پرخوری و پرخوابی سبب ایجاد وسوسه‌های شیطانی، لذت‌بری‌های غیر طبیعی و اوهام

کسی که به پرخوری و پرخوابی مبتلاست به فشارهای شهوانی و شادی‌های غفلتی (بطر) و لذت‌بری‌های غیر طبیعی و خوشامدهای بدون جهت مبتلا می‌شود.

لذت‌بری‌هایی که با کامیابی مورد رضایت دیانت و معرفت عقلانی مخالف است و با کام طبیعی هماهنگ نیست.
هم‌چنین وی مشغول به دیدن فیلم، وبگردی و دیگر سرگرمی‌ها می‌شود و نمی‌تواند تا پاسی از شب به خواب رود و خواب شبانه را که باید در ابتدای شب انجام گیرد از دست می‌دهد. پرخوری تمامی این آفت‌ها را در پی دارد و عوارض آن، فقط سنگین شدن معده نیست.

مزاج از این همه پری معده نارحت است و سعی در هضم و دفع آن دارد و خود نیز ناراحت است و توانی برای قوهٔ اندیشاری نمی‌گذارد، در نتیجه ادراک آدمی سست و طریق فهم زمینی و الهام آسمانی او بسته می‌شود. تفاوت ادراک با فهم و الهام در مرتبهٔ آن‌هاست و درک ضعیف‌تر از فهم است، فهم تیزبینی ادراک است و الهام صافی‌های فهم است که بر نفس وارد می‌شود. پرخوری مسیر عبور و گذر شیطان‌ها بر نفس را می‌گشاید و وسوسه‌های شیطانی و اوهام که اموری خیالی و قوی‌تر از وسوسه است را برای فرد ایجاد می‌کند.
کسی که پرخواب است در اطاعت و پیروی از احکام، دچار ضعف، کسالت و تنبلی می‌شود و توان حرکت سریع را از دست می‌دهد. خواب فراوان به نفس نشست و استهلاک و فرسودگی می‌دهد؛ همان‌طور که خودرو اگر مدتی خاموش باشد و از آن استفاده‌ای نشود دچار استهلاک می‌گردد. زیاد خوابیدن نیز چنین عارضه‌ای دارد. پرخوابی حواس را کدر می‌سازد. خواب عمیق و طولانی مدت، هم حافظه را کاهش می‌دهد و هم حس و هوش را ضعیف می‌کند.
نفسی که به پرخوری و پرخوابی عادت کرده است سست و کند می‌شود و هم توان و هم سرعت عمل خود را از دست می‌دهد و دوست دارد وقت تلف کند و از تعطیلی‌ها خوشامد دارد و نظم در رفت و آمد و کار را مختل می‌سازد و علاقه به بطالت و خواب پیدا می‌کند.
خواب فراوان در حافظه کاستی پدید می‌آورد و نسیان و آلزایمر را موجب می‌شود و نیز قلب معنوی فرد می‌میرد و او را به درکات حیوانی تنزل می‌دهد.
همان‌طور که عافیت‌طلبی و پرخوری نکوهیده است، نخوردن و گرسنگی نیز عوارض دارد و معده را کند، سست، ضعیف و پیر می‌کند و مالیخولیا و توهمات ذهنی پدید می‌آورد. البته کم خوری با گرسنگی تفاوت دارد و این گرسنگی است که ضعف بدن، ضعف اعصاب و وسواس را موجب می‌شود و فرد را از زندگی طبیعی ساقط می‌کند.
انسان باید همان‌طور که به هر پدیده‌ای احترام می‌گذارد و حقوق آن را نادیده نمی‌انگارد، به حقوق معده نیز احترام گذارد و آن را رعایت کند. رعایت حقوق بدن و حقوق معده، حقوق الزامی نفسانی است که شناخت آن مهارت می‌خواهد و نیاز به مهندسی رژیم غذایی و خواب دارد. رژیمی که برای هر گروه از مردم آن هم در فصول مختلف سال متفاوت می‌باشد. کسی که حقوق معده را رعایت نکند به انواع بیماری‌های گوارشی مانند زخم معده و نیز به مالیخولیا و توهمات ذهنی دچار می‌شود. هم پرخوری برای معده مضر است و هم نخوردن. باید به کیفیت غذا و تنوع آن اهمیت داد و نیز به ترکیب‌های غذایی توجه داشت و از خوراکی‌های ناسازگار استفاده نکرد و به حظوظ نفسانی هم دچار نشد و چنین نیست که بتوان به صورت کلی شعار «گرسنگی» داد؛ چرا که گرسنگی هرچند نفس را در پاره‌ای از امور از چموشی می‌اندازد، ولی چه بسا که آن را چلاق و پاشکسته می‌کند و دیگر نمی‌تواند صاحب خود را قدمی پیش برد. باید در هر چیز رعایت اندازه و تناسب را نمود و به صورت علمی به مسایل زندگی نگاه کرد و علم زندگی داشت تا بتوان به سلامت زیست و حقوق هیچ یک از اعضای بدن را نادیده نگرفت و آن را تضییع نکرد. چنین مهمی بدون داشتن مهندسی تغذیه و برنامهٔ خواب محقق نمی‌شود.
برگرفته از کتاب سیر سرخ

مطالب مرتبط