علت پنهان کاری زن

در زندگی زناشویی قانونی، زن و شوهر روابطی مشترک دارند. زن و مرد نیز هر یک شؤون و روابطی خاص و ویژه خود دارند که حریم خصوصی آنان دانسته می‌شود و هیچ‌یک از زن و مرد نمی‌تواند در حریم خصوصی دیگری دخالتی داشته‌باشد. زن و نیز مرد هر یک خانواده و اقوامی دارند و هر فرد از آن دو می‌خواهد وزنه زندگی مشترک به طرف فامیل‌های او سنگینی و تمایل داشته‌باشد، اما در زندگی عاشقانه، زن و شوهر هر دو یک روح در دو کالبد می‌شوند و میان خود و متعلقات خویش تفاوتی نمی‌بینند. این قانون است که روابط خاص را ایجاد می‌کند و در چیرگی عشق تمامی روابط، مشترک است. این قانون است که برای زن و مرد شؤون خاص قایل است اما در عشق، پیش و پسی نیست و همه چیز برای زن و مرد یکسان است و پوشش و حریمی میان آن دو در هیچ مسأله‌ای وجود ندارد و سراسر احترام و حرمت است، نه بی‌اعتنایی و نادیده گرفتن دیگری و پنهان داشتن مسایل از هم و بی‌اعتمادی به یک‌دیگر.

البته، هرجا که مردان زورگو باشند، پنهان‌کاری نیز رخ می‌دهد. اما هستند خانم‌هایی که بر اثر بیماری روانی و ضعف نفس، پنهان‌کاری از شوهر را اساس کار خود قرار می‌دهند. اگر زن احساس امنیت و محبت داشته‌باشد کم‌تر به پنهان‌کاری رو می‌آورد.

زن باید بداند اگر در یک مسأله از مرد مخفی کاری داشته‌باشد و مرد از آن آگاهی یابد، مرد به سبب تعقلی که دارد آن را کلی می‌سازد و در هیچ مسأله‌ای به او اعتماد نمی‌کند و پیش خود می‌اندیشد که زن باید پنهان‌کاری‌های دیگری نیز داشته‌باشد و به تعبیر دیگر در موارد پنهان‌کاری زن، این مرد است که منفعل می‌شود و اعتماد خود به زن را از دست می‌دهد.

کتمان و پنهان‌کاری در بستر زورگویی و ستم است که رویش دارد. کسی به کتمان رو می‌آورد که از دیگری ترس داشته باشد. از نظر روان‌شناسی، بسیاری از زن‌هایی که به بدخلقی یا فساد رو می‌آورند به‌خاطر زورگویی مردها بوده‌است.

برای نمونه، فرزندی که از مادر خود پولی گرفته است تا تخم‌مرغ بگیرد و پول را در راه گم می‌کند، در صورتی که از مادر خود ترس داشته‌باشد، به بیگانه و به کوچه پناه می‌برد، در حالی که فرزند بیش از هر کسی باید به مادر خود پناهنده شود. مادر باید به گونه‌ای با فرزند خود رفتار نماید که بچه از او ترسی نداشته‌باشد و در صورتی که جایی خراب‌کاری به بار آورد، نخست به او بگوید.

مطالب مرتبط