از نظر روانشناسی کسانی که از عشق بازی خود با همسرشان را نزد بقیه تعریف میکنند دارای مشکل روانی هستند هیچ انسان عاقلی حاضر نیست در بین مردم از ناموس خود صحبت کند. و یا کسانی که در بین دوستان و رفقای خود از شهوت و مسائل این چنینی صحبت میکنند اینگونه انسانها از ضعیفترین انسانها در هنگام عمل میباشند. زن یا مرد باشند فرقی ندارد که البته زنها بیشتر اینگونهاند و علت بیماری جامعه ما نیز همین است.
برای نمونه اگر زنی خواننده به تالار عروسی دعوت شود که زنان و مردان از هم جدا هستند، اما در مجلس زنانه، زنانی بیمار هستند که نوع رقص آن زن خواننده را برای شوهران و محارم خود بازگو میکنند، چون آن زنان، نامحرم به شمار میروند، خواندن در آن مجلس جایز نیست.
توضیح این که نامحرم برای زن به مردها منحصر نیست و گاه زنهایی در مجالس زنانه هستند که چه بسا نامحرمتر از مردان نامحرم میباشند؛ چرا که آنان هر چیزی را که میبینند از این که آن زن چگونه رقصید و چه اندامی داشت را نزد شوهران خود بازگو میکنند؛ در حالی که چنین کاری حرام است. چنین زنانی برای زنان، نامحرم هستند و رقصیدن در نزد آنان معصیت و گناه است. این امر در گذشته که حمامهای عمومی زنانه وجود داشت بیشتر وجود داشت.