفتن موالات متوجه حکم شود، واجب است شوط ناقص را تکمیل کند و عمرهٔ او صحیح است و اگر بعد از از دست رفتن موالات به آن توجه پیدا کند، باید شوط ناقص را تکمیل نماید و نماز طواف بخواند و طواف و نماز آن و نیز سعی را دوباره بگزارد و در صورتی که وقت وی برای تمام کردن عمرهٔ تمتع تنگ باشد، حج وی به افراد تبدیل می‌شود و بعد از اعمال حج، باید عمرهٔ مفرده بجا آورد و سال بعد عمره و حج تمتع را دوباره بگزارد.

س ۲۸۴ ـ در مواردی که تقدیم طواف بر دو وقوف در حج تمتع جایز است، آیا می‌توان آن را پیش از احرام برای حج تمتع انجام داد یا باید بعد از احرام واقع شود؟

ج ـ تقدیم طواف و سعی حج تمتع، بدون احرام جایز نیست.

(۱۱۹)

س ۲۸۵ ـ کسی که غسل مس میت بر ذمه دارد آیا می‌تواند طواف و نماز آن را انجام دهد یا نه؟

«گلپایگانی»: احوط آن است که غسل کند و وضو نیز بگیرد و بعد طواف و نماز آن را بجا آورد.

* * *

«نکونام»: وی تا زمانی که غسل مس میت بجا نیاورد و وضو نیز نسازد نمی‌تواند طواف و نماز آن را انجام دهد.

س ۲۸۶ ـ کسی بعد از اتمام اعمال حج به‌دستور طواف دهنده با جمعی از حجاج و خود طواف‌دهنده عمرهٔ مفرده بجا آورده و چون عمل را مستحبی می‌دانسته، لباس احرام خود را که نجس بوده تطهیر نکرده و با همان جامهٔ احرامی، عمرهٔ مفرده بجا آورده و نیز خیال می‌کرده طواف نسا در عمرهٔ مفرده لازم نیست و بعد از مراجعت فهمید که عمرهٔ مفرده طواف نسا دارد و یقین ندارد که با طواف‌دهنده طواف نسا را انجام داده یا نه؟ اکنون وظیفهٔ او را بیان فرمایید.

ج ـ در فرض مذکور، اگر می‌تواند، واجب است خودش به مکه برود طواف عمره را با لباس احرام پاک انجام بدهد و نماز طواف و سعی و تقصیر و طواف نسا و نماز آن را بجا آورد و اگر نمی‌تواند، نایب بگیرد و ممکن است بنویسد به یکی از شیعیان مورد اعتماد آن‌جا که از میقات محرم شود و به نیابت او این اعمال را بجا آورد و تا این اعمال را انجام ندهد و طواف نسا را بجا نیاورد، با زن نزدیکی نکند.

س ۲۸۷ ـ زن و شوهری به مکه رفته‌اند و مناسک حج را بجا آورده‌اند اما چون زن شوهر خود را نمی‌خواسته طواف نسا و نماز آن را بجا نیاورده و شوهر نیز طواف و نماز را ترک کرده و به وطن خود باز گشته‌اند، اکنون وظیفهٔ آن زن از نظر محرمیت و بودن وی در خانهٔ شوهر چیست؟

«گلپایگانی»: بر هر دو واجب است به مکه برگردند طواف نسا و نماز آن را

(۱۲۰)

بجا آورند و اگر رفتن به مکه مشقت دارد، نایب بگیرند که طواف نسا و نماز آن را بجا آورد و تا وقتی که طواف نسا و نماز آن را بجا نیاورده‌اند هرگونه استمتاع زن و مرد از یک‌دیگر حرام است ولکن عقد باطل نیست و زن بر مرد محرم است و در این مورد که زن به قصد فرار از تمکین، طواف نسا بجا نیاورده، استحقاق نفقه و سکنی محل اشکال است و احتیاط در ترک مطالبه است؛ هرچند بر زوج نیز احتیاط در صورت مطالبه، بذل نفقه است.

* * *

«نکونام»: بر زن و شوهر واجب است به مکه بازگردند و طواف نسا و نماز آن را بجا آورند و اگر نمی‌توانند به مکه روند، برای گزاردن طواف نسا و نماز آن نایب بگیرند و تا طواف نسا و نماز آن را بجا نیاورند هرگونه استمتاع زن و مرد از یک‌دیگر حرام است اما عقد آنان باطل نیست و زن بر مرد محرم است و نفقهٔ زن در این مورد خاص که زن به قصد نشوز، طواف نسا نگزارده بر مرد واجب نیست.

س ۲۸۸ ـ اگر کسی در حج تمتع به تصور این که فقط طواف نسا واجب است، طواف زیارت را ترک نموده است و تنها طواف نسا و نماز آن را انجام دهد، تکلیف وی چیست؟

ج ـ در فرض سؤال که طواف حج از جهت جهل به مسأله ترک شده، حج باطل است و باید در سال بعد بجا آورد و نظر به این که محتمل است از احرام بیرون نیامده باشد، احتیاطا از نزدیکی با زن قبل از انجام اعمال عمرهٔ مفرده دوری کند.

س ۲۸۹ ـ زنی هستم که چند سال پیش به مکه مشرف شدم و موقعی که در مدینه بودم، خود را در روز ششم عادت زنانگی پاک دیدم و همیشه ایام پریود من بین

(۱۲۱)

هفت تا ده روز بوده است و بنابراین، غسل کرده و عازم مکه شدم و در مکه مشاهده نمودم که پاک هستم و پس از طواف، لکهٔ خونی دیدم و به همین منظور غسل نموده و به عرفات رفتم و در آن‌جا محتلم شدم و غسل کردم و عصر همان روز دوباره در عرفات لکهٔ خون دیدم و دوباره غسل کردم، اما نمی‌دانم غسلی ما فی الذمه (غسلی که بر عهدهٔ من است) انجام دادم یا نه، حال، آیا حج من درست است یا خیر؟

ج ـ در فرض مسأله که در ایام عادت خودتان بین هفت تا ده لکهٔ خون دیده‌اید، حج شما مبدل به حج افراد شده و چنان‌چه طواف زیارت و طواف نسا را با طهارت انجام داده باشید، حج شما صحیح است و آن‌چه فعلا بر شما واجب است یک عمرهٔ مفرده است، اگر متمکن شوید، خود بجا آورید والا نایب بگیرید تا برای شما بجا آورد و احتیاط استحبابی آن است که مجددا حج تمتع را علاوه بر عمرهٔ مفرده بجا آورید.

س ۲۹۰ ـ زنی به سبب ناآگاهی از مسأله، طواف نسا و نماز بجا نیاورده و به وطن خود آمده و شوهرش با او نزدیکی کرده و سپس متوجه می‌شود که چون طواف نسا و نماز آن را انجام نداده جایز نبوده چنین عملی را انجام دهد، حال وی برای حج خود چه تکلیفی دارد و هم‌چنین آیا وی بر شوهر خود حلال است یا خیر و آیا تفاوتی میان جهل به مسأله و نسیان آن هست یا نه؟ و اگر تنها نماز طواف را نخواند، چه حکمی دارد؟

ج ـ در فرض سؤال، حج او صحیح است و چون جاهل به مسأله بوده، جماع موجب کفاره نیست، ولی بعد از علم، اگر مقاربت نماید، کفاره لازم است و برای حلیت، لازم است با تمکن، خود او و با عدم امکان، نایب او، طواف نسا و نماز طواف را بجا آورد و در این حکم فرقی بین جاهل و

(۱۲۲)

ناسی نیست و اگر فقط نماز طواف را نخوانده، بعد از علم یا التفات جایز است در هر جا باشد نماز را بخواند.

س ۲۹۱ ـ شخصی هستم که در هر پنج تا ده دقیقه به آب نیاز دارم، آیا می‌توانم با این حال، عمل حج انجام دهم؟

ج ـ اگر توانستید، طواف و نماز آن را با وضو انجام دهید و اگر فقط طواف را می‌توانید با وضو انجام دهید، جایز است بعد از تمام شدن طواف وضو را تجدید کنید و نماز آن را بخوانید و اگر تمام طواف را نیز نمی‌توانید با یک وضو بجا آورید چهار شوط آن را بجا آورید و بعد تجدید وضو نموده، سه شوط دیگر آن را انجام دهید و نماز طواف را بخوانید و اگر بتوانید طواف را به یکی از طرق مرقومه انجام دهید، طواف صحیح است و بقیهٔ اعمال حج، مشروط به طهارت نیست.

س ۲۹۲ ـ در این سال‌ها که جمعیت حج‌گزاران زیاد است و انجام طواف در فاصلهٔ میان خانهٔ کعبه و مقام حضرت ابراهیم علیه‌السلام مشقت و سختی دارد و گاه ممکن نیست یا خطر جانی دارد، آیا می‌توان طواف را از پشت مقام انجام داد یا نه؟ و هم‌چنین گزاردن نماز طواف که باید پشت مقام خوانده شود، اگر دورتر از مقام خوانده شود، صحیح است یا نه؟

ج ـ در صورت اضطرار، طواف از پشت مقام کافی است و نماز طواف را هرجا ممکن باشد با صدق خلف مقام بجا آورند.

س ۲۹۳ ـ اگر کسی در حج تمتع به سبب فراموشی حکم، نخست طواف نسا و بعد طواف زیارت را بجا آورد و سپس آن را به یاد آورد یا پیش از انجام طواف زیارت متوجه گردد یا از جهت نسیان موضوع؛ یعنی به خیال این که طواف

(۱۲۳)

زیارت را انجام داده فقط طواف نسا را بگزارد، چه تکلیفی دارد و نیز چنان‌چه از روی نادانی طواف نسا را پیش از طواف زیارت بجا آورد، حکم وی چیست؟

ج ـ لازم است طواف نسا بعد از طواف زیارت واقع شود، بنابراین، در تمام صور مذکوره باید طواف نسا را دو مرتبه بجا آورد.

س ۲۹۴ ـ در صورتی که زن بتواند با خوردن قرص، دورهٔ پریود خود را به تأخیر اندازد تا بتواند عمره را تمام نموده و محرم به حج شود و مجبور نشود احرام عمره را به احرام حج بدل نماید، آیا لازم است با خوردن قرص، پریود خود را به عقب اندازد یا نه؟

ج ـ تأخیر انداختن عادت لازم نیست.

س ۲۹۵ ـ شخصی در عمرهٔ تمتع، طواف را چهار شوط بجا آورده و بعد از اعمال عرفات و منی متوجه آن شده است، حال آیا همان طواف ناقص را باید اعاده کند و به سبب تقصیر از احرام بیرون آمده یا حج تمتع وی به صورت قهری به افراد تبدیل شده است؟

ج ـ در فرض سؤال اگر از جهت فراموشی، طواف را ناقص نموده، عمره و حج او صحیح است و بعد از تذکر، سه شوط باقی را باید قضا نماید و اگر از جهت جهل به حکم بوده، حج تمتع باطل است و باید سال بعد بجا آورد.

س ۲۹۶ ـ آیا گمان در طواف حکم شک را دارد یا حکم یقین را؟

ج ـ ظن در طواف، حکم شک دارد.

س ۲۹۷ ـ اگر کسی طواف نسا را در حج بجا نیاورد، زن بر او حرام می‌شود، آیا مقصود از حرمت زن، فقط حرمت در مقاربت است یا سایر بهره‌ها نیز حرام

(۱۲۴)

می‌باشد و اگر از آنان فرزندی به وجود آید، حلال‌زاده است یا نه و آیا ارث می‌برد یا خیر؟

ج ـ در فرض سؤال، به احرام بستن شخص، ازدواج با زن و هرگونه استمتاع از او حرام می‌شود و تا طواف نسا بجا آورده نشود، هیچ یک از استمتاعات بر او حلال نیست و در صورت عصیان و مقاربت با زن، اولاد ملحق به آن‌هاست و توارث نیز بین آن‌ها ثابت است.

