آرزوهای طولانی سبب منتفی شدن زمینه پیدایش رغبت، عشق و علاقه به خداوند
آرزوی طولانی حرکت و سیری غیر طبیعی و آرزوی کوتاه دارای سیر طبیعی است و توصیه به طولانی نبودن آرزو برای قسری بودن حرکت آن، فشار شدیدی به بدن وارد میآورد و اعصاب و دیگر اعضا را مورد تحریک شدید قرار میدهد و سبب بیشفعالی آنها میگردد، در نتیجه امراضی که به صورت خفته در نفس و در جسم وجود دارد سر باز میکند و بدخیم میشود؛ چنانچه وقوع زلزله به دلیل بسته شدن منافذ خروجی زمین با ساخت و سازههای غیر استاندارد است که فشار بیش از اندازه به آن وارد میآورد.
طولانی بودن آرزو ایجاد تحریک و بیشفعالی میکند و امیال و تمنیها را که به صورت آتشفشانی خاموش در درون وجود دارد به فعالیت وادار میکند و فرد را از درون پوک، سست، بیایمان و گرفتار میکند و زمینهٔ پیدایش رغبت به خداوند و علاقه و عشق به او را منتفی میسازد و وی را نسبت به اندیشههای عرشی و معارف ملکوتی به حرمان مبتلا میسازد و او را به هوا و هوسها مبتلا میسازد به گونهای که حتی میل به انجام واجبات از او گرفته میشود؛ چرا که وقتی امیال و آرزوها فراوان یا دراز شود مانند آن است که بنای نفس مورد حملهٔ هوایی و بمباران موشکی قرار گرفته است و نفس به فرار و چموشی پناه میبرد و کنترل آن از اراده خارج میشود و نیز بمباران شدید آرزوها نفس را تخریب، پوک و میان تهی میسازد.
آرزوها تحریکبرانگیز و منبعث کنندهٔ عواطف، اوصاف، توانمندیها و مزاج است و تحریک آن سبب تحریک امیال و عوامل نفسانی و پیدایش سرطان خفتهٔ حرص و افزونخواهی، طمع و آزمندی، خباثت و دروغ میشود و سرطانِ انباشتگی در فرد پدید میآورد؛ بهگونهای که دیگر نمیتواند به حقیقت سر بسپارد و مدام حرص میزند و حرص بر روی حرص میآورد.
برگرفته از کتاب سیر سرخ