استعدادها به‌طور کلی هر یک به هم‌نوع خود گرایش تمام دارد و هر جنس به هم‌جنس خود بیش‌تر تمایل دارد و به طور طبیعی هر یک دیگری را که هم‌سنخ اوست طلب می‌کند.

زیبا هر زیبایی را که می‌بیند دل بر آن می‌بندد، عالم هر عالمی را که می‌بیند به او شوق پیدا می‌کند، پول‌دار و زورمند و صاحبان دیگر اوصاف نیز بر همین منوال هستند. معتاد شیفته و مرده معتادی است تا با او دمی را به سر برد. بسیاری از رقابت‌ها با آن‌که ظاهر درگیری و زورآزمایی دارد از شدت هم‌بستگی عمومی حکایت‌می‌کند و شدت ارتباط و همگامی، آن‌ها را به این کار وامی‌دارد و وحدت اوصاف و یگانگی وصفی، افراد مختلف را به درگیری وامی‌دارد. این معنا که ذکر شد به طور کلی در همه صفات حاکم است و منحصر به صفات خوب یا بد نیست. هر فرد شایسته‌ای همیشه به دنبال شایسته‌ای هم‌نوع خود می‌باشد و افراد منحرف نیز همیشه خود را مشغول همین کار می‌سازند. قدرت جذب‌ها و کشش‌ها نیز همین‌گونه است و افراد را به هم مبتلامی‌سازد و یا به‌هم‌می‌رساند. دل‌بستگی‌ها نیز همین‌گونه نقش می‌بندد و دلدارها همین‌طور پیدامی‌شوند و انحرافات نیز همین‌سان پی‌ریزی می‌گردد. کشش‌ها و کوشش‌ها همین‌گونه خود را به‌کارمی‌اندازند و یک‌دیگر را مشغول‌می‌سازند. افراد ناسالم و آلوده بر اساس همین معنا یک‌دیگر را می‌یابند و با هم کنارمی‌آیند؛ خواه در این استعدادها فعلیت‌ها حاکم باشد یا زمینه‌ها سبب طلب دیگری شود. روابط سوء و ناهنجاری که میان زن و مرد پیدا می‌شود، از این قانون به‌دور نیست و چنین نیست که هر مردی به هر زنی طمع کند یا هر زنی با هر مردی گرم گیرد.

مطالب مرتبط