س ۲۹۸ ـ زنی که در پشت ناخن و انگشت‌های او لاک چسبیده بوده و اعمال حج را به همان گونه بجا آورده و نمی‌دانسته که رنگ لاک مانع وضو و غسل است، آیا اعمال او صحیح است یا خیر؟ و چنان‌چه پس از انجام اعمال متوجه شود، چه وظیفه‌ای دارد؟

ج ـ در فرض سؤال، طواف او باطل است و احرام او باقی است و اگر در ذی‌حجه در مکه متوجه شود، بعد از ازاله مانع غسل یا وضو و طواف حج و سعی و طواف نسا را بجا آورد و عمرهٔ مفرده نیز بجا آورد با طواف نسا، و محل شود و در سال بعد، حج واجب را بجا آورد و اگر بعد از ذی‌حجه متوجه بطلان طواف شود، عمرهٔ مفرده بجا آورد و چنان‌چه در خارج از میقات باشد، لازم است ثانیا در میقات محرم شود رجاءً و به مکه برود، اعمال عمرهٔ مفرده را با طواف نسا بجا آورد تا محل شود و در سال بعد حج واجب خود را بجا آورد.

س ۲۹۹ ـ حج‌گزار پس از محل شدن از عمرهٔ تمتع پیش از وقوف به عرفات یا در عرفات یا بعد از حج متوجه می‌شود که طواف را از میان حجر اسماعیل انجام داده و لباس پوشیده، اکنون حج او صحیح است یا نه؟ و در هر حال، کفارهٔ آن چیست؟

«گلپایگانی»: در فرض سؤال، طواف او باطل است و احرام عمرهٔ او باقی

(۱۲۵)

است و باید طواف و نماز آن و سعی را ثانیا بجا آورد و بعد تقصیر نماید و آن‌گاه محرم به احرام حج شود و برای وقوف عرفات برود و اگر وقت او تنگ است به‌طوری که اگر بخواهد اعمال مزبوره را بجا آورده و عمره را تمام کند اعمال حج ولو اضطراری آن را درک نمی‌کند، با همان احرام عمره، نیت خود را تبدیل به حج افراد نماید و حج را تمام کند و بعد عمرهٔ مفرده بجا آورده و اگر وقت او به‌قدری است که می‌تواند اعمال عمرهٔ تمتع را تمام کند و از اعمال حج، وقوفین اضطراری را درک کند، اعمال عمرهٔ تمتع را تمام کند و باز محرم به احرام حج تمتع بشود و اعمال اضطراری حج تمتع را بجا آورد و سال بعد ثانیا حج تمتع را انجام دهد و کفارهٔ آن اگر تقصیر به گرفتن ناخن باشد، بنابر احتیاط لازم، قربانی نمودن یک گاو است و هم‌چنین است حکم اگر جماع کرده باشد. و اگر بعد از حج متوجه شده، حج او مبدل به حج افراد شده و باید عمرهٔ مفرده بجا آورد و در سال بعد هم حج تمتع را انجام دهد.

* * *

«نکونام»: حکم حج وی همان است که در متن آمده و در فرض سؤال، کفارهٔ آن یک رأس گاو است.

س ۳۰۰ ـ کسی که برای عمرهٔ تمتع محرم شده و در شوط چهارم در حالی که بیش از نصف آن را انجام داده یا پیش از رسیدن به نصف، طواف را بدون عذر رها می‌کند و دوباره آن را به هفت شوط انجام می‌دهد و اعمال عمره و حج را بجا می‌آورد، آیا حج وی صحیح است یا نه؟

«گلپایگانی»: در فرض سؤال که طواف اول را ناقص گذاشته و ثانیا طواف تمام بجا آورده، اقوی صحت عمره و حج تمتع است و اگر بخواهد احتیاط کند، سال بعد عمرهٔ تمتع و حج را اعاده کند و نقصان طوافی که

(۱۲۶)

قطع کرده بجا آورد و بعد از حج، یک عمرهٔ مفرده بجا آورد و یک شتر هم قربانی کند.

* * *

«نکونام»: عمره و حج وی صحیح است و نیازی به انجام احتیاط یاد شده نیست.

س ۳۰۱ ـ کسی که برای عمرهٔ تمتع احرام بسته، در طواف در حالی که شوط چهارم وی از نصف گذشته است، طواف را برای رسیدن به نماز جماعت رها می‌کند و بعد از نماز، طواف پیشین خود را کامل نمی‌کند، بلکه آن را از سر می‌گیرد و اعمال عمرهٔ تمتع را بجا می‌آورد، آیا عمرهٔ تمتع وی صحیح است یا نه؟

«گلپایگانی»: اقوی صحت عمره و حج تمتع است و نقصان طواف قطع شده را واجب است بجا آورد و اگر بجا نیاورده و به وطن آمده، سال دیگر برود و بجا آورد و اگر زحمت است، نایب بگیرد که او انجام دهد.

* * *

«نکونام»: عمره و حج تمتع وی صحیح است و نقصان آن را به گونهٔ یاد شده تدارک کند.

س ۳۰۲ ـ جوان شیعه‌ای در خانواده‌ای از برادران اهل تسنن کار می‌کرده و تاکنون ازدواج نکرده و چون وقت حج می‌رسد با آن جماعت به زیارت خانهٔ خدا می‌رود و اعمال حج را مطابق احکام آن‌ها انجام داده، ولی طواف نسا را بجا نیاورده و بعد از مراجعت از سفر ازدواج نموده و صاحب اولاد شده، در این صورت آیا حج و ازدواج او درست است یا نه؟

ج ـ در فرض مسأله، چنان‌چه ارکان حج را مطابق فتوای شیعه انجام داده،

(۱۲۷)

حج او صحیح است و واجبات غیر رکنی را نیز اگر مطابق فتوای شیعه انجام نشده در صورت تمکن، خود و الا نایبش انجام دهد، لکن تا طواف نسا بجا نیاورد، زن بر او حرام است و اگر خودش نمی‌تواند بجا آورد، یک نفر شیعه را وکیل کند که نیابتا از طرف او طواف نسا بجا آورد و بعد از انجام طواف، عقد را تجدید کند و اولاد آن‌ها در حکم حلال زاده است.

س ۳۰۳ ـ کسی طواف عمرهٔ تمتع را از داخل حجر اسماعیل انجام داده و سپس تقصیر می‌نماید و از احرام خارج می‌شود و به هنگام طواف حج به آن متوجه می‌گردد، اکنون تکلیف وی چیست؟

ج ـ حج او مبدل به حج افراد می‌شود و باید بعد از اکمال حج، عمرهٔ مفرده بجا آورد ولی مجزی از حجة الاسلام نیست و باید سال بعد حج تمتع را بجا آورد.

س ۳۰۴ ـ اگر کسی در آخر یکی از شوط‌های طواف میان شوط هفتم و پنجم شک کند یا ظن به هفت شوط پیدا کند و در هر دو صورت، بنا را بر کم‌تر بگذارد و دیگر اعمال را به نیت رجاء بجا آورد و پس از اتمام بدون نماز طواف یک دور را بدون نیت دور زده تا نزدیک حجرالاسود و بعد دوباره تمام شوط‌ها را بجا آورده؛ چرا که می‌پنداشته شاید عمل وی درست نباشد و دوباره هفت شوط دیگر به قصد وجوب، طواف کرده، آیا طواف وی صحیح است یا نه؟

«گلپایگانی»: صحت آن بعید نیست.

* * *

«نکونام»: طواف وی درست است.

س ۳۰۵ ـ اگر کسی در عمرهٔ تمتع بعد از انجام اعمال عمره محل شده و لباس دوختهٔ خود را بپوشد و سپس یقین کند طواف یا سعی او باطل بوده، در

(۱۲۸)

صورتی که وقت برای تجدید عمرهٔ تمتع باقی است، مراجعت به میقات برای او واجب است یا نه؟

«گلپایگانی»: در فرض سؤال، اگر می‌داند که سعی او باطل بوده، سعی خود را با لباس احرام اعاده نماید و اگر یقین به بطلان طواف دارد، طواف را بجا آورد و احتیاطا سعیش را اعاده نماید و در هر دو صورت، احتیاج به رفتن میقات نیست و در صورتی که از روی جهل، مخیط پوشیده، کفاره بر او واجب نیست.

* * *

«نکونام»: با فرض بطلان طواف یا سعی، طواف را بگزارد و سعی را با لباس احرام اعاده کند و لازم نیست به میقات رود و در صورت ناآگاهی، کفاره‌ای نیز بر او نیست.

س ۳۰۶ ـ معذورانی که وقوف اضطراری مشعر الحرام را در شب درک نموده و به منی می‌روند و رمی جمره می‌کنند و برای قربانی وکالت می‌دهند و تقصیر می‌نمایند، آیا در همان شب جایز است طواف زیارت و طواف نسا را بجا آورند یا نه؟

ج ـ با عذر مانعی ندارد که شب طواف زیارت و سعی بین صفا و مروه و طواف نسا را انجام دهند.

س ۳۰۷ ـ آیا طواف نسا و نماز آن که اگر در عمرهٔ مفرده و در حج بجا آورده نشود زن حلال نمی‌شود، بر زن‌ها نیز لازم است یا نه؟

ج ـ بلی، بر زن نیز لازم است و تا آن را بجا نیاورد مرد بر او حلال نمی‌شود، بلکه اگر طفل را هم مُحرم نمودند، طواف نسا او هم لازم است و تا طواف نسا او انجام نشود، زن بر او حلال نمی‌شود.

(۱۲۹)

س ۳۰۸ ـ نماز طواف مستحب واجب است یا مستحب؟

ج ـ مستحب است.

س ۳۰۹ ـ آیا در حج لازم است طواف نسا و نماز آن را بعد از طواف حج و نماز و سعی بجا آورد یا خیر؟

«گلپایگانی»: بلی، لازم است طواف نسا را بعد از سعی بجا آورد و اگر عمدا مقدم داشت، اعادهٔ آن با نمازش بعد از سعی لازم است و در صورت جهل و فراموشی، اعادهٔ آن احوط است و اگر خودش نمی‌تواند اعاده کند، نایب بگیرد.

* * *

«نکونام»: طواف نسا باید بعد از سعی انجام شود و چنان‌چه آن را به عمد یا از سر ناآگاهی مقدم بدارد، لازم است طواف نسا و نماز آن را بعد از سعی بگزارد و چنان‌چه خود بر انجام آن توانایی ندارد نایب بگیرد تا ترتیب آن حفظ شود.

س ۳۱۰ ـ کسی که عمرهٔ مفردهٔ استحبابی بجا می‌آورد، اگر طواف نسای آن را به عمد یا به سهو ترک کند، آیا زن بر او حرام است یا خیر؟

ج ـ بلی، تا طواف نسا را بجا نیاورد، زن بر او حلال نمی‌شود و از این جهت فرقی میان عمرهٔ مفردهٔ واجب و مستحب نیست.

س ۳۱۱ ـ شخصی به واسطهٔ ندانستن مسأله، طواف نسا را بجا نیاورده، ولی نیت طواف مستحب کرده به این گونه که این طواف را برای هر نقصانی که در طواف داشته‌ام قربة إلی الله بجا می‌آورم و بعد از گذشتن یک سال متوجه شده، تکلیف وی چیست؟

«گلپایگانی»: در مورد سؤال احوط آن است که بعد از التفات، با زن نزدیکی

(۱۳۰)

نکند و در صورت تمکن برود طواف نسا را خودش بجا آورد و اگر مشقت دارد، نایب بگیرد که برای او طواف نسا و نماز آن را بجا آورد، اگرچه در غیر ماه حج باشد.

* * *

«نکونام»: وی بعد از توجه به حکم مسأله باید از نزدیکی با زن بپرهیزد و طواف نسا و نماز آن را بجا آورد؛ اگرچه در غیر ماه حج باشد، و چنان‌چه بر انجام آن توانایی ندارد، نایب بگیرد.

