راهکار حکیمانه خداوند در روابط زن و شوهر

 

این آیه برای مردانی است که چند همسر دارند. در آیه پیشین به رفتار عادلانه با تمامی همسران توصیه می‌شود و پیشنهاد می‌گردد اگر نمی‌توانید چنین نمایید تنها یک زن اختیار کنید: «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً»(۱). در این آیه گفته می‌شود مردان نمی‌توانند رفتاری عادلانه داشته باشند. این دوگانگی به جهت عدالت است. عدالتی که رعایت آن الزامی است عدالت در پرداختن نفقه و دیگر مسائل مالی و نیز زناشویی است ولی عدالتی که در این‌جا از مرد نفی می‌شود عدالت در مودت و دوست داشتن زنان است؛ زیرا زنان برخی مهربان و بعضی بی‌تفاوت یا نامهربان هستند و در زیبایی و ایمان نیز مانند هم نیستند و با هم تفاوت دارند. این آیه می‌فرماید درست است شما نمی‌توانید با آنان به عدالت رفتار نمایید و همه را یکسان دوست داشته باشید، اما نباید نسبت به زن‌هایی که آنان را کم‌تر دوست دارید به یک‌باره بی‌تفاوت شوید و آنان را رها کنید: «فَلاَ تَمِیلُوا کلَّ الْمَیلِ، فَتَذَرُوهَا کالْمُعَلَّقَةِ».

البته این آیه با تنقیح و تحلیل مناط برای مردان تک همسر نیز رهنمون دارد. مردان تک‌همسر نیز ممکن است همانند مردان چند همسر که نسبت به زن گذشته خود بی‌میل می‌شوند نسبت به تنها همسر خود به صورت کلی بی‌میل شوند و او را مانند زنان سرگشته رها کنند. زنان «کالْمُعَلَّقَةِ» زنی است که می‌داند مردش وی را دوست ندارد. مردی که در رفتار و عمل و یا در گفتار به همسرش می‌فهماند تمایل چندانی به او ندارد، در واقع او را «کالْمُعَلَّقَةِ» نموده است. قرآن کریم این بی‌میلی و دوست نداشتن را به «الْمُعَلَّقَةِ» تعبیر آورده است. این زن نه طلاق داده می‌شود و نه شوهرش او را دوست دارد و زندگی سرد و خاموشی دارد و علاقه و صمیمیت و ارتباط خوبی با شوهر خود ندارد و زن و شوهر بدون هیچ‌گونه تمایل و وابستگی روحی و روانی نسبت به یک‌دیگر تنها زیر یک سقف زندگی می‌گذرانند؛ به‌گونه‌ای که اگر در کنار هم نباشند برای آنان مهم نیست و مشکلی پیش نمی‌آید، بلکه دوری آنان در بسیاری از کارها برای آن دو راحت‌تر است.

در این گونه موارد، اگر توصیه‌های کارشناسی نتیجه ندهد، تنها طلاق است که نسخه درمان و کارگشاست. توجه به این احکام، رفقی و نرم بودن دین اسلام و ملکوت و صفای بسیار قرآن کریم را می‌رساند که دقیق‌ترین مسایل خانوادگی را با راه‌حل مدرن و علمی که دارد بیان کرده‌است. قرآن کریم در این گونه موارد می‌فرماید: «وَإِنْ یتَفَرَّقَا یغْنِ اللَّهُ کلّا مِنْ سَعَتِهِ وَکانَ اللَّهُ وَاسِعا حَکیما»(۲). طلاق آنان سبب می‌شود خداوند در زندگی آن دو وسعت و گشایش به وجود آورد و هر دو را بی‌نیاز کند؛ چرا که زن، شوهری مناسب و مرد نیز زنی متناسب با خود می‌یابد که رابطه مودتی خوبی با او داشته باشد و هر دو هم‌دیگر را دوست بدارند. خداوند در ارایه این راه‌کار خود را حکیم معرفی می‌نماید و به این معناست که این پیشنهاد حکیمانه است و زن و شوهر نباید نگران آینده باشند؛ چرا که: «یغْنِ اللَّهُ کلّا مِنْ سَعَتِه»، بلکه از «حَکیما» فهمیده می‌شود خداوند حکیم با این کار هر دو را بی‌نیاز می‌کند و زندگی بعدی آن‌ها را محکم‌تر می‌نماید.

