مبادی علم تعبیر از دو سلسله بحث اولی و ثانوی تشکیل میشود. برخی از مباحث اولی علم تعبیر چیستی علم تعبیر، معبر، خواب و رویا و تعریف آن و افرادی که موضوع این گونه خوابها و رویاها قرار میگیرند است که فهرست آن در مطالب پیشین گذشت.
مباحث هستیشناسی، وجودیابی، تجزیه و ترکیب وجودات اشیا و موجودات عالم از مباحث عام و ثانوی این علم میباشد که در این جهات حکیم و عارف با معبر همراه است و آنان نیز از آن بحث میکنند؛ هرچند جهات بحث آنها مختلف است. فیلسوف و حکیم وجود را بهطور کلی و ذهنی دنبال میکنند و به دنبال تحلیل علمی آن است و عارف، خارج را از دیدگاه حضوری دنبال میکند و معبر نیز اگرچه همین مباحث را مورد توجه خاص خود قرار میدهد، این کار برای وی جهت آلی دارد و هستی و وجود را با ملاحظه ترکیب و چینش چهرهها در نظر دارد و ویژگیهای شخصی، جزیی و خارجی آن را نظاره میکند.
حکیم بر جزییات حکمی ندارد و تمام جزییات را در دیدگاهی کلی طرح مینماید و خود را از شخص جزیی دور میدارد و سخن از «الجزئی لا کاسب و لا مکتسب» سر میدهد.
عارف نیز خارج را اساس کار خود میداند و حضور غیب را دنبال میکند؛ ولی تمامی هستی را در چشم اندازی از وحدت مییابد و این یافته را تشخیص میدهد و خود را از مرز کلیت ذهنی پرهیز میدهد و این تشخیص را منافی کلیت و تمامیت نمیداند و معبر بهدور از این توجهات، هستی را در اساسی ترکیبی پی میگیرد و خصوصیات اشیا و ارتباطات موجودات را در نظر میآورد و به دنبال خصایص موردی میباشد.