س ۳۱۲ ـ ما رأیکم حول الحاجّ الذی لم یکمل حجّه لعذر بعد أداء الموقفین بأن عرضه عارض عن إتیان طواف الحجّ والنساء، ولا تمکن له الاستنابة فعلاً کیف یکون معاشرته مع أهله؟

ـ حج‌گزاری که به سبب عذری نمی‌تواند حج خود را کامل کند و بعد از وقوف در عرفات و منی بدون آن که طواف حج و طواف نسا را بگزارد، آن را ترک کند و هم‌چنین توانایی گرفتن نایب را نیز ندارد، در رابطه با همسر خود چه حکمی دارد؟

ج ـ یحرم علیه إتیان أهله حتّی یأتی بطواف الحجّ وصلاته والسعی وطواف النساء وصلاته.

ـ وی تا زمانی که طواف حج و نماز آن و سعی و طواف نسا و نماز آن را انجام ندهد، نزدیکی با همسر بر وی حرام است.


نماز طواف

س ۳۱۳ ـ حج‌گزاری که قرائت وی درست نیست و نماز طواف نسا را خود بجا آورده و شخصی را که نمی‌داند قرائت وی درست است یا نه نایب گرفته، آیا در این صورت کفایت می‌کند یا باید در وطن خود نایب بگیرد؟

«گلپایگانی»: اگر در وقت عمل، متمکن از صحیح کردن قرائت نبوده، به

(۱۳۱)

همان نحوی که متمکن بوده، کفایت بعید نیست، ولی فعلا که متمکن از صحیح کردن است بعد از تصحیح، احتیاطا نمازهای طواف‌ها را در ولایت خود بخواند و اگر فعلا هم نمی‌تواند صحیح نماید، در ولایت خود نایب بگیرد که به نیابت او بخواند.

* * *

«نکونام»: چنان‌چه وی می‌توانسته قرائت خود را در آن زمان درست کند، و حال نیز توانایی دارد، نماز طواف در شهر خود بگزارد و چنان‌چه هم‌اکنون چنین توانایی را ندارد در شهر خود نایب بگیرد، و چنان‌چه در آن هنگام برای وی ممکن نبوده قرائت خود را تصحیح کند، نماز وی به همان‌گونه که گزارده درست است و چیزی بر او نیست.

س ۳۱۴ ـ کسی که هنوز نماز طواف خود را نخوانده، آیا می‌تواند نماز طواف دیگری را به نیابت از او بخواند یا نه؟

«گلپایگانی»: نماز طواف را بنا بر احوط بعد از طواف باید فورا بجا آورد، بنابراین، نیابت از دیگری در نماز، منافات با فوریت دارد، لکن اگر قبلا خواند، نماز صحیح است.

* * *

«نکونام»: نماز طواف باید بی درنگ بعد از طواف خوانده شود و از این رو نمی‌تواند برای دیگری نایب شود، اما اگر چنین کرده است نماز وی درست است.

س ۳۱۵ ـ در صورتی که نتوان نماز طواف را در نزدیکی مقام خواند، آیا می‌شود آن را در فضای فعلی مسجد الحرام گزارد یا خیر؟

ج ـ باید تا آخر مسجد الحرام، نماز طواف، خلف مقام یا جانبین آن خوانده شود.

(۱۳۲)

س ۳۱۶ ـ آیا می‌شود در نماز طواف به شخصی روحانی که سفر او سفر دوم و استحبابی است، اقتدا کرد یا نه؟

ج ـ نماز طواف در حج واجب و مستحب واجب است و لازم است که به طور فرادی هم خوانده شود.

س ۳۱۷ ـ اگر در پشت مقام حضرت ابراهیم علیه‌السلام برای نماز طواف واجب جا نباشد و نزدیک به یک ربع ساعت صبر کند تا جا پیدا شود، آیا این مقدار زمان با موالات عرفی منافات دارد یا نه؟

ج ـ در فرض مرقوم، این مقدار فاصله مضر به موالات عرفیه نیست.

س ۳۱۸ ـ در مقام ابراهیم علیه‌السلام به‌واسطهٔ ازدحام و کثرت جمعیت ممکن نیست که مرد یا زن در موقع نماز طواف به گونه‌ای بایستند که با هم برابر یا زن جلو مرد نباشد، در این صورت، آیا نماز آن‌ها صحیح است یا خیر؟

ج ـ بلی، صحیح است ولکن محاذی بودن مرد با زن و هم‌چنین جلو ایستادن زن در حال نماز، اگر فاصلهٔ بین آن‌ها کم‌تر از ده ذراع باشد، نزد حقیر مکروه است.

س ۳۱۹ ـ اگر از روی ناآگاهی نماز پیش از طواف گزارده شود، تکلیف چیست؟

ج ـ نماز را دوباره بجا آورد.

س ۳۲۰ ـ کسی که در عمرهٔ مفرده نماز طواف نسا را نخوانده و به وطن خود باز گشته چه حکمی دارد؟

ج ـ اگر برگشتن به مسجد الحرام برای او دشوار باشد می‌تواند آن را در هر محلی که یادش آمد بخواند؛ هرچند در شهر دیگر باشد.

(۱۳۳)

س ۳۲۱ ـ اگر نماز طواف حج بعد از سعی بجا آورده شود، آیا لازم است سعی را برای حفظ ترتیب اعاده نمود یا خیر؟

«گلپایگانی»: احتیاط مستحب، اعادهٔ سعی است.

* * *

«نکونام»: لازم نیست.

س ۳۲۲ ـ شخصی نماز طواف عمره را فراموش کرده و بعد از تقصیر متوجه آن شده، آیا لازم است وی نماز را با لباس احرام بجا آورد یا خیر؟

«گلپایگانی»: لزوم آن معلوم نیست.

* * *

«نکونام»: لازم نیست.

س ۳۲۳ ـ برای کسی که نماز طواف را به اشتباه خوانده احتیاط نموده‌اند که باید آن را به جماعت بخواند، آیا نماز امام باید نماز طواف واجب باشد یا نماز یومیه کافی است؟

«گلپایگانی»: اقتدا به نماز یومیه مشکل است و در مواردی که اقتدا به نماز طواف شود بنابر احتیاط، اکتفا به آن نکنند.

* * *

«نکونام»:نماز طواف را نمی‌توان به جماعت خواند و اگر چنین نماید، به آن بسنده نکند.

س ۳۲۴ ـ شخصی نصف سعی را انجام داده یا پیش از رسیدن به نصف متوجه می‌شود که نماز طواف را نخوانده، حال وظیفهٔ وی چیست؟

«گلپایگانی»: سعی را رها نموده نماز طواف بخواند و بعد در صورت تجاوز از نصف، بقیهٔ سعی را و در کم‌تر از نصف همهٔ آن را مجددا بجا آورد.

* * *

(۱۳۴)

«نکونام»: اگر نماز طواف را فراموش کند و در بین سعی یا بین صفا و مروه به یاد آورد، از همان جا سعی را رها کند و باز گردد و دو رکعت نماز بخواند و بعد از آن، سعی را از همان‌جا به پایان رساند.

س ۳۲۵ ـ اگر نایب، نماز طواف کسی را که از طرف وی نایب شده را با فاصله بجا آورد، چه حکمی دارد؟

ج ـ باید بدون فاصله بجا آورد، ولی اگر با فاصله انجام داد، مضر به نمازی که منوب عنه خودش خوانده است نیست.


سعی

س ۳۲۶ ـ اگر کسی سر خود را در سعی بین صفا و مروه به پشت برگرداند و بدن وی به سمت راست یا چپ منحرف شود، اما به پشت باز نگردد، آیا سعی وی اشکالی دارد یا نه؟

ج ـ اگر در حال رفتن به صفا صورتش متوجه به صفا و در حال رفتن به مروه متوجه مروه باشد و هنگام برگرداندن سر توقف کند، اشکال ندارد.

س ۳۲۷ ـ اگر شخصی در سعی میان صفا و مروه به اطراف نگاه نماید، آیا می‌تواند سعی را همان هنگام از اول شروع کند یا باید صبر نماید تا موالات از بین رود؟

ج ـ نظر کردن به اطراف در حال سعی ضرر ندارد، فقط باید وقت رفتن به صفا رو به صفا برود؛ یعنی قهقرا نرود یا آن که طرف یمین یا یسارش به سمت صفا نباشد و اگر کسی به نحو باطل مقداری رفت برگردد، همان مقدار را صحیحا اعاده کند و موالات به هم نمی‌خورد و از سر شروع کردن صحیح نیست.

(۱۳۵)

س ۳۲۸ ـ حج‌گزار در عمرهٔ تمتع پس از آن که از احرام بیرون آمد و لباس دوخته پوشید متوجه می‌شود که سعی را شش مرتبه انجام داده، حال اگر پیش از وقوف به عرفات متوجه شود چه کند و اگر در عرفات یا بعد از آن پی ببرد، چه تکلیفی دارد و اگر با همسر خود آمیزش کند، کفارهٔ آن چیست؟

ج ـ اگر وقت دارد، کسری سعی را تمام کند و اگر وقت ندارد؛ به‌طوری که اگر بخواهد برود و کسری سعی را تمام کند به وقوف عرفات نمی‌رسد، وقوف عرفات و اعمال حج را بجا آورد و بعد از مراجعت به مکه، کسری سعی عمره را بجا آورد و در فرض سؤال، اگر جماع کرد، کفارهٔ آن بنا بر احتیاط، یک گاو است و هم‌چنین است حکم ناخن گرفتن.

س ۳۲۹ ـ شخصی در سعی میان صفا و مروه که تکلیف وی هفت مرتبه است، اگر از روی ناآگاهی چهارده مرتبه سعی نماید، تکلیف وی چیست؟

ج ـ در فرض سؤال که به‌واسطهٔ جهل به مسألهٔ زیادتر سعی نموده، سعی او صحیح است و اعاده واجب نیست و هم‌چنین است حکم در صورت نسیان.

س ۳۳۰ ـ گفته می‌شود اگر کسی یک شوط به سعی اضافه کند مستحب است شش شوط دیگر بر آن بیفزاید تا سعی دوم شود، مقصود از این حکم چیست؛ با این که سعی مستحب وجود ندارد؟

ج ـ در خصوص مورد، روایتی هست که بعضی از علما رضوان الله تعالی علیهم اجمعین به آن عمل نموده‌اند و بعضی به جهت ضعف سندش بر طبق آن فتوا نداده‌اند ولکن عمل به آن مطابق احتیاط است.

س ۳۳۱ ـ کسی که می‌دانسته در سعی باید از صفا شروع و به مروه ختم کند، ولی جای آن را نمی‌دانسته و از کسی پرسیده و او مروه را بجای صفا به او نشان داده

(۱۳۶)

و بنا به گفتهٔ او از مروه شروع به سعی کرده و پس از این که هفت مرتبه سعی انجام داده، به اشتباه خود متوجه می‌شود و مرتبهٔ دیگر سعی، آیا سعی او صحیح است یا خیر؟

«گلپایگانی»: اقوی صحت آن است؛ هرچند احوط اعادهٔ سعی است.

* * *

«نکونام»: لازم است حج‌گزار سعی را از صفا شروع کند و آن را در دور هفتم به مروه ختم کند، و در صورتی که از مروه شروع کند، هرگاه متوجه شود باید آن را اعاده کند، و اگر در بین سعی باشد، باید سعی را از سر گیرد و آن را از صفا شروع نماید.

س ۳۳۲ ـ اگر به سبب ناآگاهی، سعی را بر طواف زیارت مقدم دارد، چه باید کند؟

«گلپایگانی»: احتیاط واجب آن است که سعی را اعاده نماید.

* * *

«نکونام»: اگر به سبب ندانستن مسأله، سعی را بر طواف پیشی دارد، لازم است آن را اعاده کند. هم‌چنین است اگر از روی فراموشی چنین نماید.

س ۳۳۳ ـ روی صفا و مروه طبقه‌ای هم‌چون زیر آن ساخته شده، آیا انجام سعی در طبقهٔ فوقانی صحیح است یا خیر؟

ج ـ در صورتی که فوقانی بلندتر از کوه صفا و مروه نباشد که سعی بین دو کوه صدق بکند، مانعی ندارد.