زن و شوهری که به هم محبت نداشته باشند و نیازهای جنسی و کامیابی یک‌دیگر را تأمین ننمایند نسبت به هم نیز رضایتی ندارند.

می‌گویند اگر شوهری از همسر خود راضی نباشد بر عبادت‌های وی مانند نماز و روزه او ثأثیر می‌گذارد و پاداش آن را تقلیل می‌دهد. البته از این طرف نیز چنین می‌باشد و اگر مردی ستم‌گر باشد و زن از او رضایتی نداشته باشد، کردار وی کم‌ارزش می‌گردد. در واقع این خانواده است که بنیان اصلی بندگی خدا را پی‌ریزی می‌نماید و بر تمامی کردار حتی نماز که ستون دین شمرده می‌شود تأثیر می‌گذارد. بنابراین مرد یا زن هیچ‌یک نباید سرگشته و معلق باشند. اگر آموزه‌های دینی در این زمینه به‌درستی تحقیق و شکوفا گردد، فرهنگ عوامانه موجود را به‌کلی کنار می‌زند. البته این فرهنگ نسبت به آن تاب فهم ندارد و چه بسا با صاحبان این اندیشه درگیر شوند؛ به‌ویژه آن که عامیانه‌گران و مانعان صاحبان قدرت و نفوذ نیز می‌باشند. بسیاری از امور رایج و ناآگاهانه از دین نیست و اسلامی نمی‌باشد. بسیاری از مسلمین نیز در دین خدا اهمال دارند و دین نقش اول را در زندگی آنان ندارد. چنین مسلمانانی تنها تصویری بسیار ناقص، تاریک و پرپیرایه از دین دارند نه چیزی بیش از آن. به هر روی رضایت زن و شوهر از هم خیابان دو طرفه است نه یک‌طرفه و هر دو باید از هم راضی باشند. بسان رضایت خداوند از بنده مؤمن خود که رضایت بنده مؤمن از خداوند را در آن سوی خود دارد و ایمان با هر دو جهت است که شکل می‌گیرد. خداوند می‌فرماید: «قَالَ اللَّهُ: هَذَا یوْمُ ینْفَعُ الصَّادِقِینَ صِدْقُهُمْ، لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الاْءَنْهَارُ، خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدا، رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ، ذَلِک الْفَوْزُ الْعَظِیمُ»(۳)؛ خدا فرمود این روزی است که راست‌گویان را راستی‌شان سود بخشد. برای آنان باغ‌هایی است که از زیر درختان آن نهرها روان است. همیشه در آن جاودان‌اند. خدا از آنان خشنود است و آنان نیز از او خشنود هستند. این است رستگاری بزرگ.

مؤمنان کسانی هستند که هم خداوند از آنان راضی است و هم آنان از خداوند خشنود می‌باشند. از پایه‌های ایمان این است که فرد مؤمن از خداوند راضی باشد؛ هرچند رضایت وی از خداوند متأخر است؛ به این معنا که نخست خداوند از بنده مؤمن خود راضی می‌شود سپس او از خداوند راضی و خشنود می‌گردد.

خانه‌ای که بهشت می‌گردد و خانه عشق و محبت است خانه‌ای است که محبت و رضایت در آن دو سویه باشد و زن و شوهر هر دو از هم راضی باشند و هر دو یک‌دیگر را دوست داشته باشند.

—————————-

۱٫نساء / ۳٫

۲٫نساء / ۱۳۰٫

۳٫مائده / ۱۱۹٫

مطالب مرتبط