نفس انسان این توانایی را دارد که به همه معنا با تمام حقایق و موجودات خارجی از مادی تا مجرد و مثالی ارتباط مستقیم برقرار کند. البته، ارتباط با بسیاری از آنها نیازمند تحقق کمالات لازم و وجود مقامات خود میباشد و آدمی میتواند با رشد کامل و بروز فعلیتها در همه جهات کمال، خود را چهره ظهور موجودات عالم و ظرف تحقق آنها گرداند.
همانطور که انسان با حواس ظاهر میتواند موجودات مادی و ناسوتی را بهخوبی بیابد، میشود که در خواب یا بیداری از موجودات مجرد و مثالی خبر گرفت و با آنها مانوس گردید. چنان که تماس و آگاهی از موجودات مادی در بیداری برای انسان امری شدنی است و تنها شرایط ظاهری و صوری خود را میخواهد، تماس با موجودات فرامادی نیز در خواب چندان مشکل نیست و به آسانی و ناخودآگاه تحقق مییابد؛ مگر آن که کسی گرفتار بیماریهای روحی و روانی یا مزاجی باشد که یا خواب کمتر میبیند و یا بیشتر خوابی را که میبیند فراموش مینماید و یا هیچ خوابی در حافظه وی نمیماند که در این صورت درنمییابد که خواب دیده است. کم نیستند افرادی که رویاهای مختلفی را میبینند و آن را به خاطر نمیآورند و گمان میکنند که رویایی در خواب ندیدهاند، در صورتی که خوابهای فراوانی دیده؛ ولی آن را فراموش کردهاند.
دیدن موجودات عوالم مثالی، چون برزخ، قبر، قیامت، دوزخ و بهشت و تمام موجودات مجرد و مفارق، چون ملایک و عقول و مبادی عالی و دیگر عوالم و موجودات گوناگون وجودی و تجردی در خواب برای کسانی ممکن و میسر است که زمینههای رشد و کمال را در خود محقق ساخته باشند و شرایط لازم آن را در خود ایجاد نموده و از نفسی صاف و دلی روشن و درکی توانا برخوردار باشند.
دیدن چنین موجوداتی در خواب میتواند دارای تعابیر متفاوتی نسبت به افراد مختلف باشد؛ مگر برای کسانی که از کمالات فعلی بسیار بالایی برخوردار باشند که در این صورت، رویتهای آنان عین همان امور میباشد و وصولشان به خلق تدبیری با اخذ عینی و ناخودآگاه باطننگری شکل میگیرد. البته، اهمیت این وصول هنگامی ظاهر میگردد که مومن وارسته و عارف دلخستهای در بیداری چنین رویتی را تحقق بخشد.
اولیای خدا، بندگان وارسته پروردگار و صاحبان کرامت و همت، قدرت ارتباط و حضور و تماس با این گونه موجودات را در بیداری نیز دارند و همیشه در عالم ناسوت از عوالم تجردی ارتزاق میکنند و با آنها در حشر و نشر میباشند و تنها دل بر آن دارند و حضور ناسوتی آنها تنها بر اساس وظیفه و دستور میباشد که شناخت این گونه افراد و فهم مقامات و همتهای آنها در خور همگان نمیباشد و از حوصله این مقام نیز بهدور است و ظرف عیان میخواهد و بیان آن چندان بهرهای ندارد و کسانی که قدرت تماس و وصول و حضور چنین عوالم و موجوداتی را دارند و از عنایات ربوبی برخوردارند، کمتر ظهور عمومی و حضور همگانی دارند؛ جز کسانی که در مواقع لازم به ظهور و اظهار آن مامور باشند.
گاه میشود که متوسطان و راهیافتگان کمال و معرفت چشیده، حقایق تجردی یا مادی را در خواب به صورتهای مثالی متناسب و یا بالاتر از آن مییابند و جذب وجودشان میشود. این گونه رویاها گذشته از آن که رویاست و دارای تعبیر و تدبیر است، اقسام مختلفی دارد و میتواند زمینههایی در جهت سیر و سلوک بهتر ایجاد کند و مرشد خوبی برای سالک باشد و زمینه هرچه بیشتر ارتقا و راهیابی به مراتب بالاتر را فراهم سازد.
گرچه دیدن چنین خوابهایی برای افراد معمولی ممکن است و گاه اتفاق میافتد، موارد آن نادر و اندک میباشد و استفاده از آن نیز چندان میسر نمیباشد و تنها بشارت و سروری زودگذر را در فرد ایجاد میکند.
