رویا، بخشی از خیال متصل

از تمامی این اقسام و به‌طور کلی از عوالم وجودی می‌توان به دست آورد که رویا و خواب دیدن تنها بخشی از عوالم مثالی آن هم قسم متصل آن می‌باشد که در پوششی از بدن و به‌دور از تن و اندیشه صوری سیر می‌کند و ما را سرگرم می‌سازد.

با این توضیح، روشن شد که رویا و عوالم آن وجودی مثالی و برزخی دارد و از شکل و شمایل و آثار مادی برخوردار است، بدون آن که ثقل و ماده‌ای داشته باشد و با آن که وجود رویا مجرد تمام نیست، از اوصاف تجرد بی‌بهره نمی‌باشد و چهره‌هایی روشن از حقایق تجردی را در خود ظاهر می‌سازد و با صورت ذهنی حقایق معنوی را ارایه می‌دهد و ما را به‌سوی آن می‌کشاند.

مراتب وجود آدمی را نیز می‌توان دارای سه چهره دانست و آن عبارت است از بدن، نفس و روح که هر یک کارویژه خود را انجام می‌دهد. بدن همان قوای مادی و اعضا و جوارح آدمی است و نفس یا قالب مثالی، همان عالم مثال متصل برزخی می‌باشد و روح، نفس مجرد و معنوی آدمی است که از تمامی جهات مادی به‌دور است؛ با این تفاوت که نفس در عملکردهای خود به ماده و حواس نیاز دارد و قوای بدن همه از کارگزاران و قوای آن به شمار می‌آیند و عقل ـ که همان اندیشه است ـ کارهای خود را بدون دخالت ماده انجام می‌دهد؛ اگرچه عقل با نفس و تمام قوای مختلف آدمی ارتباط کلی دارد، و مقام عالی انسانی در گروی عقل وی می‌باشد و عقل بر تمام منطقه نفوذ بشری حکومت دارد، عقل ماده و آثار آن را ندارد.

تمام اقتدار نفس و عقل و قوای آن دو حقیقتی است که در محدوده و مراتب خود شوون مختلفی می‌یابد و به اقتضای مقامات ظهوری، نام‌ها و عناوین مختلفی به خود می‌گیرد و با آن که حقیقتی گسترده می‌باشد، کارکرد همه این مفاهیم را بر عهده دارد که در این مقام تبیین مقامات برزخی نفس و وجودات صوری و مثالی آن به رویا مرتبط می‌باشد.

 

مطالب مرتبط