علم زندگی دانشی مستقل، اصالی و بسیار مهم است که پیش از هر دانش دیگری به عنوان دانشی پایه نیازمند تألیف و تنظیم است.
این دانش اصالی بر آن است تا سلامت زندگی را رهنمود دهد؛ بهویژه اگر این دانش در راستای آموزههای دینی و هماهنگ با آن به صورت علمی و فلسفی طرح گردد.
بر عالمان دینی است که شیوهٔ صحیح چگونه زیستن را به افراد جامعه آموزش دهند و «دانش زیستن» را شکوفا سازند و آن را به نام اسلام به جهانیان عرضه دارند. دانشی بسیار مهم که تاکنون مدون نشده است.
فرزندان ما از همان دوران ابتدایی لازم است در کنار آموزش زبان رسمی، مهارتهای علم زندگی و سبک آن را بیاموزند و در هر دورهای متناسب با آن، آموزشها و مهارتهای زندگی به آنان تعلیم داده شود. این علم باید از دوران ابتدایی به عنوان واحدی درسی برای دانشآموزان تدریس گردد تا برای خود کسب مهارت کنند. بیشتر گرفتاریهای بشر امروز به سبب ناآگاهی از این علم است.
شخصیت کودک در دورهٔ خردسالی و کودکی (از تولد تا ۵ سالگی) نقش میبندد و مهارتهای زندگی متناسب با تغییرات رشد و نیازمندیهای آن در دورهٔ کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری تدوین میشود. آگاهی بر علم زندگی ضرورتی پایهای و ریشهای در سلامت پایدار است. این رشته همچنین در رشتههای گوناگون و متناسب با شغل و حرفهای نیازمند تدوین حرفهای و تخصصی است و سبک زندگی هر یک از صاحبان مشاغل و حِرف را متناسب با شغل آنان تدوین میکند و اگر چنین شود، درصد بالایی از آمار جرمها و نیز آمار طلاق و رجوع به مراکز مشاوره و روانشناسی و هزینهای که برای مبارزه با بیماریها میشود کاهش مییابد؛ زیرا علم زندگی در تمامی این امور، مهمترین عامل بازدارنده و سلامتساز است و چنانچه جایگاه این علم نادیده گرفته شود و به آن بیمهری گردد، بلاهای خانمانسوز امروزی همچنان بشر را به کام مصیبت، غم، بیماری و اختلال فرو میبرد.
یکی از مشکلات جهان امروز، زبالهها و پسماندهاست. در این میان زبالههای پلاستیکی بیشترین نقش را دارد. پلاستیکهای یکبار مصرف به عنوان بهترین راه برای رعایت بهداشت شناخته شده است، ولی بیماری سرطان حاصل از آن، بشر را دوباره به فکر بازگشت به دوران قبل از پلاستیک، و استفاده از پارچه یا دیگر امور جایگزین مانند صنایع گیاهی کشانده است. همچنین خودروهای امروزی بلای جان وی شده است و انواع آلودگیها اعم از آلودگی هوا و آلودگی صوتی و نیز ترافیک و تصادفات را پیآمد خود دارد، ولی نمیتوان از آن دست برداشت؛ زیرا وسیلهٔ نقلیه و باربری اوست و یک خودرو کار دهها مستخدم، نوکر و غلام سابق را انجام میدهد. این مشکلات برای بشر دیروز معضل نبوده زیرا علم زندگی نداشته و استانداردهای زیستن را نمیدانسته و برای همین است که اختراعات خود را بر پایهٔ استانداردهای لازم که زیست سالم وی را آسیب نمیرساند پدید نمیآورد. البته استانداردهای پذیرفته شدهٔ فعلی بر پایهٔ اموری اضطراری پیش آمده و از دانش زندگی و سبک زیستن به دست نیامده است.
بشر روزی کار را ویژهٔ بشر میدانست، ولی رفته رفته حیوانات را به خدمت گرفت و از کارهای خود کاست و سپس جامعه که صنعتی شد، ماشینها به جای نیروهای انسانی به کار گرفته شد، ولی اگر از همان ابتدا دانش زندگی داشت، کار را برای انسان نمیدانست، بلکه مهندسی و مدیریت کار را به او میداد.
همچنین ساختمانسازی روزی مهندسی نداشت و توسط بناهای تجربی انجام میگرفت. مهندسی ساختمان، هنوز نیز از دانش زندگی و سبک زیستن بهره نمیبرد و مهندسی آن در قیاس با دادههای این دانش، بسیار نازل و ابتدایی است. عمر مفید ساختمان در ایران سی سال است، و در کشورهای پیشرفته تا دویست سال. نوع مصالحی که در ساختمان به کار میرود و نقشهکشی آن به دانش زندگی وابسته است.
علم مدیریت نیز که دانشی نوپاست و مدیریت پروژههای علمی و اجرایی را سامان میدهد به علم زیستن نیاز دارد و مدیریت این علم با دانش زندگی است؛ چنانچه در تمامی علوم چنین است و مهندسی آن باید بر پایهٔ استانداردهای سبک زندگی تنظیم گردد تا دانشآموختگان آن حیات سالم داشته باشند.
زندگی دارای چهرههای گوناگونی از فیزیک بدن، ساختار روانی، منشهای طبیعی، اخلاق، آداب، هوسها و تمایلات، نیازمندیها، تغذیه، سرگرمی، بازی و تفریح، خواب و استراحت، مسافرت، سلامت و ایمنی در برابر بیماریها، امنیت، زیبایی، قدرت، کار، خرید، هنر، رانندگی، مکانیک، ریاضی، بخشش، انتقام، کامیابی، عبادت و مناجات با خداوند، زیارت و مشارکت سیاسی، دید و بازدید، میهمانی، ازدواج، عشق، فرزندپروری و امور دیگر است و در تمامی این امور به دانش زندگی وابسته است.