گاه دیدن این گونه خوابها در بعضی از دیوانگان ممکن است رخ دهد. گاه میشود دیوانهای بیشتر از فرد معمولی از این نوع خوابها میبیند و ممکن است برخی از دیوانگان خاص از این گونه خوابها فراوان ببینند و فیوضات و مواهب بسیاری بر آنان عرضه شود.
چنین افرادی بر اثر عدم تعادل عقلی و انضباط فکری، گاه میشود که چیزهای تازهای میبینند که بسیاری آن را فراموش میکنند و از آنچه که به یادشان میماند، در بیداری بهطور بههم آمیخته و خلط شده استفاده میکنند.
گاه میشود دیوانهای در بیداری حرفهایی میزند که بسیار بزرگ و درشت میباشد و قابل استفاده برای دیگران است و گاه میشود که آن سخن به قدری بزرگ است که افراد عادی و معمولی قدرت استفاده از آن را ندارند و با خنده و شوخی از آن میگذرند، در حالی که افراد دانا و فهمیده را راهنما میباشد که تمام این معانی و کلمات جسته و گریخته از همان عرضه باطنی است که در بیداری آن دیوانه اثر گذاشته است و آن بیچاره، خود نتوانسته از آن بهرهبرداری کند.
خوابها و رویاهایی این گونه که در افراد مجنون رخ میدهد، همچون جنون، دارای اقسام مختلف و انواع گوناگونی میباشد که باید در مقام خود بررسی و تحقیق کاملی نسبت به آن انجام شود و راه استفاده و بهرهبرداری از دیوانگان و حرفهای پیچیده و ثمربخش آن ارایه گردد که هر یک را مقام خاص خود باید و ما اکنون در مقام بیان آن نیستیم.
شایان ذکر است چنین خوابهایی در افراد دیوانه کمتر دارای تعبیر است و بیشتر نیز از قسم مشکل و پیچیده تعبیر میباشد و کمتر کسی میتواند آن را به حقیقت خود ارجاع دهد.
اینگونه خوابها بیشتر در تشخیص نوع جنون و بیماری فرد مفید میباشد؛ اگرچه برخی از اقسام جنون قابل رفع نیست و یا دستکم باید گفت: دست دنیای فعلی از این دانش کوتاه است و ممکن است روزی برسد که بشر بر دستیابی به آن اهتمام ورزد. البته، اگر سیاستمداران و استعمارگران دنیا همه را مجنون نخواهند.
رویت عوالم مادی و موجودات عالم ناسوت، همچون موجودات دور و نزدیک اطراف ما بهصورت مثالی و در خواب برای همه اتفاق میافتد و در این جهت تفاوتی میان افراد عالی و دانی و یا زن و مرد وجود ندارد.
رویت حقایق مثالی و برزخی و تجردی برای عده کمتری رخ میدهد و صاحبان کمالات عالی چندان نیازی به چنین خوابهایی ندارند و ارتباط و تماس آنها با حقایق بالاتر از خواب و خیال و مثال میباشد و کمتر خود را با چنین عوالمی مشغول میدارند؛ زیرا نفس صورت و صورتگری، معنویت و اندیشه و شهود معنوی، مومن واصل را مشغول میسازد و خود نوعی رهزن و اغفال به شمار میرود.
البته، در مواقع کمی که چنین حالات خیالی برای عارف اتفاق میافتد، بیشتر جهت پیشبینی و پیشگیری از حوادث مادی به حساب میآید و سبب و عامل آن میتواند از مدبرات افراد و حافظان این گونه اشخاص باشد که در مواقع مختلف ممکن است به کمک آنان آیند.
بهطور مثال، ممکن است چنین فردی بر اثر تماس طولانی با حقایق تجردی و یا بر اثر فکر و اندیشه بسیار درباره موجودات معنوی، خستگی شدیدی بر او عارض گردیده باشد، بهطوری که دیگر تاب و توان مزاجی فرد قدرت حفظ تعادل وی را نداشته باشد و از هوش رود یا به خواب میرود؛ در حالی که بیدار بودن وی لازم است؛ چرا که مهمی در پیش است؛ مثل آن که نماز خود را نخوانده و نزدیک است که قضا شود و یا آن که ضرورت دیگری بیداری او را ایجاب میکند، اینجاست که مدبر این فرد، با وجود مثالی یا حقیقی در خواب و یا حتی در بیداری، خود را برای چنین فردی ظاهر میسازد و یا از طریق صوت و صدا او را آگاه و بیدار مینماید. این نوع خوابها یا برخوردها در بیداری، اضافه بر رفع مشکل و ظهور امری که در جهت آگاهی آن فرد است، دارای لذایذ موقت و بسیار شیرینی است که توضیح بیشتر آن مقام مناسب خود را میطلبد.