علم تعبیر را باید از علوم سینه به سینه دانست و نه از علوم نظاممند؛ چرا که قوانین و قواعد مدونی برای آن نوشته نشده و صاحبان این علم، زمینهها و استعدادهای الهی خود را زیربنای ابتکار خویش قرار میدادهاند و صفای باطن و موهبت الهی نسبت به ایشان، آنان را از هرگونه آموزش و قواعدی بینیاز میگردانید و اتصال به مبدء فیض، آنان را سرشار از فعلیت و تحقق میساخت و همین امر سبب تدوین نشدن قواعد آن و تعلیمی نگردیدن این علم شده است.
این در حالی است که روشمند نمودن این دانش امری ضروری است تا از هرگونه خودسری و خیالپردازی جدا گردد و بتواند مورد استفاده هرچه بیشتر قرار گیرد و از سوء استفاده بیبهرگان از این معانی در امان ماند.
با تدوین موازین و قوانین تعبیر در جهت مبادی و مسایل و احکام آن، این علم قابل تعلیم و آموزش برای مبتدیان میگردد، گذشته از آن که دارندگان این معانی نیز میتوانند از آن بهرهمند گردند و در تحقیق و گسترش آن بکوشند.
به عنایت حق و توفیق الهی، نگارنده درصدد تحقق این امر مهم میباشد و به لطف حق بر آن است تا در رفع این کمبود بکوشد و نسبت به تدوین قواعد و مبانی آن همت بگمارد و شرایط و خصوصیات این موهبت الهی را به رشته تحریر در آورد و از رموز این فن پرده برگیرد و دورهای کامل از قوانین این علم و تعابیر مختلف موجودات و اشیا را به نگارش آورد که جای خالی آن کاملا محسوس است.
هنگامی که قرآن کریم از: «لهم البشری فی الحیاه الدنیا والآخره» سخن میگوید و این بشارت دنیایی نیز همان خوابهای ارزشمند ملکوتی است، بر لزوم استمداد در معرفت و درک آن دلالت دارد؛ بهویژه که عنوان «لهم» و «دنیا» را همراه دارد و فعلیت دنیایی این امر را برای همگان ملموس میسازد. البته، عمومی بودن آن تنها در جهت امکان است و فعلی این امر همان است که بیان شد و روشن گردید که بیان قواعدی کلی غیر از تشخیص عینی خواب و رویای فردی میباشد و همانطور که دو فرد یکسان وجود ندارد، دو خواب و رویای هماهنگ نیز وجود ندارد.
بر این اساس، بهطور کلی میتوان معبران را به دو دسته تقسیم نمود: یکی، خوابگزارانی که مناط تعابیر را در حیطه نفس خود دارند و از چنین اقتداری بهرهمند هستند و دیگری، کسانی که تعزیه تعبیر را بپا میکنند و بدلکار هستند و با یافتن بعضی تشبیهات و تطبیق آن به تعبیر میپردازند، بدون آن که چنین تعبیری ارزش صدقی داشته باشد.
معبران حقیقی کسانی هستند که با اعتماد به نفس و صفای باطن، واقعیتها را از لابهلای پردههای متعدد بیرون میکشند و از تمامی آن لایهها عبور میدهند و بهراستی همچون طبیبی که بیماری را تشخیص میدهد، خواب را شناسا میگردند.
معبّر وارسته و صادق کسی است که بتواند تجزیه و ترکیب هستی را به عهده گیرد و موجودات عالم را یک به یک بهطور دقیق وارسی نماید و همه اشیا و امور گوناگون را مورد شناسایی قرار دهد و تمامی پیچ و خمهای موجودات عالم را بهخوبی بشناسد و با برداشتی جامع از خود، خواب بیننده و اصل خواب و رویا و واقعیت آن را دریابد و بتواند همان امر را آشکارا ارایه دهد، بدون آن که خود را وابسته به خبردهی دیگران سازد.