س ۳۳۴ ـ چرخ‌هایی که در میان صفا و مروه رفت و آمد می‌کند محل معینی دارد که شک می‌شود همهٔ این مسیر را می‌پیماید یا خیر، انجام سعی با آن چه تکلیفی دارد؟

ج ـ باید سعی کامل انجام شود؛ هرچند با پرداخت اجرت بیش‌تر باشد.

(۱۳۷)

س ۳۳۵ ـ کسی که نمی‌تواند سعی را پیاده انجام دهد و او را سوار بر چرخ کرده‌اند، در حال سعی به خواب فرو رفته و مقداری از سعی را خواب بوده، آیا سعی وی صحیح است یا نه؟

«گلپایگانی»: صحت سعی در حال خواب معلوم نیست، بنابراین، اگر بعد از نصف، خواب رفته؛ چنان‌چه آن مقداری که در خواب بوده و باقی را با التفات بجا آورده باشد کافی است و احتیاطا اصل سعی را اعاده نماید و در غیر این صورت، لازم است سعی را از سر بگیرد.

* * *

«نکونام»: سعی باید با التفات و توجه انجام شود و تنها شوط‌هایی که با التفات انجام شده درست است و باید آن را کامل کند.

س ۳۳۶ ـ شخصی در حال سعی شک می‌کند شوط سوم است یا چهارم و در حالی که سعی را ادامه می‌دهد فکر می‌کند و پس از مقداری سعی یقین می‌نماید شوط سوم است، آیا سعی وی صحیح است یا باید آن را از سر بگیرد؟

ج ـ در فرض سؤال که شک او مبدل به یقین شده و احراز عدد اشواط نموده و به سعی ادامه داده است به رجای کشف حال، سعی او صحیح است.


تقصیر و حلق

س ۳۳۷ ـ شخصی چند سال پیش به حج مشرف شد و در عمرهٔ تمتع بعد از سعی چند دانه موی ریش را به نیت تقصیر کند و حج را تمام نمود، آیا حج تمتع او صحیح است یا نه؟ در ضمن، بعد از این سفر، چند مرتبهٔ دیگر به حج مشرف شده، اگر حج اول وی اشکال داشته باشد، حج سال‌های بعد صحیح است یا نه؟ و چنان‌چه در واقع، حج اول او مبدل به افراد شده باشد، اگر امسال به مکه رود و

(۱۳۸)

بعد از اتمام اعمال حج، یک عمرهٔ مفرده انجام دهد، برای حج سال اول کافی است یا نه؟

«گلپایگانی»: در فرض سؤال که حج تمتع را ثانیا بجا آورده، اگر عمرهٔ مفرده نیز احتیاطا بجا آورد، کافی است و اگر بعد از حج سال اول در سال‌های بعد، عمرهٔ مفرده بجا آورده باشد نیز کافی است.

* * *

«نکونام»: اشکال ندارد و حج تمتع وی درست است.

س ۳۳۸ ـ کسانی که در شب دهم ـ شب عید ـ جایز است از مشعر کوچ کنند، آیا می‌توانند رمی جمرهٔ عقبه را نیز در شب دهم انجام دهند یا نه؟ حکم قربانی و حلق و تقصیر در شب دهم چیست؟

«گلپایگانی»: کسی که معذور است و نمی‌تواند در روز عید رمی کند، جایز است در شب عید رمی نماید و هم‌چنین اگر از حلق و تقصیر در روز عید معذور است؛ مثل خایف از فجأهٔ حیض که بخواهد همان شب به مکه برود، بعید نیست جایز باشد بعد از رمی جمره، کسی را وکیل کند که در روز عید برای او قربانی نماید و خود حلق یا تقصیر نموده و به مکه برود و قربانی نمودن در شب عید بنابر احوط جایز نیست.

* * *

«نکونام»: کسانی که در شب دهم ـ شب عید ـ جایز است از مشعر کوچ کنند، می‌توانند رمی جمرهٔ عقبه را در شب دهم انجام دهند و زنی که احتمال پریود می‌دهد می‌تواند بعد از آن برای انجام قربانی در روز عید نایب بگیرد و خود حلق یا تقصیر نماید و همان شب به مکه رود. انجام قربانی در شب عید قربان جایز نیست.

(۱۳۹)

س ۳۳۹ ـ شخصی که در اعمال روز عید در منی در اثر گم کردن منزل یا عذر دیگری حلق یا تقصیر را تأخیر انداخته و در شب یا فردای آن روز مقارن طلوع آفتاب حلق کرده، آیا عمل وی صحیح است یا نه؟

ج ـ در صورتی که معذور بوده مجزی است.

س ۳۴۰ ـ شخصی در عمرهٔ تمتع به‌جای تقصیر چند مو از سینهٔ خود کنده و سپس برای حج تمتع محرم شده و حج تمتع را انجام داده، آیا حلقی که بعد از آن انجام گرفته، از تقصیر کفایت می‌کند یا نه؟ و آیا در حال حاضر زن بر او حلال است یا هنوز از احرام خارج نشده است؟

«گلپایگانی»: در فرض سؤال که از جهت جهل به مسأله قبل از محل شدن از عمره، محرم به احرام حج شده، عمرهٔ تمتع او باطل و حج او مبدل به حج افراد شده و بعد از افعال حج و تقصیر یا حلق و طواف نسا، زن بر او حلال است و واجب است بعد از حج، عمرهٔ مفرده بجا آورد و اگر نیاورده، هر وقت متمکن شد، انجام دهد و احتیاط لازم آن است که در سال بعد حج تمتع بجا آورد.

* * *

«نکونام»: حکم این مسأله همان است که در متن آمده و عمرهٔ وی به افراد تبدیل می‌شود، با این تفاوت که بر وی واجب است حج تمتع را در سال آینده بجا آورد.

س ۳۴۱ ـ در روز دهم، اگر حج‌گزار صروره نتواند حلق انجام دهد، آیا می‌شود در شب حلق نماید یا باید روز یازدهم حلق کند؟

«گلپایگانی»: حلق در شب خلاف احتیاط است و اگر در روز عید ترک نمود، روز یازدهم باید حلق کند و اگر به‌جای حلق، تقصیر کرد، وقتی که متمکن از حلق شد، در طول ذی‌حجه حلق نماید.

* * *

(۱۴۰)

«نکونام»: تأخیر حلق تا آخر ایام تشریق اشکال ندارد؛ هرچند به عمد باشد. حلق در شب صحیح است و کفایت می‌کند.

س ۳۴۲ ـ اگر حج‌گزار صروره که برای نخستین بار حج انجام می‌دهد و حلق بر وی واجب است، علم داشته باشد که آرایشگر، سر او را خونی می‌کند، چه باید کند؟

«گلپایگانی»: علی فرض انحصار حلاق به کسی که سر او را خونی می‌کند، بعید است. باید فحص نماید و حلاق ماهر پیدا کند اگر فرضا پیدا نشد، تقصیر نماید و بعد در ماه ذی‌حجه هر وقت متمکن از حلق شد، حلق نماید؛ هرچند به مکه آمده باشد و مو را به منی بفرستد.

* * *

«نکونام»: کسی که در حج، تراشیدن سر بر عهدهٔ اوست و از ابتدا می‌داند با تیغ کشیدن، سر وی خون می‌آید، می‌تواند به تقصیر بسنده نماید.

س ۳۴۳ ـ پس از تمام شدن سعی، بعضی از اشخاص از مو و شارب و ناخن دیگران به عنوان تقصیر، کوتاه می‌کنند. آیا گرفتن وکالت در این کار لازم است یا سکوت و رضایت آن‌ها کافی است؟

ج ـ خود محرم باید نیت تقصیر را که از اعمال حج است بنماید و اگر با رضایت، خودش را در معرض حلاق قرار دهد که موی او را کوتاه کند، کافی است.

س ۳۴۴ ـ چنان‌چه حاجی در روز عید قربان به علت ازدحام یا کسالت نتواند رمی کند و قصد نماید که آن را روز یازدهم قضا کند و از طرفی چون قربانی در منی در روز عید ممکن نیست، قربانی را نیز تا روز سیزدهم تأخیر اندازد، آیا اجازه می‌دهید حلق یا تقصیر را در روز عید انجام دهد و از احرام خارج شود و در

(۱۴۱)

روزهای بعد رمی و قربانی را انجام دهد یا خیر؟

ج ـ در صورت مفروضه می‌تواند با حلق یا تقصیر از احرام خارج شود.

س ۳۴۵ ـ در مناسک آمده که در صورت فراموشی تقصیر در عمره و توجه پیدا کردن به آن بعد از احرام حج، عمره صحیح است و باید یک گوسفند کفاره بدهد، اما دربارهٔ انجام تقصیر و عدم آن چیزی نوشته نشده، آیا دادن کفاره کافی است؟

ج ـ بلی، در صورت نسیان، کفاره کافی است.

س ۳۴۶ ـ کسی که به سبب ناآگاهی از حکم، در خارج منی حلق کرده و طواف حج و سعی و طواف نسا را انجام داده و سپس متوجه مسأله شده است، چه وظیفه‌ای دارد و چنان‌چه موضوع را نداند یا غافل از حلق باشد، تکلیف چیست؟

«گلپایگانی»: در فرض مسأله که از جهت جهل به مسأله و غفلت، در غیر منی حلق کرده، اِجزا بعید نیست؛ هرچند احتیاط آن است که در صورت تمکن به منی برگردد و حلق کند (امرار موسی نماید) و اعمال بعدی را اعاده کند و با عدم تمکن، هر جا که هست همان‌جا حلق کند و استحبابا موی خود را به منی بفرستد.

* * *

«نکونام»: در فرض ناآگاهی حج‌گزار به حکم، حج وی صحیح است.

س ۳۴۷ ـ کسی که به‌واسطهٔ جهل به مسأله بعد از طواف و پیش از سعی، تقصیر کرده و بعد از آن با زن نزدیکی کرده، چه وظیفه‌ای دارد؟

«گلپایگانی»: باید سعی را به نحو صحیح بجا آورد و رجاءً تقصیر کند و بنا بر احتیاط واجب، یک گاو کفاره بدهد.

* * *

(۱۴۲)

«نکونام»: پرداخت کفارهٔ یاد شده بر وی واجب است.

س ۳۴۸ ـ حج‌گزار در منی بعد از رمی جمرهٔ عقبه و قربانی، پیش از حلق و تقصیر به عمد یا به سهو و از روی نادانی از احرام بیرون می‌آید و لباس عادی می‌پوشد، تکلیف وی چیست؟

ج ـ باید حلق یا تقصیر را بجا آورد و یک گوسفند قربانی کند برای پوشیدن لباس دوخته قبل از احلال، اگر عالما عامدا این کار را کرده و اما نسیانا یا جهلا کفاره ندارد.

س ۳۴۹ ـ اگر حج‌گزار در احرام حج یا عمره، فردی را که در احرام است تقصیر نماید، شخص تقصیر شده از احرام خارج می‌شود یا نه؟ و در صورت خارج شدن از احرام، بر او و بر تقصیر کننده کفاره لازم می‌شود یا نه؟

ج ـ اگر جاهل به حکم باشند، تقصیر صحیح است و از احرام خارج می‌شود و بر تقصیر کننده نیز کفاره لازم نیست.

س ۳۵۰ ـ آیا در عمرهٔ تمتع پس از انجام تقصیر سر تراشیدن جایز است یا نه؟

«گلپایگانی»: جایز نیست و اگر بتراشد، بنا بر احوط یک گوسفند کفاره دارد.

* * *

«نکونام»: پرداخت کفارهٔ یاد شده بر وی واجب است.

س ۳۵۱ ـ چند نفر به اتفاق جهت انجام اعمال عمرهٔ مفرده به مکه مشرف شدند و تقصیر را بعد از طواف نسا انجام داده‌اند، حکم آن چیست؟

ج ـ در صورتی که نسیانا یا جهلا طواف نسا را بر تقصیر مقدم داشته‌اند، اشکال ندارد.

