باید دانست زن یا شوهر و به صورت کلی همسر باصفاتر از اولاد است. زن، شوهر را تا ورودی قبر همراهی میکند. فرزند با شوهر یا همسر خود میرود و این زن است که داغ فراق شوهر او را میگیرد. مرد باید برای همسر خود که بعد از مرگ وی میماند راه درآمد و هزینهای داشتهباشد و چنین نباشد زنی که با حضور شوهر سلطان خانه بود بعد از مرگ وی به فلاکت و بدبختی و ذلت افتد و مستأجر این و آن گردد. زن نه میتواند به خانه پدر رود و نه برادر و نه خواهر و نه فرزند و نه دختر و این است که پای قبر میماند و برای همین کنار فرزند از او نامی آورده نشدهاست. باید بهگونهای وصیت کرد که زن به دیگران مانند برادر یا پدر یا فرزندان نیازمند نشود و کسی به او لگد نزند و زنی که تا دیروز یک شوهر داشت به ناگاه ده شوهر پیدانکند و عروسها و دامادها نیز بر او حکم کنند. مرد جوانمرد باید بهگونهای از دنیا رود که زن وی محتاج کسی نباشد و سر بار کسی نگردد.
البته لازم نیست حق فرزندی را ضایع کرد، ولی باید آبروی زن را نیز حفظ نمود. زنهایی که شوهر خوبی دارند، با مرگ شوهر خود از دست میروند و ریزش فراوانی بر آنان عارض میشود. شوهر خوب و مرد غیرتمند باید بهگونهای برای زن وصیت کند که اگر زن دهها سال بعد از وی نیز زندهباشد، به فرزند خود نیازمند نگردد.