نفس انسان توان هر چینشی را دارد؛ از خوبی و بدی تا خدا و هوا. اگر از هوا یا خدا رها گردد، دیگری جایش را میگیرد؛ مانند ظرف دربستهٔ آب یا کوزه که هر قدر آبش کم شود، هوا جای آن را میگیرد تا جایی که دیگر آب یا هوا نباشد.
بدیها مانند زهر و سم مهلک است و به همین دلیل، اگر کسی بدی را تکرار کرد، به جایی میرسد که همیشه به گناه میاندیشد و از معارف کناره میگیرد و سرانجام به تکذیب آیات الهی کشیده میشود. آدمی چنان موقعیتی در وصول به کمالات و حقایق معنوی دارد که اگر از غفلت رهیده شود و توجّهات الهی و توفیقات ربوبی همراه وی گردد، میتواند به مقامات عالی و کمالات بسیاری دست یابد.
پس اگر کسی بتواند نفس امّاره را رام سازد، شیطان را از خود دور کند و دل را از کدورات تهی گرداند، نسیم فیوضات الهی را همراه خود احساس میکند و به حالات ربوبی دست مییابد و به آنچه نارسیدنی است، میرسد. البته، تمام این حقایق از قرآن و مأثورات الهی بخوبی به دست میآید:
«لولا أنّ الشّیاطین یحومون علی قلوب بنی آدم لنظروا إلی ملکوت السماوات و الأرض»؛
اگر نبود این که شیاطینی گرداگرد دلهای فرزندان آدم طواف میکنند، همانا فرزندان آدم، حقایق و باطن آسمانها و زمین را مشاهده میکردند.