(۱۴۳)

س ۳۵۲ ـ شخصی در عمرهٔ مفرده تقصیر را فراموش کرده یا از روی ناآگاهی و جهل تقصیر ننموده است و بعد از طواف نسا و نماز طواف، متوجه آن می‌شود، حکم وی چیست؟

«گلپایگانی»: تقصیر نماید و به احتیاط لازم، طواف نسا و نماز آن را اعاده کند.

* * *

«نکونام»: باید تقصیر نماید و سپس طواف نسا و نماز آن را انجام دهد.

س ۳۵۳ ـ کسی که پیش از این برای خود به حج مشرف شده و در حال حاضر به نیابت از دیگری به حج می‌رود و یا به عکس، پیش از این نایب بوده و حال برای خود به حج مشرف می‌شود، آیا واجب است حلق نماید یا میان حلق و تقصیر اختیار دارد؟

ج ـ در هر دو صورت مخیر است بین حلق و تقصیر.

س ۳۵۴ ـ آرایش‌گری که در حال احرام و پیش از آن که حلق یا تقصیر کند، سر دیگری را می‌تراشد، آیا باید کفاره بدهد یا نه؟

ج ـ کفاره ندارد؛ هرچند این عمل برای او جایز نیست.

س ۳۵۵ ـ آیا لازم است تقصیر در عمرهٔ تمتع بعد از سعی و بدون فاصله انجام گیرد یا نه؟

ج ـ قبل از احرام حج تقصیر نماید کافی است و مدرکی برای فوریت آن به نظر نرسیده.


وقوف به مشعر

س ۳۵۶ ـ آیا حاجی می‌تواند شب برای کاری یا بدون عذر از مشعر به منی برود

(۱۴۴)

و پیش از فجر برای درک اختیاری مشعر باز گردد یا خیر؟

ج ـ برای غیر معذور جایز نیست و اگر رفت و قبل از طلوع فجر مراجعت نمود، معصیت نموده ولکن وقوف او صحیح است.

س ۳۵۷ ـ کوچ کردن از مشعر به منی پیش از نیمه شب یا بعد از آن به سبب ترس ازدحام جمعیت برای پیرمردان و بیماران و زنان جایز است یا خیر؟

ج ـ برای مضطر و خایف و صاحب عذر و زنان، افاضه از مشعر به منی در شب جایز است؛ هرچند قبل از نصف شب باشد.

س ۳۵۸ ـ کارکنان و اعضای کاروانی که وظیفهٔ پذیرایی حاجیان را بر عهده دارند آیا می‌توانند وقوف اضطراری مشعر را انجام داده و شب عید به منی روند و باز نگردند یا نه؟

ج ـ اگر طوری است که ناچارند بعد از وقوف مقداری از شب در مشعر، شبانه به منی بروند و نمی‌توانند ثانیا به مشعر برگردند، مانعی ندارد ولکن اکتفا به مقدار ضرورت نمایند.

س ۳۵۹ ـ هرگاه کارمند کاروان، اثاث را از عرفات به مکه برد و در مشعر توقف نکند و سپس از مکه به مشعر باز گردد و تا صبح در آن جا بماند، چه حکمی دارد و هرگاه وقوف وی فقط به اندازهٔ جمع کردن سنگ برای رمی جمرات باشد، تکلیف وی چیست؟

ج ـ حج او صحیح است و به مقدار جمع کردن سنگ برای رمی جمرات، اگر به قصد وقوف توقف کند، رکن به عمل آمده است.


رمی

س ۳۶۰ ـ موقع رمی جمره، شش عدد سنگ‌ریزه به طور قطع به محل خود رسیده ولی شک دارم عدد هفتم به هدف خورده یا نه و حتی در میان چادر شک من

(۱۴۵)

قوی‌تر شد و در سال بعد به یک نفر حاجی که عازم حج بود پول دادم تا به نیابت از طرف من یک سنگ‌ریزه رمی نماید، حال آیا حج بنده با نقص یک عدد باطل می‌شود یا خیر؟

ج ـ واجب بود با شک، سنگ دیگر بزنید، فعلا که ترک کرده‌اید، حج باطل نمی‌شود.

س ۳۶۱ ـ حج‌گزاری سنگ‌ریزه‌هایی را که از مشعرالحرام جمع آوری نموده، در راه گم کرده است و در منی و دورتر از جمرهٔ عقبه دوباره به جمع‌آوری سنگ‌ریزه می‌پردازد، آیا وی با این سنگ‌ریزه‌ها می‌تواند رمی کند یا نه؟

ج ـ مطلق سنگ‌ریزهٔ حرم کافی است و بودن سنگ‌ریزه از مشعر، حکم استحبابی است.

س ۳۶۲ ـ در سال گذشته عده‌ای به مکه مشرف شده و یک نفر از اهل علم به آنان می‌گوید زن‌ها را برای رمی جمرات با خود نبرید؛ چون بر اثر تراکم جمعیت برای آن‌ها مشکل است و شما از طرف آن‌ها به نیابت رمی نمایید و آنان نیز آن را انجام داده‌اند ولی اطمینان ندارند تکلیف از آنان ساقط شده باشد، آیا حج آنان صحیح است یا خیر؟

ج ـ در فرض مذکور، حج صحیح است ولی مجرد ازدحام در صورتی که موجب عدم تمکین نشود، مجوز ترک رمی و نایب گرفتن نیست و فعلا بر آن‌ها لازم است در صورت تمکن، خودشان به مکه بروند و رمی را در وقت آن انجام دهند و در صورت عدم تمکن، نایب بگیرند.

س ۳۶۳ ـ آیا پرستار بیمار همانند خود بیمار می‌تواند در شب عید، رمی جمرات کند یا نه؟

ج ـ پرستار هم اگر مثل بیمار نمی‌تواند در روز رمی جمرات کند، جایز

(۱۴۶)

است در شب رمی کند، ولی اگر با وصف پرستاری بتواند در روز رمی کند، رمی در شب برای او جایز نیست.

س ۳۶۴ ـ آیا انجام رمی در شب یازدهم ذی‌حجه جایز است یا نه؟

ج ـ در صورتی که روز می‌تواند رمی کند جایز نیست شب رمی کند و اگر نسیانا یا عمدا ترک نمود، قضای آن را فردای آن روز ابتداءً بجا آورد و بعد واجب آن روز را بجا آورد. بلی، اگر روز مطلقا نتواند، شب بجا آورد و فرق نیست که شب قبل باشد یا شب بعد.

س ۳۶۵ ـ آیا حج‌گزار پیش از انجام رمی خود می‌تواند برای دیگری رمی نماید یا نه؟

ج ـ مانعی ندارد.

س ۳۶۶ ـ شخصی در اثر ناتوانی نتوانسته است رمی جمره کند و از این رو نایب گرفته و وی هر سه جمره را رمی نموده، اما وی خود اگر شب می‌رفت، برای او ممکن بود جمره را رمی کند و حال به مسأله توجه پیدا نموده که اگر زن ناتوان باشد، می‌تواند کسی را اجیر بگیرد که به‌جای او سنگ بزند، ولی اگر شب ممکن شود می‌تواند آن را در شب انجام دهد، حال، آیا این حکم حتمی است یا اختیاری؟

«گلپایگانی»: در فرض سؤال، چنان‌چه رمی در شب برای خودش ممکن باشد، باید خودش در شب رمی کند و اگر ممکن نیست، نایب بگیرد که در روز از طرف او رمی کند و این حکم در مناسک، مسأله بالصراحه ذکر شده و اگر به وطن برگشته، احتیاطا اگر بتواند خودش به منی برود و قضای آن را روز بجا آورد و اگر متمکن نیست، نایب بگیرد که روز از

(۱۴۷)

طرف او رمی کند و در هر صورت، باید رمی در ایام تشریق باشد.

* * *

«نکونام»: حکم احتیاطی گفته شده، لازم است مراعات گردد.

س ۳۶۷ ـ رمی جمرهٔ عقبه از چهار طرف بسنده است یا خیر؟

ج ـ رمی از غیر محل سابق خلاف احتیاط است.

س ۳۶۸ ـ العاجز عن رمی جمرة العقبة فی یوم العید یرمی صباح الغد قضاءً، فهل لهذا الشخص أن یذبح ویحلق یوم العید بدون رمی جمرة العقبة أو لابدّ أن یؤخّر الذبح والحلق أیضا إلی ما بعد الرمی؟

ـ کسی که از رمی جمرهٔ عقبه در روز عید ناتوان است فردای آن روز لازم است قضای آن را بگذارد، حال آیا بر وی لازم است ذبح قربانی و حلق را پیش از انجام رمی آن جمره انجام دهد یا باید ابتدا جمره را رمی کند و سپس ذبح و حلق را بیاورد؟

ج ـ یحب أن یکون الذبح والحلق مترتّبین علی رمی جمرة العقبة، فإن عجز عن الرمی یوم العید یرمی فی غده، فإن عجز عن الرمی فی تلک الأیام ولیالیها جمیعا یستنیب من یرمی عنه ثمّ یذبح ویحلق فی النّهار.

ـ واجب است ذبح و حلق بعد از رمی جمره انجام گیرد و ترتیب آن رعایت شود، و اگر از انجام رمی در روز عید ناتوان است، رمی را در فردای آن روز انجام دهد و چنان‌چه نتواند رمی را در هیچ یک از آن روزها و شب‌ها بگزارد، از طرف خود نایب بگیرد و سپس ذبح و حلق را در روز انجام دهد.

(۱۴۸)

س ۳۶۹ ـ هل یجوز الرمی عن النساء نیابةً فی هذه السنین لکثرة الحجّاج فوق العادة أو یجب علیهنّ أن یرمین بأنفسهنّ، وکذلک الطواف حول الکعبة، والازدحام فی الرمی یخفف لیلاً، ولکنّ الإزدحام حول الکعبة لا یخفّف لیلاً ونهارا فی هذه السنین.

ـ آیا زنان می‌توانند در این سال‌ها که حاجیان بسیار هستند برای انجام رمی نایب بگیرند یا باید خود حج بگزارند و هم‌چنین طواف کعبه که همیشه هم در شب و هم در روز شلوغ است به خلاف رمی که جمعیت آن در روز بسیار و در شب کاهش می‌یابد؟

ج ـ النساء فی الفرض المرقوم یؤخّرنّ الرمی إلی آخر أیام التشریق فیرمین بأنفسهنّ مع الإمکان فی النّهار، ومع عدم التمکن فباللیل، وإن عجزن عن کلیهما جازت لهنّ الاستنابة، وکذا الطواف، فلا تجوز لهنّ الاستنابة فیه، بل یطفن بأنفسهنّ مع الإمکان.

ـ زنان در فرض یاد شده می‌توانند رمی را تا آخر روزهای تشریق به تأخیر اندازند و خود رمی را انجام دهند و در صورتی که ناتوان از آن باشند، رمی را در شب بگزارند و چنان‌چه ناتوان از هر دو باشند، می‌توانند نایب بگیرند و دربارهٔ طواف نیز چنین است و در صورتی توانایی آنان بر انجام طواف، جایز نیست نایب بگیرند، بلکه باید خود طواف نمایند.

س ۳۷۰ ـ انجام رمی در طبقهٔ دوم که تازه ایجاد شده چه حکمی دارد؟

«گلپایگانی»: در طبقهٔ تحتانی رمی کنند و رمی در طبقهٔ فوقانی خلاف احتیاط است.

* * *

«نکونام»: رمی در طبقه‌های فوقانی، هرچند متعدد و دارای چندین طبقه نیز باشد، اشکال ندارد.

