در تقسیم کارها و وظایف، نخستین وظیفه زن شوهرداری است و این کار باید بر تمامی امور او مقدم باشد، همان‌طور که شوهر نباید در کارهای خود حقوق زن را نادیده بگیرد و باید در انجام هر کاری به حقوق زن اهتمام داشته‌باشد. زن نان شوهر را می‌خورد و احترام فرزند را نگاه می‌دارد. اقوام نیز به خاطر شوهر به او احترام می‌گذارند؛ ولی بعضی زنها به این مهم التفات ندارند و متوجه آن نمی‌شوند.

کم‌تر زنی است که به‌خوبی دریابد و بفهمد که پدر، مادر، خواهر، برادر و دیگر خویشان و دوستان وی اگر شیرینند و شیرین عمل می‌کنند به خاطر شوهر و خانه شوهر و روشنایی زندگی وی در خانه شوهر است وگرنه با مرگ شوهر یا جدایی وی از او، همه آن‌ها برای او از رونق می‌افتند و دیگر نوری در آنان نمی‌بیند. این افراد برای زن با وجود شوهر معنا پیدامی‌کنند و بدون وجود شوهر، آنان معنایی دیگر دارند. می‌شود گفت تمامی شؤون یک زن در گرو بنای زندگی شوهر است.

فروغ زن به وجود شوهر سالم است و بود و نبود آن، همه مفاهیم و عناوین هستی را برای زن به طور متباین معنامی‌کند و شخصیت زنانگی یک زن یا عدم آن در گرو همین امر است.

هم‌رنگی و هم‌دردی کامل با هرکس زمینه ساز تقرب و نزدیکی با اوست و زندگی در هر محیطی و با هر خصوصیتی بدون این معنا مردن تدریجی است. زن و مرد با درک نیاز به یک‌دیگر، وحدت، کمال و تمامیت انسان را به دست می‌آورند.

مطالب مرتبط