دانش تعبیر خواب
درآمدی بر دانش تعبیر خواب
دانش موجود در حوزههای علمی بهطور کلی به سه دسته تقسیم میشود که عبارت است از: علوم منقول و ظاهری، علوم معقول و در آخر، علوم حقیقی و تمام باطنی . فقه، اصول، کلام و ادب از علوم صوری و ظاهری است و منطق، فلسفه، هیات و ریاضیات از دانشهای فلسفی، و عرفان، نجوم، علوم غریبه، تصرفات نفسانی و یافتههای باطنی و شهودی در زمره علوم به تمام معنا باطنی است.
عرفان که از علوم باطنی به شمار میآید، خود دارای دو بخش نظری و عملی است. عرفان نظری، مقامات، حالات و منازل عارفان را برای روندگان این راه ترسیم مینماید و عملهای بایسته در هر مرتبه را به آنان میشناساند و آن را به صورت مدرسی بیان میکند اما عرفان عملی حرکت در این راه است که دل را به صفای معنویت باطنی روشن میکند.
عالمان به عرفان نظری ممکن است در جهات باطنی و عملی موفقیتهایی یافته باشند. عالمان به دانشهایی چون رمل، اسطرلاب، جفر و علوم غریبه کمتر یافت میشوند و در بعضی از زمانها این دانشها به انزوا و انقطاع کامل کشیده شده و یا در خفا و پنهانی مانده است. با آن که اثرات عملی احکام نجومی و یا ریاضی و رمل بدون صفای باطن حاصل نمیشود، این دانشها بیشتر جهات فنی، علمی و نظری را در بر دارد و نباید آن را از علوم باطنی دانست.
ریاضیات و هیات با هم هماهنگی کامل دارد و هیات به ریاضیات نیازمند است و نه به عکس، گذشته از آن که علم هیات، اشتباهات علمی و فنی بسیاری دارد، اما ریاضیات چنین نمیباشد.
آشنایان به علوم ریاضی و نجوم کمتر میتوانند از این دانشها در راهیابی به غیب استفاده برند، جز عدهای اندک که در این راه بسیار موفق بودهاند و کسانی که بر این گونه مطالب احاطه دارند، بهخوبی و با اقتدار تمام راه ورود به عوالم دیگر را از این طریق برای خود هموار میدیدهاند.
رسیدن به دیگر علوم باطنی و حقیقی زمینههایی از ریاضتهای نفسانی و عبادت و تهذیب نفس و روح را لازم دارد و این گونه معانی و حقایق از تمامی دانشهایی که گذشت برتر است؛ هرچند کمتر نصیب کسی میگردد و تا به امروز که میشود گفت این دانشها مهجور مانده است و کسانی که خود را در این گونه معانی و حقایق آشنا احساس میکنند، از هر کس و هر چیز چون پرندهای گریزانند و در پنهانی کامل به سر میبرند و نَمی از دریای کمالاتشان نیز ظاهر نمیگردد.
اکتساب این گونه حقایق و معانی به صفای نفسانی و استعداد کامل نیاز دارد و افزوده بر آن، هرگز بدون ریاضت و تهذیب نفس بهره کسی نمیگردد. البته، تنها امور گفته شده شرط کافی در رسیدن به این علوم نمیباشد و عنایات الهی و دولت اسمایی نیز شرط لازم آن است. در میان این حقایق و معانی میتوان به علم «منایا»، «بلایا»، «فراست» و «تعبیر» اشاره کرد.
علم «منایا» و «بلایا» نیز رشتهای دراز دارد؛ اما آنچه همت بر بیان آن است، یادکرد از علم «تعبیر»است.
علم «تعبیر» از کمالات بلند باطنی انسان است که به دهش الهی وابسته بوده و نتیجه صفای باطن و ریاضتهای سخت نفسانی است و جز برای اندکی آن هم بهطور نسبی و با کم و کیفی مختلف حاصل نمیگردد.