(۱۴۹)

س ۳۷۱ ـ ما حکم من نسی الرمی أو الذبح أو الحلق یوم العید ورمی أو ذبح أو حلق أو قصر فی لیلة الحادی عشر نسیانا أو جهلاً أو عمدا؟

ـ کسی که رمی یا ذبح یا حلق را در روز عید قربان فراموش کند و به سبب ناآگاهی و یا از روی فراموشی و یا به عمد آن را در شب یازدهم بگزارد چه باید کند؟

«گلپایگانی»: إن کان المنسی هو الرمی وقد تذکر قبل مضی أیام التشریق وجب علیه احتیاطا أن یرمی قضاء کلّ یوم فی غده، وإن مضی أیام التشریق، فإن کان متمکنا من قضائه بنفسه فی العام المستقبل فلیقضه بنفسه وإلاّ فیستنیب من یرمی عنه یوم العید فی العام المستقبل، وإن کان المنسی هو الذبح وقد ذبح فی لیلة الحادی عشر فلا یبعد الإجزاء، وإن کان الأحوط أن یذبح فی النهار أیضا، وإن کان المنسی هو الحلق وقد حلق فی لیلة الحادی عشر فالإجزاء فی الفرض المرقوم لا یخلو عن قوّة.

ـ اگر آن‌چه فراموش شده رمی است و آن را پیش از روزهای تشریق بگزارد، واجب است به احتیاط آن را در فردای آن روز قضا نماید و چنان‌چه در روزهای تشریق بگزارد در صورت توانایی باید خود قضای آن را بیاورد و در غیر این صورت نایب بگیرد تا آن را در روز عید سال دیگر انجام دهد. و اگر ذبح را فراموش کند و قربانی را در شب یازدهم قضا نماید باید به احتیاط ذبح را در روز نیز انجام دهد و در صورتی که حلق را فراموش کند، کفایت آوردن آن در شب‌یازدهم‌خالی‌ازقوت‌نیست.

* * *

«نکونام»: اگر ذبح را در شب انجام دهد، کفایت می‌کند و لازم نیست در روز قربانی نماید.

س ۳۷۲ ـ در این اواخر، جمرهٔ عقبه را به صورت دیوار عریض سیمانی درآورده‌اند و در وسط آن، ستونی سنگ‌چین است که می‌گویند سنگ‌ریزه را

(۱۵۰)

باید به همان قسمت سنگ‌چین بزنند و به دیوار سیمانی کافی نیست با این که اوایل امر چنین نبوده و شاید در آینده نیز چنین نباشد، آیا حکم آن چنین است؟

ج ـ قدر متیقن از اِجزاء، همان مقدار سنگ‌چین است و زاید بر آن مورد شک است.


قربانی

س ۳۷۳ ـ کسانی که حج استحبابی بجا می‌آورند؛ مانند بیش‌تر کاروان‌دارها و راهنمایان که حج واجب خود را در سفر اول انجام داده‌اند و از کسی نیز نایب نشده‌اند، در صورتی که نیت حج تمتع کرده باشند آیا قربانی در منی برای آن‌ها لازم است یا چون حج آنان استحبابی است، می‌توانند قربانی را انجام ندهند؟

ج ـ در حج تمتع، قربانی لازم است و فرقی بین واجب و مستحب آن نیست.

س ۳۷۴ ـ هرگاه ذبح یا نحر در روز عید ممکن نباشد، آیا جایز است رمی و حلق از روز عید تا مناسک منی به تأخیر افتد تا ترتیب آن رعایت شود یا نه؟

ج ـ در فرض سؤال، رمی را در وقت خود انجام دهد و می‌تواند حلق را در روز عید انجام دهد و قربانی را تأخیر بیندازد.

س ۳۷۵ ـ شخصی در منی گوسفندی خریداری کرده و صاحب گوسفند ادعا داشته سال آن تمام است و در حال حاضر شک می‌کند که سال آن تمام بوده یا نه؟ چنان‌چه سال آن تمام نبوده، آیا ضرری به حجة‌الاسلام او وارد می‌آید یا نه؟

ج ـ در این موارد قول ذی الید با احتمال صدق معتبر است و چنان‌چه معلوم شود که قربانی واجد شرط نبوده، موجب بطلان حج نیست و اگر بخواهد احتیاط کند کسی را وکیل کند که از طرف او در روز عید آینده قربانی کند.

(۱۵۱)

س ۳۷۶ ـ آیا باید گوشت قربانی را میان مستحقان تقسیم کرد و در صورتی که برای قربانی نایب بگیرد و مطمئن نباشد که نایب، گوسفند نر قربانی کرده یا ماده و هم‌چنین گوشت آن را میان مستحقان تقسیم کرده یا نه؟ آیا وی باید پس از رسیدن به وطن خود، گوسفند بخرد و آن را قربانی کند وگوشت آن را به مستحقان برساند یا عمل نایب کافی است و لازم نیست دوباره قربانی نماید؟

ج ـ قول نایب اگر خودش گفت به وظیفه عمل کرده‌ام، کافی است و لازم نیست گوسفند قربانی نر باشد.

س ۳۷۷ ـ چون محل قربان‌گاه را تغییر داده‌اند و تشخیص این که محل فعلی آن از منی است یا از مشعر، مشکل است؛ بنابراین، آیا می‌توان در مکانی فعلی قربانی کرد یا نه؟ و در صورت عدم کفایت، تکلیف چیست؟

ج ـ برای این که ذبح در منی واقع شود باید حتی الامکان تفحص نماید و قول اهل خبره حجت است و اگر به کلی ذبح در منی میسر نبود، ذبح در وادی محسر مجزی است. ان‌شاء اللّه تعالی.

س ۳۷۸ ـ چون محل قربانی را از منی تغییر داده‌اند و در وادی محسر برده‌اند، آیا می‌شود قربانی را در غیر منی انجام داد یا لازم است در خود منی انجام گیرد؟ و چنان‌چه حج‌گزار نتوانست ذبح کند، آیا در مکه یا در وطن می‌تواند قربانی کند یا خیر؟

«گلپایگانی»: از قرار مسموع، فعلا هر کس بخواهد در منی قربانی کند مانع نمی‌شوند؛ چون مقداری از مذبح سابق به حال خود باقی است و تا قربانی در منی ممکن است قربانی در غیر منی مجزی نیست. بلی، اگر به‌کلی ممنوع شود، اقوی کفایت آن است در وادی محسر؛ اگرچه احوط، جمع بین قربانی و روزه است و قربانی در مکه یا وطن مجزی نیست.

* * *

(۱۵۲)

«نکونام»: انجام قربانی در مسلخ جدید بسنده است.

س ۳۷۹ ـ گفته می‌شود واجب است صاحب قربانی از قربانی بخورد اما نمی‌توان این امر را در آن هوای گرم با فراهم نبودن وسایل طبخ انجام داد و چه بسا که فردی به نیابت از صد نفر قربانی می‌کند و نمی‌شود از هر گوسفندی بخشی برگیرد یا اگر آن را بیاورد، مخلوط می‌شود، آیا در این صورت می‌توان این واجب را ترک نمود؟

ج ـ ترک این واجب، در صورت امکان جایز نیست، و بعد از ذبح، مخلوط شدن قربانی‌ها به یک‌دیگر ضرر ندارد.

س ۳۸۰ ـ آیا می‌توان قیمت گوشت گوسفند قربانی را به هر صورت در راه مشروعی مصرف نمود یا نه؟

ج ـ صرف قیمت آن در مصارف دیگر کافی نیست.

س ۳۸۱ ـ کسی که از فقیری وکالت گرفته تا یک سوم قربانی خود یا دیگران را برای او قبول کند، آیا باید قیمت یک سوم گوسفند زنده را به فقیر بدهد یا یک سوم قیمت گوسفند ذبح شده را؟ چنان‌چه قیمت ذبح شده مراد باشد، قربانی را در قربان‌گاه به هیج قیمتی نمی‌خرند، پس این وکالت برای موکل چه فایده‌ای دارد؟

ج ـ قیمت ثلث ذبح شده را بپردازد و در صورتی که هیچ گونه قیمتی ندارد، ضامن قیمت آن نیست، و در صحت وکالت، رجوع سود مادی به موکل معتبر نیست و همین قدر که وکالت به‌واسطهٔ بعض دواعی عقلایی باشد، صحیح است.

(۱۵۳)

س ۳۸۲ ـ شخصی برای حج نیابتی اجیر شده و وی برای انجام قربانی نایب می‌گیرد، اکنون آیا شخصی که قربانی می‌کند اجیر را قصد کند یا نایب گیرندهٔ نخست و صاحب حج را؟

«گلپایگانی»: احتیاط آن است که نیت کند که از طرف منوب عنه خودم برای منوب عنه اول قربانی می‌کنم.

* * *

«نکونام»: نخستین کسی را که برای او نایب گرفته‌اند را نیت کند.

س ۳۸۳ ـ در روز عید در منی پیش از آن که قربانی را ذبح کند، چیزی به عهدهٔ وی نیست و بعد از ذبح، قربانی قیمتی ندارد، آیا در این صورت لازم است برای احتیاط سهمیهٔ فقیر را حساب و مصالحه نماید یا خیر؟

ج ـ با فرض این که قیمت ندارد و فقیر مؤمنی نباشد که آن را اگر به او صدقه بدهند قبول کند، رعایت این احتیاط واجب نیست.

س ۳۸۴ ـ قربانی و ذبح آن در شب یازدهم جایز است یا خیر؟

«گلپایگانی»: ذبح در شب یازدهم بنابر احوط جایز نیست و اگر در روز عید ذبح نکرد، روز یازدهم ذبح نماید.

* * *

«نکونام»: انجام ذبح در شب یازدهم جایز نیست، بلکه با ناتوانی در روز دهم، باید این کار در روز یازدهم انجام گیرد.

س ۳۸۵ ـ اگر از روی غفلت یا جهل به مسأله، گوسفند بی شاخی (کل) را در روز عید قربانی کرده باشد و سپس به مسأله توجه پیدا کرده، آیا در صورت توانایی، واجب است حج را اعاده کند یا چنان‌چه قربانی بفرستد کافی است؟

ج ـ لازم نیست مجددا حج برود، فقط قربانی صحیح بفرستد کافی است.

(۱۵۴)

س ۳۸۶ ـ مردی دو گوسفند قربانی خریده که یکی را برای خود و دیگری را برای همسر خویش ذبح کند، آیا تعیین قربانی لازم است یا نه؟

ج ـ بلی، تعیین لازم است و بدون آن کفایت نمی‌کند.

س ۳۸۷ ـ قربانی را باید در موقع ذبح رو به قبله کرد، حال آیا باید آن را به طرف راست یا چپ بخوابانند یا ذبح آن در حالت ایستاده نیز جایز است؟

ج ـ ظاهرا تفاوت نمی‌کند.

س ۳۸۸ ـ آیا حج‌گزار پیش از انجام قربانی خود می‌تواند برای دیگری قربانی کند یا نه؟

ج ـ مانعی ندارد.

س ۳۸۹ ـ اگر در حال احرام عملی از او سر زند که موجب کفاره است، حیوان کفاره را باید در کجا ذبح یا نحر کند؟

«گلپایگانی»: در احرام عمرهٔ تمتع احوط آن است که در مکه ذبح یا نحر نماید و اگر در احرام حج است باید در منی نحر یا ذبح کند و اگر عمدا یا از روی فراموشی در این دو مکان ذبح نکرد، در صورت امکان باید نایب بگیرد که از طرف او در منی یا مکه ذبح نماید و اگر ممکن نشد، در شهر خودش یا در جای دیگر رجاءا ذبح نماید.

* * *

«نکونام»: حکم احتیاطی یادشده لازم است به همان ترتیبی که در متن آمده مراعات گردد.

س ۳۹۰ ـ آیا رعایت شرایط حیوان قربانی در حیوان کفاره نیز لازم است یا خیر؟

ج ـ احتیاط مستحب رعایت آن شرایط است.

(۱۵۵)

س ۳۹۱ ـ آیا در حال ضرورت یک نفر می‌تواند به نیابت از چند نفر قربانی نماید؟

ج ـ در قربانی، مباشرت شرط نیست و می‌تواند وکیل انجام دهد؛ هرچند ضرورت نباشد، لکن باید در حین قربانی قصد کند که این گوسفند قربانی زید است؛ مثلا اگر چند گوسفند به قصد چند نفر قربانی کند، بدون قصد تعیین صحیح نیست.

