برای شناخت مردم یک شهر میتوان از بازار آن دیدن کرد.
برای نمونه، اگر در بازار شهری کفنفروشی یا تجهیزات میت بیش از معمول است، آن شهر جمعیتی پیر دارد وگرنه جمعیت آن جوان است. اگر پارچههایی که در بازار دیده میشود بیشتر نقش گل دارد، جمعیت آن بیشتر از روستاها آمدهاند و تمدنی بدوی دارند و در صورتی که بیشتر آن نقشی ساده دارد، جمعیت آن شهری است. اگر کفشفروشیها بیشتر کفشهای نوک تیز میآورند، جمعیت آن بیشتر لاغر است وگرنه چاق و فربه خواهد بود. افزون بر این، از درِ خانه یا کفشهای جلوی در نیز میتوان به روحیهٔ افراد یک خانواده و جمعیت پی برد.
همچنین محلهای که مردمآزار باشند، گربههایی وحشی دارد؛ چرا که آنان به گربهها هم رحم نمیکنند و آنان را میزنند، همانطور که پرندههای آنجا نیز به کسی اطمینان نمیکنند و با دیدن آدمی پرواز میکنند.