قداست و زیرکی به معنای خاص آن در صورت ریاضت و تهذیب باطن و تمرین و درس و بحث و تعلیم و تعلّم فزونی مییابد تا جایی که مومن به مقام «ینظر بنور اللّه» میرسد و وی این معانی را در خود به صورت محسوس مییابد و صفات «وجه الارض» را در لابهلای دل به آرامی باز مییابد و دل آرامی را در لابهلای تمامی چهرههای نگران به تماشا مینشیند و دل و باطن هر کس را به صورت وی میشناسد و از صورت به دل وی راه مییابد.
این گونه علوم با آن که کمیت چندانی در میان افراد و عموم جامعه ندارد؛ ولی بر اثر کیفیت بالا و اقتدار و توانمندی بالای آن همیشه موقعیت خود را در اندیشه و خاطرات آدمی حفظ نموده و هیچ گاه به فراموشی سپرده نشده است و با آن که کمتر کسی این گونه حقایق را مییابد؛ اما وجود آن در بسیاری از افراد از شهوات و خواستههای نفس آنان نمیکاهد، و تنها اندکی از دارندگان آن همیشه زنده، تازه و سرشار از پویایی میباشند.
کسانی که میخواهند به دنبال این گونه حقایق و معانی بروند، باید بهطور جدّ از طهارت مولد، صفای باطن، حسن ظاهر و سوخت و سازهای درونی و در راس تمامی آن از عنایات الهی برخوردار باشند وگرنه راه به جایی نمیبرند و سودی جز زحمت بیحاصل نصیبشان نمیگردد؛ اگرچه زحمت هیچ کس در هر صورت از بین نمیرود و کسانی که با نواقص اساسی به دنبال این گونه راه میروند از اطلاعات فراوان و خواص عمومی و ثمرات جزیی بیبهره نمیگردند؛ همانطور که صاحبان استعداد و دارندگان شرایط نیز هرگز بینیاز از استاد و مربی دل سوخته و دلسوز نمیباشند، بهویژه در عصر غیبت و دوران جدایی از صاحبان وحی و عصمت علیهمالسلام که نیاز به استاد آشنا ضروری است.
علم تعبیر از علوم کهن است و حضرات انبیا علیهمالسلام معلم آن بودهاند و با وجود باطنی بودن دارای مبانی و اصول منظم و روشمندی است که تاکنون تبیین نشده و همیشه بهطور اجمال و به صورت سینه به سینه انتقال یافته است.
همان گونه که گذشت این دانش از مواهب ویژه الهی است و وجود آن در فردی، آثار بارزی را بهدنبال دارد؛ بهطوری که آشنایی با آثار میتواند افراد فاقد و مدعیانی که چیزی جز استحسانات نفسانی و بافتههای ذهنی در دست ندارند را از دارندگان حقیقی آن بهآسانی باز شناخت.
افرادی که سرّ و باطن آنان به این حقایق و معانی شکفته شده است و بهواقع به این موهبت رسیدهاند، در ابتدا خود خوابهای خوش و پرمعنای بسیاری میبینند و ریاضتهای طبیعی و فراز و نشیبهای فراوان قهری در دامانشان قرار میگیرد و صاحب رنج و سوز و آه و درد فراوان میشوند.
با آن که علم تعبیر از علوم سینه به سینه است و تاکنون به شیوه قاعدهمند و مدونی انسجام علمی نیافته است، میتوان آن را تحت ضوابطی کلی و به صورت روشمند ارایه داد و این علم را همچون بسیاری از علوم آموزشی ساخت، و این کار با آنکه بسیار مشکل و محتاج زحمات فراوانی است، از آنجا که پیشینهای ندارد، از تازگی و طراوت خاص خود برخوردار است و افزوده بر این، همواره افراد عام و خاص به آن احساس نیاز میکنند.
این نوشتار برای نخستین بار سعی دارد با برشمردن اصول تعبیر، احکام و قوانین کلی آن را به صورت روشمند آموزش دهد.