س ۳۹۲ ـ شخصی بدون گرفتن وکالت در ذبح، از طرف همسر یا شخص دیگری قربانی می‌نماید به این گمان که اذن ضمنی از او دارد و مطمئن است که وقتی به وی بگوید راضی است و خوشحال نیز می‌شود، این چنین قربانی کفایت می‌کند یا نه؟

ج ـ مجزی نیست.


بیتوته در منی

س ۳۹۳ ـ آیا زن‌ها می‌توانند شب دوازدهم ذی الحجه رمی جمرات بنمایند و همان شب به مکه بروند و دیگر به منی باز نگردند یا باید مانند مردان تا ظهر در منی بمانند؟

ج ـ باید مانند مردان تا ظهر روز دوازدهم در منی بمانند.

س ۳۹۴ ـ اگر حج‌گزار در روز عید برای انجام طواف از منی به مکه رود و در بازگشت به سبب ترافیک نزدیک نصف شب یا بعد از نصف شب به منی رسد، آیا کفاره بر او واجب است یا نه؟

ج ـ بر حاج واجب است از اول شب تا نصف آن در منی بماند و در فرض سؤال که به علتی در مقداری از شب ترک بیتوته نموده و بقیه را بیتوته کرده، کفاره واجب نیست.

(۱۵۶)

س ۳۹۵ ـ حج‌گزار می‌تواند در شب یازدهم و دوازدهم بعد از نصف شب برای بقیهٔ اعمال حج به مکه برود و احتیاط آن است که پیش از طلوع فجر داخل مکه نشود. حال، اگر وی بعد از طلوع فجر داخل مکه شود به ازدحام جمعیت برخورد می‌کند و هوا گرم می‌شود و انجام طواف حج و طواف نسا برای وی مشکل می‌گردد، آیا جایز است وی اعمال حج را پیش از طلوع فجر شروع‌نماید؟

ج ـ بلی، می‌تواند قبل از طلوع فجر مشغول طواف شود و عمل به احتیاط، واجب نیست.


دیگر مسایل حج

س ۳۹۶ ـ شخصی که در اول ماه ذی‌حجه وارد مکه شده، آیا بعد از پایان عمرهٔ تمتع و پیش از انجام حج تمتع می‌تواند عمرهٔ مفرده انجام دهد یا نه؟ هم‌چنین آیا وی بعد از اعمال حج تمتع می‌تواند بی‌درنگ عمرهٔ مفرده را انجام دهد یا نه؟

ج ـ بعد از احرام عمره تمتع، جایز نیست بدون حاجت از مکه بیرون برود و جایز نیست قبل از حج، عمرهٔ مفرده بجا آورد؛ ولی بعد از اتمام حج تمتع، عمرهٔ مفرده جایز است و فاصله لازم نیست.

س ۳۹۷ ـ اگر حمله‌دار یا فردی از کارگران کاروان حج، برای اجارهٔ منزل به مکه بروند و در مسجد تنعیم به نیت عمرهٔ مفرده، محرم شوند و بعد از اعمال عمره به جده یا به مدینه مراجعت کنند دوباره برای اعمال حج و عمره تمتع از میقات محرم شوند جایز است یا خیر؟

«گلپایگانی»: مانعی ندارد؛ به شرط آن که اجیر برای حج تمتع بلدی نباشد بنا بر احتیاط.

* * *

(۱۵۷)

«نکونام»: چنان‌چه برای انجام حج بلدی اجیر نشده باشد، اشکال ندارد.

س ۳۹۸ ـ اگر کسی عمرهٔ مفرده را از روی ناآگاهی بعد از عمرهٔ تمتع و پیش از حج بجا آورد، تکلیف او نسبت به حج چیست؟

ج ـ باید حج تمتع را بجا آورد و حج او صحیح است.

س ۳۹۹ ـ شخصی که پیش از غروب آفتاب شب سیزدهم از منی کوچ کرده و بعد از ساعتی برای نمونه به منی می‌رود، آیا واجب است شب را بماند و رمی جمرات را در فردای آن روز بگزارد یا نه؟

ج ـ واجب نیست.

س ۴۰۰ ـ زنان، پیرمردان، بیماران و کسانی که از مشقت و ازدحام ترس دارند، آیا جایز است شب دوازدهم بعد از بیتوته در منی، رمی جمرات را شبانه انجام داده به مکهٔ معظمه بروند و دیگر به منی باز نگردند یا خیر؟

«گلپایگانی»: جایز است.

* * *

«نکونام»: زن در کوچ کردن بعد از ظهر روز دوازدهم، حکم مرد را دارد؛ بنابر این، اگر به سبب عذری نتواند در روز رمی نماید و رمی را در شب دوازدهم انجام دهد، نمی‌تواند پیش از ظهر از منی کوچ کند، مگر آن که برای ماندن تا بعد از ظهر عذری داشته باشد.

س ۴۰۱ ـ هرگاه کسی که نمی‌تواند وارد مکه شود و مصدود شمرده می‌گردد و نمی‌تواند طواف بگزارد و در عمرهٔ مفرده به سبب ندانستن مسأله، در قربان‌گاه ذبح و تقصیر ننمود و بعد از بازگشت به وطن، مسأله را دانست، تکلیف وی نسبت به خروج از احرام چیست؟

ج ـ در هر جا متذکر شد؛ چنان‌چه فرستادن هدی به مکه یا منی ممکن

(۱۵۸)

باشد، بفرستد و اگر فرستادن هدی به مکه یا منی ممکن نباشد، در محل تذکر ذبح کند و تقصیر نماید و از احرام خارج شود.

س ۴۰۲ ـ شخصی وصیت کرده که بخشی از ملک وی را بفروشند و دو حج برای خود و پدرش خریداری کنند و اکنون ملک مورد وصیت زاید بر قیمت دو حج است، آیا واجب است مبلغ افزوده را در امور خیر دیگر؛ مانند نماز و روزه مصرف کنند یا به ورثه باز می‌گردد با این که تمام ملک مورد وصیت، از یک‌سوم مال وی بیش‌تر نیست؟

ج ـ در این صورت ممکن است بر کیفیت حج بیفزایند؛ مثل این که شرط کنند بعض مستحبات انجام داده شود یا شخصی را که عالم‌تر به مسایل و احکام باشد، استیجار نمایند و اگر باز هم زیاد آمد، ملک ورثه است.

س ۴۰۳ ـ اگر شخصی در دو سال مجاورت خود در مکه مستطیع شود یا در وطن خود مستطیع شود و بخواهد حجة الاسلام را بعد از داخل شدن در سال چهارم مجاورت انجام دهد، آیا حج تمتع بجا آورد یا افراد؟

«گلپایگانی»: در فرض سؤال که استطاعت در بین دو سال مجاورت حاصل شده، واجب است حج تمتع بجا آورد، لکن اگر بعد از گذشتن دو سال حج را بجا آورد، اولی مراعات احتیاط است.

* * *

«نکونام»: بر وی به هر حال انجام حج تمتع واجب است.

س ۴۰۴ ـ شخصی که وجوهاتی مانند خمس، زکات و مظالم در مال وی هست آیا می‌تواند فقط وجوه مالی هزینهٔ سفر حج را بپردازد یا باید وجوه همهٔ اموال خود را بپردازد؟ و در این صورت، آیا حج او صحیح است یا نه؟

ج ـ تصرف در مالی که خمس به آن تعلق گرفته، قبل از ادای خمس جایز

(۱۵۹)

نیست و با ادای خمس مقداری که می‌خواهد خرج سفر مکه کند، منع از تصرف رفع نمی‌شود. بلی، اگر تمام آن پول را به عنوان خمس به مجتهد بدهد و چهار خمس آن را مثلا قرض نماید، تصرف در آن جایز است و با ندادن خمس متعلق به مال، اگرچه معصیت نموده، لکن اگر لباس احرام و نعلین در حال سعی و پول قربانی از غیر مال متعلق خمس باشد یا این که آن‌ها را به ذمه خریده باشد، حج او صحیح است.

س ۴۰۵ ـ اگر در سال چهارم مجاورت خود در مکه مستطیع شود و پیش از اتیان حج واجب، در حالی که از مجاورت اعراض نموده، به وطن خود باز گردد، آیا حج تمتع بر او واجب است یا افراد؟

ج ـ حج افراد بجا آورد.

س ۴۰۶ ـ آیا زنی که حیض شده و تا پیش از هشتم ماه پاک نمی‌شود می‌تواند بجای آن که حج افراد بجا آورد برای عمرهٔ تمتع نایب بگیرد و برای حج تمتع محرم شود یا نه؟

ج ـ در فرض سؤال، اگر نمی‌تواند اعمال عمره را بجا آورد و وقوف عرفات را درک کند، لازم است حج افراد بجا آورد و اگر محرم به احرام تمتع شده، عدول به افراد نماید و بعد از حج، عمرهٔ مفرده بجا آورد.

س ۴۰۷ ـ آیا همهٔ بیابان عرفات، مشعر و منی حرم به شمار می‌رود یا عرفات، خارج از حرم است؟

ج ـ حدود حرم مشخص است. عرفات جزو حرم نیست و منی و مشعر جزو حرم است.

(۱۶۰)

س ۴۰۸ ـ آیا انسان در عمرهٔ مفرده یا عمرهٔ تمتع یا حج تمتع می‌تواند اعمال را با فاصله انجام دهد و برای نمونه، یک روز طواف کند و روز دیگر نماز آن را بخواند و روز دیگر سعی و روز دیگر تقصیر و روز دیگر طواف نسا را بجا آورد یا نه؟

ج ـ اگر چنین کند، عمل صحیح است، لکن در بعض صور مثل تأخیر نماز از طواف معصیت کرده است.

س ۴۰۹ ـ اگر کسی در سال استطاعت به قصد این که مکه را وطن قرار دهد، بدون اعراض از وطن اصلی به مکه مشرف شود، آیا باید حج تمتع انجام دهد یا افراد؟

ج ـ تمتع بجا آورد.

س ۴۱۰ ـ استطاعت نسبت به حج منذور مقدمهٔ وجوب است یا مقدمهٔ واجب یا میان نذر حجة‌الاسلام و نذر غیر آن تفاوتی هست؟

ج ـ اگر نذر حجة الاسلام باشد، استطاعت شرط وجوب حج است و موجب تحقق نذر، و اگر نذر غیر حجة الاسلام باشد، استطاعت شرعیه نه شرط وجوب حج است و نه شرط صحت نذر، بلکه قدرت عقلیه بر حج، شرط صحت و انعقاد نذر است.

س ۴۱۱ ـ سجده کردن بر سنگ‌هایی که مسجد الحرام و مشاهد مشرفه به آن فرش شده که برخی سنگ مرمر و بعضی از غیر آن است، جایز است یا خیر؟

ج ـ بلی، جایز است و معادنی که سجده بر آن‌ها جایز نیست معادنی است که عرفا بر آن‌ها زمین گفته نمی‌شود؛ مثلا طلا و نقره و عقیق و مس و سایر فلزات.

(۱۶۱)

س ۴۱۲ ـ روزه گرفتن در روزهای تشریق جایز است یا نه؟

ج ـ بر کسی که در منی باشد حرام است.

س ۴۱۳ ـ حج شخصی که مؤسس سینماست و امسال به حج مشرف شده و در مراجعت از حج، باز همان کار را ادامه می‌دهد، چه حکمی دارد؟

ج ـ تأسیس و بنای مؤسساتی که سبب گمراهی و فساد اخلاق جامعهٔ اسلام است و کمک به آن به هرنحو باشد، حرام است. امید است ان‌شاء اللّه شخص مذکور با مشاهدهٔ نمونه‌های عالم قیامت، از این اجتماع دینی در مکهٔ معظمه متنبه گردد و مخصوصا آتش سوزی وادی منی سبب عبرت و بیداری او بشود و توجه او هم‌چنان به خداوند قهار جلب شود که از روی حقیقت از گناهان گذشته توبه کند و توبهٔ خود را نشکند و هم‌چنان که سزاوار و شایستهٔ مسلمانان حقیقی است موافق رضای حق تعالی عمل کند.

