اعطای حکم و علم به یوسف

«ولمّا بلغ اشدّه آتیناه حکما وعلما، وکذلک نجزی المحسنین»؛ چون یوسف به سن رشد رسید او را حکم و دانش دادیم و پاداش نیکوکاران را این گونه می‌دهیم.

مراد از «ولمّا بلغ اشدّه» هنگامی است که جناب یوسف نونهالی را پشت سر گذاشته و بلوغ و رشد کافی برای بروز و ظهور کمالات یافته بود.

«حکم» همان است که حضرت ابراهیم از خدا طلب می‌کند و می‌فرماید: «ربّ هب لی حکما، والحقنی بالصالحین»؛ خدایا، به من حکم بده و مرا به نیکوکاران همراه گردان. حکم حقیقتی بدون هر گونه شک و شبهه و بیانی رسا و تمام و احاطه و سیطره بر باطن حقایق اشیا و قدرت بر بروز پنهانی‌های آخرت است که از جبروت و وقار انسان حکایت می‌کند.

مقصود از «علم»، همان دانش تعبیر و تاویل است که وعده الهی بر اعطای آن داده شده بود. علمی خالی از جهل و هرگونه توهمی در یافته‌های آن. علم و حکم همان جمال باطن و جلال است. علم، جمال و حکم، جلال آن حضرت است که با زیبایی ظاهر آمیخته بوده است.

برگزیدگی ایشان و تمام بودن نعمت علم و همچنین دانش تاویل و مقام حکم، جناب یوسف را در در ردیف انبیای برتر می‌گذارد و ایشان را از هرگونه عیب و نقصی دور می‌دارد و عصمت و آن هم بالاترین مراتب عصمت را برای آن حضرت ثابت می‌داند.

مطالب مرتبط