س ۴۱۴ ـ عبور از زیر پل‌هایی که در مسیر ساخته‌اند جایز است یا نه؟

«گلپایگانی»: صدق استظلال مشکل است و از مورد مذکور انصراف دارد.

* * *

«نکونام»: آنچه در حال احرام حرام است، سایه بر سر قرار دادن است؛ بنابراین، عبور از زیر پل‌هایی که در مسیر واقع شده است یا بودن در خودرویی که در پمپ بنزین در زیر سقف متوقف می‌شود اشکال ندارد، و کفاره بر عهدهٔ آن‌ها نمی‌آید.

س ۴۱۵ ـ پیش از این، مسجد الحرام را با سنگ‌هایی مفروش کرده‌اند که حرارت آفتاب را به خود نمی‌گیرد و بعضی می‌گویند این سنگ‌ها مصنوعی و از مواد

(۱۶۲)

مخصوصی است، آیا در صورت شک در سنگ بودن، سجده بر آن صحیح است یا خیر؟

ج ـ این فرع مربوط به تشخیص موضوع است. اگر دو نفر ثقهٔ عارف، شهادت به سنگ بودن بدهند، کافی است.

س ۴۱۶ ـ آیا قاعدهٔ تجاوز در اعمال و افعال عمره و حج جاری است یا خیر؟

ج ـ بلی، جاری است.

س ۴۱۷ ـ آیا حج‌گزار، خود می‌تواند از گوشت گوسفندی بخورد که به عنوان کفاره پرداخت می‌نماید؟

ج ـ خودش نمی‌تواند بخورد.

س ۴۱۸ ـ کسی که اعمال منی را انجام داده و صبح دوازدهم برای کاری به مکه آمده، آیا لازم است پیش از ظهر برای نفرِ بعد از ظهر به منی باز گردد یا خیر؟

ج ـ اگر قبل از ظهر نفر کرد، ضرری به حج او نمی‌رسد؛ هرچند عمدا باشد، ولکن معصیت کرده و لازم است در صورت امکان، قبل از ظهر به منی برگردد و در صورت جهل و نسیان، چیزی بر او نیست.

س ۴۱۹ ـ انجام عمرهٔ مستحبی به قصد خود و دیگری صحیح است یا خیر؟

«گلپایگانی»: صحت آن بعید نیست.

* * *

«نکونام»: درست است.

(۱۶۳)

س ۴۲۰ ـ کسی که در مسجد الحرام برای حج تمتع احرام می‌بندد و چون فاصلهٔ منزل وی تا مسجد یک یا دو فرسخ است و در ماشین سقف‌دار سوار می‌شود و به خانه می‌آید و از آن‌جا به عرفات عازم می‌شود، آیا رفتن به زیر سایهٔ سقف آن ماشین کفاره دارد یا خیر؟

«گلپایگانی»: جواز استظلال در فرض سؤال بعید نیست؛ هرچند احتیاط در ترک است.

* * *

«نکونام»: اگر بر خودرو سقف‌دار سوار می‌شود، باید در هر احرام یک گوسفند کفاره بپردازد و با تکرار پیاده و سوار شدن کفاره تکرار نمی‌شود. همین حکم در سایر موارد سایه بر سر قرار دادن ثابت است. بله، بعد از آن که محرم به منزل رسید؛ هرچند در محله‌های جدید مکه باشد که از مسجدالحرام دور است، برای رفتن به مسجدالحرام می‌تواند در ماشین‌های سقف‌دار سوار شود یا زیر سایه رود.

س ۴۲۱ ـ در حال حاضر مسجد تنعیم به مکه متصل بلکه داخل در آن است، آیا برای کسی که بعد از حج، جهت عمرهٔ مفرده محرم می‌شود، چون آن‌جا منزل محسوب می‌شود، استظلال جایز است یا نه؟

«گلپایگانی»: در مورد سؤال، احتیاطا استظلال نکند.

* * *

«نکونام»: پیش از این گذشت که بعد از آن که محرم به منزل رسید؛ هرچند در محله‌های جدید مکه باشد که از مسجدالحرام دور است، برای رفتن به مسجدالحرام می‌تواند در ماشین‌های سقف‌دار سوار شود یا زیر سایه رود.

(۱۶۴)

س ۴۲۲ ـ آیا کفارهٔ احرام عمره یا حج را می‌توان در وطن ذبح نمود و به فقیر داد یا خیر؟

ج ـ اگر ایصال کفاره به فقیر در حج مشکل باشد، مانع ندارد که در وطن ذبح کند و به فقیر بدهد.

س ۴۲۳ ـ کفاره‌ای که در احرام عمره یا حج واجب شده را در چه اموری باید مصرف نمود؟

«گلپایگانی»: مصرف کفاره، فقیر غیر سید است و اگر دهندهٔ کفاره سید باشد، جایز است که کفاره را به سید فقیر بدهد و بنا بر احتیاط واجب باید فقیر مؤمن باشد.

* * *

«نکونام»: کفاره را تنها می‌توان به فقیر مؤمن و شیعی داد.

س ۴۲۴ ـ در موردی که عمرهٔ تمتع فاسد می‌شود؛ مثل مورد آمیزش پیش از سعی، چنان‌چه فرصت برای اتمام و اعاده باقی باشد و با این حال عمرهٔ فاسد را تمام نکند و به اعادهٔ عمره بسنده نماید، کافی است یا خیر؟

«گلپایگانی»: اگرچه ممکن است گفته شود که عمل مزبور صحیح و مجزی از حجة الاسلام است، لکن احتیاط آن است که حج تمتع را در سال بعد اعاده نماید و یک عمرهٔ مفرده هم به قصد ما فی الذمه بجا آورد.

* * *

«نکونام»: اعادهٔ عمره کافی است و انجام آن در سال آینده لازم نیست.

س ۴۲۵ ـ در مورد جماع پیش از سعی در عمرهٔ تمتع یا هر موردی که عمره فاسد شده باشد، در صورتی که فرصت به پایان رساندن آن نباشد، در کتاب

(۱۶۵)

مناسک آمده است که آن عمرهٔ فاسد را قطع کند و آن را اعاده نماید، حال قطع آن چگونه است: آیا به تقصیر و محرم شدن دوباره است یا اعمال عمره را دوباره با همان احرام قبلی انجام دهد؟

«گلپایگانی»: ظاهرا مراد از قطع، رها کردن عمرهٔ فاسده و از سر گرفتن عمره است به رفتن به میقات و محرم شدن از میقات و بهتر آن است که رجاءً محرم شود و عمره را انجام دهد و اگر سال بعد هم حج نماید، اولی و احوط است.

* * *

«نکونام»: چنانچه وقت باقی نیست، آن را رها کند و سپس اعاده نماید و گزاردن آن در سال آینده لازم نیست.

س ۴۲۶ ـ از برخی شنیده‌ام که هنگامی که حج‌گزار از مکه باز می‌گردد تا چهار ماه گناهی بر او نوشته نمی‌شود، آیا بر این مطلب روایتی صحیح در دست است یا نه و این روایت چگونه معنا می‌شود؟

ج ـ بلی، این مضمون در احادیث شریفه وارد شده، ولی در بعض احادیث مقید شده به عدم اتیان کبیره و در بعض دیگر مقید شده به عدم اتیان موجبه. شیخ الطائفه رحمه‌الله در تهذیب جلد پنجم صفحهٔ نوزده و بیست طبع جدید در باب ثواب الحج به سند صحیح از معاویة بن عمار از حضرت صادق علیه‌السلام حدیثی روایت کرده که در ذیل آن می‌فرماید: «أنّی لک أن تبلغ ما یبلغ الحاجّ؟ قال أبو عبداللّه علیه‌السلام : ولا تکتب علیه الذنوب أربعة أشهر، وتکتب له الحسنات إلاّ أن یأتی بکبیرة»؛ بنابراین، گناهانی که در این چهار ماه نوشته نمی‌شود صغیره است و این مطابق است با مفاد آیهٔ کریمه: «إن تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفّر عنکم سیئاتکم» و ثقة الاسلام کلینی رضوان الله علیه در جامع کافی جلد چهارم صفحه دویست و پنجاه و چهار، طبع جدید باب فضل الحج و العمرة وثوابها، به سند خود از سعد

(۱۶۶)

اسکاف از حضرت ابیجعفر علیه‌السلام روایتی در فضل حاج نقل کرده است که در ذیل آن امام علیه‌السلام می‌فرماید: «فإذا قضی نسکه غفر اللّه له ذنوبه وکان ذوالحجّة والمحرّم وصفر وشهر ربیع الأوّل أربعة أشهر تکتب له الحسنات، ولا تکتب علیه السیئات إلاّ أن یأتی بموجبة، فإذا مضی الأربعة أشهر خلط بالنّاس»؛ هرچند علامهٔ مجلسی علیه الرحمه در مرآت العقول دو احتمال در «موجبه» داده: یکی آن که مراد کبیره است که موجب آتش است، دیگر آن که گناهی است که موجب کفر شود و فرموده: احتمال اول اظهر است ولی با توجه به روایت معاویة بن عمار اطمینان حاصل می‌شود که مراد از «موجبة»، کبیره است؛ بنابراین، گناهی که نوشته نمی‌شود گناهی است که در کتاب و سنت موجب دخول در آتش نشده باشد. شیخ الطائفه در تهذیب صفحه نوزده جلد پنجم این حدیث را از سعد اسکاف روایت فرموده به عبارتی که با این عبارت اختلاف دارد، و جملهٔ «إلاّ أن یأتی بموجبة» را ندارد و ایشان، ذیل حدیث را این نحو روایت فرموده‌اند: «فإذا قضی نسکه غفر اللّه له بقیة ذی الحجّة والمحرّم وصفر وشهر ربیع الأوّل، فإذا مضت أربعة أشهر خلط بالناس» ولی معتمد همان روایت کافی است؛ زیرا معلوم است که در نقل تهذیب، روایت مختصر شده و مثل نقل به مضمون است و علاوه جملهٔ «إلاّ أن یأتی بموجبة» از آن اسقاط شده و در دوران امر بین زیاده و نقیصه، اصالت عدم زیاده بر اصل عدم نقیصه مقدم است و فرضا هم این دو اصل را حجت بدانیم، در خصوص مورد با توجه به روایت معاویة بن عمار ظاهر این است که این جمله اسقاط شده و نسخهٔ کافی صحیح است و احتمال این که جملهٔ «إلاّ أن یأتی بکبیرة» یا «إلاّ أن یأتی بموجبة» در این دو روایت از بعض روات به عنوان شرح و تفسیر حدیث اضافه شده باشد بسیار بعید است و فرضا هم این نحو باشد از رحمت و مغفرت و کرم و فضل خداوند متعال بعید نیست که مقرر فرماید تا چهار ماه مؤمنی که حج

(۱۶۷)

بجا آورده مطلق گناهانی که تحت فشار تسویلات نفس و غلبهٔ هوا از او صادر شده؛ نه به نحو بی‌اعتنایی و استخفاف به امر خداوند، مورد آمرزش واقع شود و کسی نمی‌تواند رحمت واسعه و تفضل خدا را محدود کند. بلی، این حدیث، کسی را که از روی بی‌اعتنایی و استخفاف به امر و نهی خدا معصیت نماید یا این که بخواهد با تشبث به این حدیث، در این چهار ماه، هر گناه و معصیتی را مرتکب گردد شامل نمی‌شود و از ابتدا تا حال هم هیچ کس از این اخبار استفاده نکرده که حاج تا چهار ماه مرخص و آزاد است و با اتکا به این حدیث، مرتکب هر معصیتی بخواهد بشود که این برداشت و تلقی، البته صحیح نیست.

(۱۶۸)

مطالب مرتبط